خب خب شروع میکنیم
از زبون جین:که دیدیم بچه ها از اونور دارن صدامون میکنن رفتیم جیهوپ گفت:به به از این طرفا ما رو ندیدید گفتم:هوپی ما یکم دیر رسیدیم خب گفت:اره دیر رسیدین خب بریم سوار ترن هوایی بشیم لیا سریع گفت:چیزه نمیشه نریم؟ گفتم:به هیچ وجه نمیشه (سونیا:از سرنوشت خودت خبر نداری که اینو میگی😈😈)رفتیم سوار شدیم لیا نمی خواست بیاد بلندش کردم گفت:هی جین بذارم زمین نمیخوام بیام گفتم:دست خودت نیست بعد بردمش سوارش کردم اخم کرده بود گفتم:نمیخوای کمربندت رو ببندی گفت:نه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
زود بزار بطفا لاوی مرسی💜💜
خییلی عالی بوددددددددددددد
بعدییییی رو زودتر بزار
فایتینگ