سلام سلام شرمنده دیر اومدم واقعا درسام سنگینه و وقت نمیکنم امیدوارم خوشتون اومده باشه از این فیک و فیک بعدی از کوکه که دوماهه دارم روش کار میکنم😓😓😁💜💜🤝🏻👑
تهیونگ:همش تقصیر منهههههههههه منننننننن دکتر بگید که میشه یکسری کرد منو یادش بیاددد ترو خدااااا یچی بگوووووووووووو دکتر:امم خب یه راهی هست آقای کیم شما باید ایشون رو به جاهایی که میرفتید و کلی خاطره دارن ببرید از خودتون و خاطراتتون بگید بهش کمک میکنه تا حافظه برگرده و یه چیز دیگه لطفا چیز هایی که باعث ناراحتیش میشه رو نگید مثل قهر هاتون و دعوا ها و مشکلاتش چون تازه از کما برگشته و نصف حافظه رو از دس داده ممکنه حالش و بد کنه تهیونگ:یعنی میگید اگه همه اینکار هارو بکنم من و یادش میاد؟؟؟؟؟:( دکتر، بله اگه اجاره بدید من برم مریض دارم با اجازه آقای کیم🙂تهیونگ:خیلی ممنون دکتر ازتون ممنونم جیمین:دیدی گفتم خوب میشه دیدی حالا بهتره اول ببریش خونت چون اولین جا که دیدتت کنسرت بود و بعد خونت پس برد اونجا از خاطرات هاتون بگو تا یادش بیاد ماهم دیگه بریم پی دی نیم زنگ زده بریم کمپانی کارمون داره فعلا تهیونگ:مرسی بچه ها از همتون ممنونم فعلا (ساعت ۱ و ۲۸ دقیقه شبه دارم مینویسم)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
وای عزیزم عالی بود انی جون 😘
مرسییی دورت بگردم💜
خدا نکنه عشقم ❤ آنی یه داستان دیگه هم بنویس خیلی قشنگ مینویسی 💖💖
چشم مرسی لطف داری😁❤
تهیونگ و اتوسا؟؟🙂🙂
آره ولی اسم دخترش و عوض کردم🤦🏻♀️
فازت از اون خط خطیا چیه 😐
من نزاشتم عکسا مال یه چنله🤦🏻♀️