اختیاری...
بالاخره بعد از سه ساعت رسیدم سئول. الان ساعت ۱۲ و خورده ای بود. رفتم خونه تا یه دوش بگیرم و ناهار بخورم بعد برم پیش تری...... ناهارمو خوردم و رفتم آماده شدم. الان دیگه ساعت حدود ۴ بعدازظهر بود. سوار ماشین شدمو به سمت مطب تری راه افتادم. خیلی دور نبود . ساعت ۴ و نیم رسیدم تو مطب . نه خیلی شلوغ بود نه خیلی خلوت. رفتم پیش منشی.....*ا/ت* سلام. میشه لطفا به آقای کانگ بگید بانگ ا/ت اومده...... *منشی* بله حتما یه چند لحظه بشینید. *ا/ت* ممنون و بعد رفتم نشستم. ..... حدود بیست دیقه گذشت و الان به جز من فقط یه نفر دیگه منتظر مونده بود. *منشی* خانم بانگ!!! *ا/ت* جانم. *منشی* بفرمایید داخل . آقای کانگ منتظرتونن!!! *ا/ت* ممنون😊
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
خیلی قشنگ بود کیوتییی
لنتیییییی چه بلایییی اومدهههه خو بگو دق کردم😑😂💔🤧📿🔪
پارت ۳ و ۷ تو بررسیه
کسی بررسی نمیکنه😢
فعلا در حاله ای از ابهام بمون تا منتشر شه😂😂😂
زارت از دست میرم من😑💔
بمون نیازت دارم.....