سلام اینم از این پارت
با صدای قاضی دادگاه به خودم اومدم و دست از فکر کردن به گذشته برداشتم. گفت:خانم لارنچ شما شاهد بودید؟. بغض بدی تو گلوم شکل گرفت که انگار قصد داشت خفه ام کنه. با صدایی که بغض و ناراحتی توش مج میزد گفتم:بله... . م... من شاهد بودم. یهو تمام اون اتفاقات اومد جلوی چشمم.
با بغض ادامه دادم :من شاهد... بد ترین اتفاق عمرم بودم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پرنسس خیلی قشنگ و غمگین بود کای خیلی بحال و مهربون بود آپریل هم به قول دیوونه خان خیلی گناه داشت