پارت اول داستانم راستی خانم ألن یک گرگینه است
سلام من هیانم تو یه کلبه کوچولو زندگی میکنم خیلی طرفدار ابر قهرمان ها هستم دوست دارم مثل اونا باشم.
خانم الن با اینکه گرگینه هست ولی خیلی مهربونه همیشه برای من کلوچه میاره 🍪کلوچه کشمشی من خیلی دختر شاد و تنها هستم فقط خانم الن به من محبت کرده
تق تق تق!!
هیان: فکر کنم باید خانم الن باشه.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
🌙 دلم برا لیدی سوخت خیلی میخواستم با کت نوار باشه
🌙 پارت سه رو میخواممممممم
بچه ها تا زمانی که کامنت ندین
از پارت بعد خبری نیست
سلام خیلی از داستانت خوشم اومد منم یه داستان نوشتم البته درباره لیدی نیست اما خیلی قشنگه تا پارت ۹ داره ❤😊خوشحال میشم دنبالم کنی ❤😊و راستی تو رو آبجی LIna به من معرفی کرد ❤😊
خیلی ممنون اینو بر اساس یه داستان واقعی نوشتم البته تو جادو و معجزه گر نداره عشق دختره قلبش از کار میوفته و دختره دنبال یه فلب واسه پسره بوده که با یه دختر کوچولو ۱۳ ساله اشنا میشه و اون بچه هه پنهانی قلبش رو به پسره میده و پسر زنده میشه و دختر بچه میمیره اون دختره هم به پیره میرسه میاد که اون بچه رو به عشقش معرفی کنه که میبینه یه نامه تو اتاقش از طرف بچه گذاشته و میفهمه که بچه خودشو فدای پسره کرده تا تنها دوستش ناراحت نباشه ولی اخر داستان من فرق میکنه و قراره شاد تموم بشه
چیزی شده گلم