که از رفتار اون پسر خوشحال شده بود به سمت اتاق مخصوص آشپز ها حرکت کرد . جونگوون به طرف همونجایی رفت که اون پسر اشاره کرد رفت اونجا پیرمردی رو دیر گه روی صندلی چوبی نشسته بود و داشت با گوشیش کار میکرد معلوم بود بلد نیست با گوشی کار کنه جونگوون رفت جلو * سلام .... ببخشید سلام * آخ ببخشید حواسم نبود سلام پسرم * امم من نظافتچی جدیدم * خوش اومدی میگم تو بلدی این صفحه رو بیاری از وقتی هتل همه برنامه ریزی هاشو اینترنتی کرده کار مام سخت شده * میشه ببینم * بیا . جونگوون اون سایتی که میخواست براش آورد * آه دستت درد نکنه برو لباساتو بپوش * چشم . جونگوون وارد اتاق شد و اونجا یه پسر جوون دید به نظر میومد همسن خودش باشه
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
ج چ : شیمی ، دینی ، ریاضی ، جغرافی ، رسانه ، آزمایشگاه...:|
یهو بگو همشون دیگه 😂😅👍🏻
اینم حرفیه:/
وای خیلیییییییییییییییی محشررررررررر بوددددددددد 🥺❤️ ج.چ : معلم دینی😂
تنکص
موافقم 😅😂👍🏻
😂🤭❤️
وایییی عالی بود. پارت بعدددددد.
جچ: معلم فیزیک و شیمی
مرسی
ما هنوز شیمی و فیزیک نداریم 😂😅