10 اسلاید چند گزینه ای توسط: A_M_R انتشار: 4 سال پیش 284 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب دوستان اینم قسمته دوم فصله دوم 😜
سلام بچه 👋👋👋 . اینم قسمته دوم از فصله دوم . امید وارم خشتون بیاد
خب بریم . از زبان مرینت . فردا صبح . تیکی منو از خواب بلند کردش رفتم دستو صورتمو شستم و لباسامو پوشیدم . از اتاق اومدم بیرون لایلا و فیلیکس هم جلوی در اتاقشون بودن . فقط ادرین نبودش . رفتم جلوی در اتاقش ، در اتاقشو زدم . گفتم . ادرین دیر شدش بیا بیرون . ولی جواب نداد🤨 . گفتم . ادرین من دیگه اومد توی اتاق با اجازه . در اتاقو باز کردم و دیدم ادرین لباس فرمش تنشه ولی خوابیده . رفتم بالا سرش با عصبانیت تمام داد زدم ادریییییییییین . ادرین از خواب پرید و گفت . مرینت چی شدههههههه . گفتم . دانشگاه دیر شده ما یک ساعته جلوی در منتظره تویم تو گرفتی خوابیده . ادرین گفت . عصبانی نشو عزیزم الان بلند می شم . گفتم . پشو دیر شدش . از اتاق اومدیم بیرون و لایلا و فیلیکس زدن زیر خنده .
سوار ماشین شدیم ( بچه می دونید دیگه ماشین هوشمنده )و رفتیم سمته دانشگاه . من خیلی استرس داشتم . استرسه روز اول . استرسه این که جیمی توی دانشگاه ما باشه . داشتم از استرس می مردم که ادرین دستشو گذاشت رو دستم و گفت . بانوی من نگران نباش هر اتفاقی بی افته من عاشقتم و ازت محافظت می کنم . لبخند روی لبم نشستش و با عشق به ادرین نگاه می کردم .
بالاخره رسیدیم به دانشگاه از ماشین پیاده شدیم ولی ادرین رفتش یه جای خوب برای ماشین پیدا کنه . فیلیکس و لایلا دسته همو گرفتن و رفتن تو منم تنها رفتم تو . همجا رو نکاه کردم که ببینن جیمی هستش ولی ندیدمش یه نفسه عمیق کشیدم و گفتم خدایا شکرت . بعد چند دقیقه ادرین اومدش و دسته همو گرفتیم و رفتیم تو . از زبان جیمی 💁🏻♂️ . پیدا رفتم سمته دانشگاه هنوز درده دوری مرینت اذیتم می کردش هیچ وقت صورته زیباش یادم نمی ره . نزدیکه دره دانشگاه شدم که دیدم ۳ تا ادم از یه ماشین پیدا شدن دوتاشون رو نمی شناختم ولی یکی شون خیلی شبیه نه نه اتفاقی هستش . اون ادم که گفتم شبیه یکی هستش چند دقیقه سرشو این ورو اون ور می کردش که صورتشو دیدم اون اون مرینت بودش 🥺 .
سریع یه جا بین جمع پنهان شدم و رفتم کنار یه نیم کت نشستم و به خدای خودم گفتم . خدایا من که داشتم مرینتو فراموش می کردم به دوریش عادت می کردم چرا دوباره اونو اوردی اینجا ولی شاید این یه نشونست اگر اون برگشته اینجا یعنی پشیمون شده یعنی 😍 . می خواستم برم پیشش ولی یه پسره که خیلی اشنا بودش اومد دسته مرینتو گرفت 😨 . انقدر شکه شدم که نفهمیدم هنه بچه ها رفتن سمته کلاس هاشون با عصبانیت رفتم سمته کلاس و . از زبان مرینت . منو ادرین پیشه هم نشستیم و فیلیکس لایلا ردیف بغلی . معلم شروع به حرف زدن کرد . که یکی از بیرون کلاس در زدش . معلم گفت . بفرماید داخل . اون اون جیمی بودش . استرس حول شدم که ادرین از حاله من فهمید که اون پسر جیمی هستش . ادرین محکم دسته منو فشار داد به معنای اروم باش .
جیمی از معلم معذرت خواهی کردش برای دیر کردنش و وقتی روشو بر گردوند منو دیدش عکس العملی خاصی نداشت و یه لبخند روی لبش بودش و اومد میز پشتی ما نشست و از نگرانی داشتم می مُردم . جیمی سرشو اورد جلو و در گوشو من گفت . خوشحال دوباره می بینمت عشقم . ادرین سرشو محکم بر گردوند و با دستش صورته جیمی رو هول داد ( به عبارتی کف گورگی ) جیمی گفت . چته روانی . ادرین گفت . تو باشی که نزدیک عشقه من نشی . بعد کلاس . کلاسا تموم شده بودش و ادرین رفته بودش Wc منم توی راهرو بودم و فیلیکس لایلا هم بیرون منتظر ما . من منتظر ادرین بودم که دیدم جیمی داره میاد سمته من و گفت . مرینت من عاشقتم چرا انقدر به من بی محلی می کنی چرا نمی خوای بدونی من عاشقه واقعی تو هستم . گفتم . جیمی من به خاطر رسیدن به ادرین خیلی سختی کشیدم و الان نمی خوام الکی الکی ادرینو از دست بدم . جیمی گفت . الکی چرا الکی من که عاشقه حقیقی تو هستم پس بزار این حسو اولین بار با تو تجربه کنم .جیمی صورتشو نزدیک من داشت می کرد که من جیغ می زنم ادرین سریع از دستشویی میاد بیرون و می یاد یه مشت می زنه توی صورته جیمی . جیمی اومد تا ادرینو بزنه به صورته من نگاه می کنه و می ره بیرون . ادرین گفت . اذیتت که نکرد حالت خوبه . گفتم . اره ممنونم . سوار ماشین شدیم و رفتیم سمته خونه
وقتی رسیدیم من سریع رفتم توی اتاقم . ( اتاق ها مستر هستن ) لباسامو در اوردم و انداختم روی زمین و دوش گرفتم . حوله رو تنم کردم و با حوله روی تخت خوابیدم . چند ساعت بعد ، ساعت ۶ اینا . از خواب پریدم و جیغ زدم . ادرین سریع اومد توی اتاق و گفت . چی شده مرینت . من زدم زیر گریه . ادرین گفت . عشقم چی شده . گفتم . خواب دیدم که که من روی زمین نشستم که سه تا ادم میان دورم یکی تو بودی یکی جیمی اون یکی یه ماسک رو صورتش زده بود یه دفعه یه دختر می یاد سمته تو و دستو تو رو می گیره و می برتت بعد اون پسر که نمی شناختم زانو می زنه و می زنه زیر خنده و می ره بعد جیمی دستمو می گیره و با خودش منو می بره . ادرین گفت . عشقم یه خواب بودش پشو لباس به پوش و بیا پایین ناهار گرفتم . اشک هامو پاک کردم و رفتم پایین وقتی ناهار خوردیم دوباره اومدم بالا و خوابیدم .
از زبان لایلا . نورو من یه نقشه خیلی خوب دترم که مرینت و ادرینو از هم جدا کنم و به زودی جدایی اون ها رو می بینیم و وقتی که حس ناراحتی یا خشمی که بین اون ها به وجود میاد وقته اینه که از لیدی باگ و گربه سیاه انتقام بگیرم . نورو گفت . ملکه من معجزه گر پروانه برای احداف بد ساخته نشده . گفتم . ساکت الان من ملکه تو هستم . مرینت فردا یک نقشه خیلی زیبا برات دارم 😈😈😈😈 .
خب دوستان این قسمت تموم شدش امید وارم خوشتون اومده باشه . نظر یادتون نره .
خدا حافظ
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
عالی بود خانوم رها از طرف من به امیر رضا سلام برسون و بگو زود خوب شو و برگرد
خوب بود
ممنونم عزیزم ❤❤❤❤❤
عالی بود رها 😘😘😘😘😘
عالی بود خانوم رها از طرف من به امیر رضا سلام برسون و بگو زود خوب شو و برگرد
خیلی خوب بود بعدی رو زود تر بزار
حتما عزیزم .
وایییی دارم سکته رو می زنم زود باش بعدی بزار
فوق العادههههههه
خیلی این قسمت خوب بود سریع بعدی رو بزار
حتما عزیزم
مثل همیشه عالی بود
تو و پسر عموت عجب گیری دادید بود ملکه ی شرارت
😅😅😅😅
عالییییییییییی بود
لطفا سریع قسمت بعد رو بزار
یه سوال دارم رها جون،من دخترم
سوالم اینکه که چرا جدیدا تستچی هر چی داستان میاد رو،عکس پارت رو می زاره وسط یه کادر سفید؟دیدم عکس این پارت داستان تو هم این شکلی شد.برای منم جدیدا این شکلی میاد.تستچی به روز شده؟🤔
نمدونم که 🤔🤔🤔🤔