
خب اینم قسمته سومه فصله دوم . بریم بخونیم .
خب دوستان اینم قسمته سوم فصله دوم . ولی بچه ها این قسمت چون قرار پایه های قسمته های بعد رو بسازه خیلی کمتر از قسمت های بعد میشه پس بریم برای داستان .
از زبان مرینت . فردا صبح . بعد کار های روز مریعه درستو صورت شستن و ...... . سوار ماشین شدیم ادرین خیلی تو خودش بودش . منم بخاطر اینکه روی مخش نرم چیزی نگفتم . رسیدیم به دانشگاه سرمو این ورو اون ور می کردم که ببینم جیمی اومده یا نه بعد رفتیم توی کلاس ولی توی کلاسم نبود حتما امروز غایب هستش . ادرین خیلی ساکت بودش .
دستمو گذاشتم روی دستش ادرین صورتشو اورد سمته صورتو من و من یه لبخند بهش زدم ولی ادرین صورتشو کرد اونور . منم عصابانی شدم رومو کردم اونور .
زنگ کلاس خوردش . رفتیم توی حیاط نمی دونم چرا ادرین ازم فرار می کرد . با عصبانیت رفتم سمتش . گفتم . ادرین چی شده چرا از من فرار می کنی چرا انقدر به من بی محلی می کنی . ادرین دستمو گرفت و گفت . نباید این کارو ما من می کردی .
گفتم . چی کار من چی کار کردم ؟ ادرین گفت . مرینت من تو رو می بخشم ولی بهم زمان بده لطفا واقعا از تو انتظار نداشتم بهم زمان بده لطفا . گفتم . من چی کار کردم هان می شه بگی ؟ . ادرین اومد بگه که زنگه مدرسه خورد و باید بریم سمته کلاس . بعد کلاس جلوی در دانشگاه . من لایلا جلوی در بودیم و ادرین و فیلیکس داخل دانشگاه که
لایلا گفت . مرینت من یک لحظه می رم داخل یه کاری دارم الان میام . گفتم . باشه . گوشیم رو از کیفم در اوردم داشتم اینستا رو چک می گردم که یه ون مشکی اومد جلوم . تا اومدم فرار کنم در ون باز شدش منو کشیدن توی ون . یکی شون یه دستمال گذاشت روی صورتم و بیهوش شدم . 😱😱😱😱
از زبان ادرین . منو فیلیکس لایلا رفتیم جلوی در ولی مرینت نبودش . به گوشیش زنگ زدم ولی جواب نمی داد . یکم حول کردم رفتم توی دانشگاه رو گشتم نبودش . فیلیکس گفت . شاید رفته خونه و گوشیش شارژش تموم شده . سوار ماشین شدیم رفتیم سمته خونه . رسیدیم خونه رفتم طبقه بالا تو اتاقش ولی نبود . لایلا گفت . دورین های دانشگاه حتما اونا یه چیزی گرفتن . رفتیم دانشگاه . لایلا رفتش پیشه مدیر و دوربین هارو چک کردش . بعد چند دقیقه اومد بیرون و گفت . چند تا پسر بودن با ماسک با یه ون مشکی پلاکم پوشانده بودن پس هیچ ردی ازشون نداریم . من چند دقیقه رفتم توی حیاط و فقط گریه می کردم که گفتم . جیمییییییییییی اون امروز نیومدش حتما کاره خودشه
از زبان مرینت . ای من کجام . از روی زمین بلند شدم خیلی هوا سرد بودش . که .........
خب دوستان این قسمت واقعا کم بودش ولی قسمته بعد واقعا قشنگه و این قسمت پایه سازی قسمت های بعد بودش . امید وارم خشتون اومده باشه . نظر یادتون نره .
خدا حافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بود ادامه رو زود تر بزار☺
حتما عزیزم
رها جون خوش حال میشم داستان منم بخونی 🙂
من همیشه داستانتو می خونم نظرم می زارم . نمی دونم چرا نظرم نیومده 🤔🤔🤔 . حتما عشقم ❤❤❤❤❤❤
مرسیییی گلم 🤩😍
میشه داستان من رو هم بخونید
حتما عشقم
عالیه.لطفا داستان من قلب یخی رو هم بخون و نظر بده
حتما عزیزم
رها جون عزیزم خیلیییییییییییییی ممنونم که داخل تستمم نظر دادی ❤️❤️❤️
کاری نکردم عشقم .
عالی بود خیلللللیییی😘
پارت بعدی رو زود بزار 💖
قشنگ بود رها جون♡♡😚😚😘😘
ممنونم عشقم
عااااااااااالی بود افرین منتظر بعدی میمونممممممم
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی بود قسمت بعدی رو بزار
عالییییی بود آفرین🤩🤩🤩👏👏👏