
شما هنوز در حال حرف زدنید و جیمین و تهیونگ محو تو شدن که جی هوپ متوجه میشه جی هوپ : پسرا کجایید ؟ 😐دیگه باید بریم سریع بخورید 🙄 جیمین : باشه چقدر حولی حالا 😒 جی هوپ : اگه می خواید دعوتشون کنیم بیان 😂 جیمین : فکر خوبه ها 😆 که تهیونگ از خدا خواسته پا میشه میاد پیشتون 🤦 😂 جی هوپ : ته شوخی کردم کجا میری 😐😂 تو و دخترا هم سر اینکه اونا بی تی اس ان یا نه بحث میکردید و عکس هاشونو می دیدید 😣
تو هم ته رو میبینی که داره میاد سمتتون سریع به دخترا میگی بس کنن ا.ت : دخترا تهیونگ داره میاد عادی باشین 😓 چهیانگ : داره برا معذرت خواهی حتما میاد 🤔 اِما : نه بابا داره میاد مخ ا.ت بزنه چون بهش رو نداده 😂 ا.ت : اوف اِما چرت نگو امد عادی باشین 😧 تهیونگ : سلام خانما خیلی منو ببخشید نتونستم معذرت خواهی درستی ازتون بکنم اگه دوست داشته باشین مهمون ما باشین 😉 اِما و چهیانگ امان نداده در جا میگن بله حتما 🤦😂 میرید میشنید پیششون😍
جی هوپ هم با اخم به ته نگاه میکنه بعد ازتون مپرسه جی هوپ : اسمتون چیه ؟ خودتون رو معرفی می کنید بعد دیگه تو متوجه میشی دخترا بیش از حد دارن با پسرا گرم میگیرن که ... ا.ت : ما رو ببخشید دیگه ما باید بریم واقعا شرمنده 🤗 دخترا هم تو رو درواسی گیر می کنن پا میشین خدا حافظی می کنین و بعد بر می گردید کمپانی دخترا هم هی تو راه بهت گیر میدن که چرا اونقدر زود پاشودین😂 اِما : اوف آبجی [ چون صمیمی بودین بهم می گفتین آبجی 😍] چرا گیر دادی پاشین بریما😣 چهیانگ : آره یه بار تو عمرمون آیدل واقعی از نزدیک دیدیما😒
ا.ت : دخترا اول اینکه دیر بود ، دو اینکه برا اونا هم بد بود اگه ببینن با یه دخترن و سومم اینکه قراره ما هم آیدل شیم اون موقع زیاد آیدل از نزدیک میبینیم 🤷 اِما : باشه اما اگه اون جکسون بود [ جکسون عضو گروه گاتسونه که تو روش کراش داشتی] مگه پا میشدی چهیانگ : دخترا ول کنین دیگه سریع بریم خواب گاه خسته شدم 😫
و روز بعد میرین کمپانی و جی وای پارک [ رئیس کمپانی هستن ایشون] میگن که : یه چند وقتی قراره به یه کمپانی برای همکاری به عنوان بی کاپ دنسر شما رو بفرستیم سوجی : کدوم کمپانی ؟ جی وای پارک : بیگ هیت گروه بی تی اس دو تا کنسرت دارن و ۱ ماهی قراره اونجا باشید ولی اصلا جای نگرانی نیست بعد کنسرتشون دوباره بر میگردید کمپانی
اِما : ا.ت تو چرا تو همه چی خوش شانسی 😂😡 چهیانگ : دیگه ته ۱ ماه فرست داره تا مخت رو بزنه ببینم می تونه مخ دختر مغرور و جذاب مدرسه و کمپانی رو بزنه 😂 ا.ت : اوف 😒 اِما : وای ولی بچه هاتون عجب چیزی میشن مامانشون خوشگل و نابغه [ چون ضریب هوشی ۱۵۰ رو داشتی] باباشون جذاب و با استعداد ا.ت : اوهو چه خبره تا بچه دارشدنم هم پیش رفتی 😐🤦😂 و... با دخترا حرف میزنید و دیگه اون روز میگذره و فردا صبح دیگه آماده رفتن به کمپانی بیگ هیت شدین و.......
خب اینم از پارت دوم چطور بود ؟ 🤔😉 دوست داشتید؟ 🤞😍 اگه حمایت کنید فردا پارت آخر رو میزارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دیبو کردی قشنگم
یااا بزار دیگه 😕
لطفاً پارت بعد رو بزار طاقت ندارم 😭