10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Mehrsana انتشار: 3 سال پیش 450 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
آدرین:مرینت من که یهو یه صدا ترسناک و بلد آمد مرینت:واییی اون چی بود😰 آدرین:نمیدونم و رفتیم لبه برج که دیدیم یه اژدها مشکی بنفش (اژدها عکس این اسلاید) داره کل شهر رو با آتش بنفش رنگ نابود میکنه آدرین:مرینت ما باید از اینجا بریم و مرینت هم قبول کرد و از برج ایفل آمدیم پایین مرینت:آدرین بهتره تو سریع بری خونه منم میرم خونه من فهمیدم میخواد بره تبدیل بشه برای همین آدرین:باشه برو فقط مراقب باش مرینت:باشه و سریع دویدم و رفتم توی یه کوچه و تبدیل شدم و رفتم پیش بانو (علامت گربه سیاه 🐱 علامت دختر کفشدوزکی 🐞) 🐱:سلام بانوی من 🐞:سلام پیشی 🐱:بانوی من چه شرور عجیبی تاحالا چنین شروری ندیده بود که یهو
از زبان مرینت: داشتم با پیشی حرف میزدم که دیدم ارباب شرارت و مایورا هم دارن با اون آژدها میجنگن 🐞:پیشی اونا ارباب شرارت با مایورا نیستن😐 🐱:چرا خودشونن🤨 🐞:نکنه این یه نقشه جدیده🤔 🐱:ممکنه😑 و هر دوتامون رفتیم به سمت اژدها و به ارباب شرارت و مایورا و اژدها حمله کردیم (ارباب شرارت 🦋مایورا🦚) 🦋: دختر کفشدوزکی😐 🐞:باز چه نقشه ای داری ارباب شرارت 😑 🦋:ببین این یکی کار من نیست 🐱:از کجا معلوم که نمیخوای ما رو گول بزنی 🤨 🦋:آخه احمق من شروری میسازم که باهاش بجنگم😑 🐞:از تو هیچ اعتباری نیست😒 که اژدها آتش بنفش سمتمون فرستاد و ما فرار کردیم 🐱:بانو شانس نیاز داریم 🐞:راست میگی گردونه خوشانسی که یه کاغذ بهم داد که علامت جعبه معجزه آسا روش نشون بود 🐱:بانو فکر کنم کمک میخوایم 🐞: درسته من میرم خونه چندتا معجزه گر بردارم تو حواست به ارباب شرارت و مایورا باشه 🐱:چشم بانوی من و من رفتم خونه
وقتی رسیدم به خودم تبدیل شدم و رفتم سراغ جعبه تیکی:مرینت باید حرف بزنیم مرینت:الان وقتش نیست تیکی پاریس در خطره تیکی:ولی باید اینو بدونی تا بتونی پاریس رو نجات بدی مرینت:یعنی چی تیکی:ببین مرینت اون اژدهایی که بیرون هستش کار ارباب شرارت نیست مرینت:منظورتُ نمیفهمم تیکی: قضیه برمیگرده به خیلی سال پیش حدود ۲۰۰ سال قبل که ما توی چین بودیم و یکی از شاگرد های معبد معجزه گر پروانه رو برداشت و یه موجود رو تبدیل به چنین اژدها هایی کرد که کل جهان رو نابود کنه ولی استاد های میراکلس جلوی اون اژدها رو گرفتن و اونو تبدیل به سنگ کردن و الان بعد ۲۰۰ سال اون اژدها آمده و دنبال معجزه گر پروانه میگرده برای همینه که اول رفته سراغ ارباب شرارت حالا فهمیدی مرینت:اره تیکی:وای مرینت یادت باشه که اون خیلی باهوشه مرینت:باشه حواسم هست و تمام معجزه گر ها رو برداشتم و تبدیل شدم و رفتم پیش پیشی 🐞:پیشی 🐱:جانم بانوی من 🐞:من فهمیدم این کار ارباب شرارت نیست 🐱:یعنی چی و کل ماجرا رو براش تعریف کردم 🐱:پس یعنی ارباب شرارت بی تقصیرِ 🐞:اره و ازت میخوام معجزه گر مار، خوک،ببر ، میمون، موش،گاومیش ، بز، خروس و اسب رو به صاحباشون بدی خودت که میدونی کیا رو میگم 🐱:معلومه که میدونم 🐞:منم میرم بقیه رو میدم راستی ارباب شرارت و مایورا کجان؟🤔 🐱:دارن با اژدها میجنگن 🐞: باشه پس بریم معجزه گرا رو پخش کنیم فقط بهشون بگو کنار موزه جمع بشن 🐱:باشه بریم و هرکدومِ مون به یه سمت رفتیم
اول رفتم پیش آلیا و نینو و معجزه گر لاک پشت و روباه رو بهشون دادم و گفتم برن کنار موزه منم توی این فکر بودم که معجزه گر اژدها و زنبور رو به کی بدم که یه فکر به سرم زد و رفتم پیش تاکی و میتسوها چون امروز باهم قرار داشتن کل شهر رو گشتم که بیرون یه کافه پیدا شوند کردم و رفتم سمتشون 🐞:سلام بچهها 😊 میتسوها و تاکی:سسسلام دختر کفشدوزکی 😳 که دستاشونو گرفتم و بردمشون توی یه کوچه و رومو برگردوندم سمت تاکی 🐞:تاکی تاچیبانا این معجزه گر زنبور هستش و من میخوام تو بهم کمک کنی آیا بهم قول میدی از راه خیر ازش استفاده کنی و موقعی که ماموریتت تموم شد بهم برش گردونی؟ تاکی:قول میدم😼 که درشو باز کرد و پالن از آمد بیرون پالن:سلام من پالن کوامیه زنبور هستم وایی تو چقدر جذابی😍 تاکی:ها ممنون تو هم خیلی بانمکی کوچولو☺️ پالن:کلمه تبدیل من اینه پالن ویز ویز کن تاکی: باشه پالن ویز ویز کن و تبدیل شد 🐞:یه اسم برای خودت انتخاب کن تاکی:امم کینگ بی (یعنی زنبور پادشاه) و بعد رفتم سمت میتسوها 🐞:میتسوها میامیزو این معجزه گر اژدها هستش و من میخوام بهم کمک کنی آیا بهم قول میدی از راه خیر ازش استفاده کنی و موقعی که ماموریتت تموم شد بهم برش گردونی؟ میتسوها:قول میدم☺️ و جعبه رو باز کرد و لانگ آمد بیرون لانگ:سلام من لانگ هستم کوامی اژدها میتسوها:سلام لانگ منم میتسوها هستم لانگ:کلمه تبدیل من این لانگ توفان به پا کن میتسوها:لانگ توفان به پا کن 🐞:تو هم برای خودت اسم انتخاب کن😊 میتسوها:باشه خببب کویین دراگون (یعنی ملکه اژدها) 🐞:عالیه حالا دنبالم بیاید و رفتیم سمت موزه (بچه اینم علامت قهرمانان آلیا🦊 نینو🐢 لوکا🐍 تاکی🐝 میتسوها 🐲 جولیکا🐯 رز🐷 ناتانائیل 🐓 مارک 🐏 کیم🐵 میلن🐭 ایوان🐃 مکس🐎 )
وقتی رسیدیم دیدم تمام قهرمان ها هستن 🐞:پیشی کارت عالی بود 🐱:ممنون 🐯:یه سوال الان ما باید با کی بجنگیم ارباب شرارت مایورا یا اون اژدها عجیب🤨 🐷:راست میگه باید با کدومشون بجنگیم🤔 🐞:ببینید بچهها ایندفعه نه کار ارباب شرارتِ نه کار مایورا و کل ماجرا که چطور این اژدها به وجود آمد رو براشون تعریف کردم 🐍:واییی چه داستان عجیبی😐🐏:پس الان نباید با ارباب شرارت و مایورا بجنگیم؟🤨 🐞:فعلا نه اول باید اون اژدها ها رو نابود کنیم بعد میریم سراغ ارباب شرارت و مایورا 🐱:بنظرم فکر خوبیه بانوی من 🐭:حالا ما باید چه جوری به اون اژدها حمله کنیم؟🐞:خب راسش آها فهمیدم روباه قرمز لطفاً وقتی بهت گفتم از همه منو توهم درست کن 🦊:حتما 🐞:وایپریون تو هم از شانس دوباره استفاده کن 🐍:چشم 🐞:خب همه حاضرید همه:اره 🐞:پس بزنید بریم و به اژدها حمله کردیم 🐞:روباه قرمز شروع کن و اونم کلی از ما توهم دست کرد و توهم ها رفتن جلو که اژدها با آتیش بنفشش کل توهم ها رو نابود کرد و نزدیک بود اون آتیش به پیشی بخوره و اونم حواسش نبود 🐞:پیشی مراقب باش 😟 🐱:برای چی که پشت لاک رفت جلوش با سپرش نزاشت اتفاقی برای پیشی اتفاقی بیوفته 🐢: گربه سیاه از اینجا برو 🐱:باشه و رفت رو یه ساختمان و منم رفتم پیشش و یه سیلی بهش زدم 🐞:چرا مراقب خودت نیستی اگه بلایی سرت میومد من چیکار میکردم😡😭 (یا داد و گریه) و بعد بغلش کردم و اونم بغلم کرد🐱:بانوی من ناراحت نباش ببخشید حواستم نبود😔 که از بغلش آمدم بیرون 🐞: لطفاً از این به بعد حواست باشه😢 که با انگشتش اشکامو پاک کرد و بهم لبخند زد 🐱:باشه بانوی من🙂 که همه قهرمانا آمدن سمت مون 🐓:حالا چیکار کنیم 🐃:این اژدها خیلی قویه 🐎:راست میگه 🦊:اگه بخوام دوباره توهم درست کنم اون بازم نابودشون میکنه که یهو
دیدم مایورا محکم خورد به یه ساختمون و اون ساختمون نابود شد و ارباب شرارت هم سریع رفت کنار ساختمون و مایورا رو بلند کرد 🐭:نمیتونی از گردونه خوشانسی استفاده کنی؟ 🐞:راست میگی خوب شد یادم انداختی گردونه خوشانسی که بازم بهم یه برگه داد بازش کردم اما هیچی داخلش ننوشته بود 🐝:با یه کاغذ چطوری میخوای جلوی ای اژدها رو بگیری🐲:راست میگه که به اطرافم نگاه کردم اما هیچی به زهنم نمیرسید 🐞:من برم دور بر رو نگاه کنم ببینم چیزی به ذهنم میرسه یا نه 🐱:بانوی من میخوای باهات بیام 🐞:نه لازم نیست خودم میرم و از اونجا رفتم و اطراف رو گشتم اما هیچی به زهنم نمیرسی که معجزه گرم صدا خورد و رفتم توی یه کوچه و تبدیل به خودم شدم و به تیکی یه ماکارون دادم مرینت:اه تیکی نمی کنم باید چیکار کنم😔 تیکی: مرینت یه راهی هست مرینت: چه راهی تیکی:تو باید با تمام معجزه گرا تبدیل بشی و باهم ترکیبشون بکنی تا بتونی با خدایان میراکلس در ارتباط باشی اونا حتما یه راهی بهت میدن مرینت:اه اگه بتونم معجزه گر ارباب شرارت و مایورا رو ازشون بگیرم میتونم با خدایان میراکلس در ارتباط باشم تیکی:من مطمئنم میتونی و مرینت با خشونت این کارو انجام نده مرینت :باشه تیکی دختر کفشدوزکی آماده و اول رفتم سمت جعبه معجزه گر ها و معجزه گر هایی که باقی مونده بود رو برداشتم و بعد رفتم پیش قهرمانا 🐞:من فهمیدم باید چیکار کنم 🐱:خب باید چیکار کنی بانوی من 🐞:الان میفهمین لطفاً همه تون معجزه گراتونو بهم تحویل بدید اول همه متعجب بودن اما بعدش دونه به دونه معجزه گراشونو بهم تحویل دادن بقیر از پیشی 🐱:اممم 🐞:خودم فهمیدم دنبالم بیا و رفتیم پیش ارباب شرارت و مایورا که دیدم مایورا حالش خوب نیست 🦋:دختر کفشدوزکی لطفاً کمک کن😢 🐞:ارباب شرارت من از یه چیزی میخوام 🦋:چی هر چی باشه میدم 🐞:باید معجزه گر خودت و مایورا رو بدی تا بتونم این اژدها رو شکست بدم که جا خورد 🦋:هرگز این کا رو نمیکنم😡 🐱:چرا آنقدر برات مهمه که معجزه گر مونو داشته باشی🤨 🦋:تا بتونم عزیز ترین کسمو زنده کنم😔 🐞:خودتم خوب میدونی اگه این کارو بکنی یکی دیگه از عزیزانت رو از دست میدی 😡🦋:میدونم😔 🐱:تو میخوای این اژدها از بین بره 🦋:اره 🐱:بانوی من شاید وقتی با خدایان میراکلس ارتباط برقرار کنی بتونه درباره همه چیز بهت کمک کنه 🐞:راست میگی 🦋:یعنی میتونین بهم کمک کنین 🐱🐞:اره 🦋:باشه و معجزه گر شو در آورد اون
گابریل آگرست بود😨🦋:میدونم تعجب کردین اما من بخاطر همسرم این کارو کردم من واقعا متاسفم اما من نمیتونم عشقی که نسبت به همسرم دارم رو عوض کنم لطفاً منو ببخشید پیشی کلا شوک زده شده بود و تکون نمیخورد 🐞:پس مایورا باید ناتالی باشه 🦋:درسته و معجزه گر طاوس رو هم بهم داد 🐱:اممم بزار منم معجزه گرم رو بدم و پیشی هم معجزه گر شو داد و اون آدرین بود😱 🐞:آدرینننننن😱 🦋:پسرممم 😨 🐱:درسته من گربه سیاه بودم😏 🐞:خب باید شروع کنم که آدرین دستمو گرفت 🐱:پرنسس لطفاً مراقب خودت باش 🥺 که بغلش کردم 🐞:نگران نباش من مراقب خودم هستم و بعد گونشو ب.و.س.ی.د.م و تمام معجزه گرا رو پوشیدم🐞:تیکی،پلگ،نورو،تیریکس،ویز،دوسو،پالن،استامپ،روار،فلاف،لانگ،سس،کالکی،زیگی،ژوپو،بارک،مولو،اریکو،دایزی متحد بشید که یه نور عجیبی آمد و لباسام تغییر کرد (لباس مرینت عکس این اسلاید) 🐱:واییی بانوی من تو چقد جذاب شدی 🐞:ممنون که یه صدایی شنیدم خدایان میراکلس:تو کی هستی؟ 🐞:من نگهبان معجزه گر ها هستم خدایان میراکلس:از ما چه میخوای 🐞:ازتون میخوام بهم کمک کنید تا اژدها رو شکست بدم خدایان میراکلس:تنها راهش اینه که معجزه گر تک شاخ رو داشته باشی تا بتونی اون اژدها رو شکست بدی 🐞:اما اون کجاست؟ خدایان میراکلس:اون فقط با یه ورد ظاهر میشه 🐞:چه وردی که یه کاغذ آمد روی دست خدایان میراکلس:ورد روی اون کاغذ نوشته شده که من کاغذ رو باز کردم و ورد رو خوندم 🐞:ظاهر شو ای قویترین موجود جهان که یه جعبه از آسمون افتاد توی دستم
درشو باز کردم و یه کوامی سفید با دم و موی رنگین کمانی که یه شاخ داشت که شبیه شاخ یه تک شاخ بود و چشماش آبی رنگ بود آمد بیرون پونی:سلام اسم من پونی کوامی تک شاخ هستم 🐞:سلام پونی من نگهبان معجزه گرا هستم پونی:خوشبختم اما باید چندتا نکته رو باید بگم 🐞:باشه بگو پونی:خب ببین کسی که میخواد با معجزه گر من تبدیل بشه نباید قبلش با معجزه گر دیگه ای تبدیل شده باشه و تاحالا هم نباید شرور شده باشه وگرنه اگه کسی با این خصوصیات با معجزه گر من تبدیل بشه معجزه گر من خراب میشه و بعد ۱۰۰۰ سال دوباره به حالت عادی برمیگرده حالا فهمیدی 🐞:اره فهمیدم پس باید یکی باشه که تاحالا نه با معجزه گری تبدیل شده باشه نه شرور شده باشه🤨 پونی:درسته 🐞:اممممممم بزار فکر کنم🤔 که یهو یکی یادم افتاد 🐞:فهمیدم و سریع رفتم تا اطراف رو بگردم . بعد از کلی گشتن طرف رو پیدا کردم و دیدم داره بچه ها رو هدایت میکنه تا کجا قایم بشن و منم رفتم پیشش یوتسوها:ها تو کی هستی؟😨 و رفت عقب 🐞:من ملکه قدرت هستم و ازت یه چیزی میخوام🙂 یوتسوها:چی میخوای؟😧 🐞:میخوام بهم کمک کنی تا اژدها رو نابود کنم🙃 یوتسوها: چجوری؟🤨 🐞:یوتسوها میامیزو این معجزه گر تک شاخ هست و من میخوام بهم کمک کنی آیا بهم قول میدی از راه خیر ازش استفاده کنی و موقعی که ماموریتت تموم شد بهم برش گردونی؟ اول یکم مکث کرد اما بعدش یوتسوها:قبول میکنم و جعبه رو ازم گرفت و درشو باز کرد معجزه گرش یه تِل سر خیلی خوشگل بود (تِل سر عکس این اسلاید) و یوتسوها اونو گذاشت روی سرش و پونی اومد بیرون پونی:سلام من پونی هستم کوامی تک شاخ یوتسوها:سلام منم یوتسوها هستم پونی:از دیدنت خوشحالم یوتسوها:منم همینطور پونی:کلمه تبدیل من اینه پونی جادو کن یوتسوها:پونی جادو کن و تبدیل شد .لباسش یه کت و شلوار سفید که پشت کتش بلند بود و صلاحش یه چوب دستی با سر تک شاخ بود 🐞:خب حالا اسمت میخوای چی باشه یوتسوها:امممم یونیکورن گرل (یعنی دختر تک شاخ اینم علامتش 🦄) 🐞:آماده ای 🦄:اره فقط من نمیدونم چجوری باهاش کار کنم 🤷 🐞: از روی چوب دستی میتونی بخونی 🦄:آها ممنون و از طریق چوب دستی تونست قدرتشو بفهمه 🐞: فهمیدی قدرت چیه؟ 🦄: یه کلمه ای هست که اگه اونو بگم میتونم همه چیز رو تکون بدم و چهار عنصر آب،باد،اتش و خاک هم میتونم کنترل کنم و میتونم تغییر جا بدم 🐞:خوبه پس بزن بریم و پرواز کردیم و رفتیم سراغ اژدها (بچه ها یکی از قدرت های مرینت و یوتسوها اینکه میتونن پرواز کنن)
وقتی رسیدیم دیدم کل شهر نابود شده و دیدم اژدها رو برج یفل وایستاده و با آتش بنفش داره چیزایی که نابود نشدن رو نابود میکنه 🐞:بهتره اون کلمه رو بگی تا قدرتت فعال بشه 🦄:باشه قدرتها فوران بشید و قدرتش فعال شد و ما رفتیم جلو که اژدها بهمون آتش بنفش شلیک کرد من از سپر استفاده کردم (قدرت معجزه گر لاک پشت) ولی آتشش آنقدر سوزنده بود که سپر منو نابود کرد و من پرت شدم عقب که یونیکورن گرل با جادوش منو گرفت و یه سپر با آب دورمون درست کرد و دوباره به سمت اژدها پرواز کردیم . بعد از چند بار حمله نتونستیم شکستش بدیم اینبار من از پشت بهش حمله کردم که اون با دمش محکم بهم زد و منم به سرعت پرت شدم روی زمین و فقط صدای آدرین رو میشنیدم که هی داشت بهم نزدیک میشد و آخرش منو بغل کرد🐱:بانوی من😭
از زبان یوتسوها: یهو دیدم ملکه قدرت با سرعت زیاد افتاد زمین و آدرین با گریه بغلش کرد یعنی من باید دست تنها با اژدها میجنگیدم پس رفتم جلو که اون آتش بنفش برام پرت کرد منم یه دیوار سنگی جلوم ساختم و بعد دیوار رو با قدرتم محکم براش پرت کردم و دیوار محکم خورد به سرش و اونم حواسش پرت شد ولی سریع دوباره برام آتش بنفش پرت کرد و منم تغییر جا دادم و رفتم پشت سرش و یه سنگ بزرگ با قدرتم برداشتم و براش پرت کردم و اونم برگشت و با اعصبانیت آمد سمتم و منم فرار کردم و اونم دنبالم کرد منم دوباره سریع تغییر جا دادم و خودمو کنار رود خونه ظاهر کردم و کل آب رودخانه رو به حرکت در آوردم و فرستادم سمتش اونم با آتش بنفش میخواست جلوشو بگیره اما نتونست و آب بهش خورد و اون یکم ضعیف شد پس نقطه ضعفش اب بود منم از فرست استفاده کردم و رفتم پیش ملکه قدرت و آدرین. 🦄:من به ملکه قدرت نیاز دارم 🥺🐱:مگه نمیبینی حالش خوب نیست😭 با این حرف یه چیزی یادم آمد توی چوب دستیم نوشته بود که میتونم به بقیه انرژی بدم منم همین کارو کردم و به ملکه قدرت انرژی دادم و اونم کم کم چشماشو باز کرد 🐱:تو چیکار کردی😃 🦄: یکی از قدرتام همینه میتونم به بقیه انرژی بدم 🐞:من کجام؟🥴 🦄:قضیش طولانیه ولی من فهمیدم نقطه ضعف اژدها چیه 🐞: واقعا خب چیه؟😃 🦄:نقطه ضعفش ابِ 🐞:این که خیلی خوبه 🦄:اره ولی یه مشکلی هست 🐞:چه مشکلی 🦄:آب فقط اونو ضعیف میکنه یعنی نابودش نمیکنه 🐞:امممم اگه بتونیم اونو خیلی ضعیف کنیم من میتونم از پنجه برنده استفاده کنم 🐱:نقشت عالیه بانوی من 🐞:ممنون پیشی 🦄:ها😐 🐱:هویتم لو رفت 🦄:آدرین تو 😱🐱:اره من گربه سیاه هستم 🐞:الان موقع بحث نیست یونیکورن گرل بیا بریم 🦄:باشه و رفتیم سمتی که اژدها بود. 🐞:پس اژدها کجاست 🦄:وا همینجا افتاده بود که که یهو یه نفس یه نفر رو پشت سرم حس کردم 🦄:تو هم اونو حس میکنی 🐞:اره که برگشتیم دیدم اژدها پشت سرمون بود که ملکه قدرت خودشو به آب تبدیل کرد(قدرت معجزه گر اژدها) و منم دور خودم سپر آب درست کردم و یه سنگ بزرگ با قدرتم برداشتم و کوبیدم توی سرش و سریع فرار کردم و رفتم داخل یه کوچه و خودمو روی زمین گذاشتم و ملکه قدرت هم به حالت عادی برگشت 🦄:ما به آب نیاز داریم 🐞:اممم از چاه فاضلاب میتونی استفاده کنی 🦄:اره و بعد پرواز کردم و تمام سر پوش های فاضلاب رو با قدرتم برداشتم و آب های فاضلاب رو با قدرتم روی هوا شناور کردم و رفتم دنبال اژدها و ملکه قدرت هم داشت دنبالم میومد. وقتی اژدها رو پیدا کردیم منم از فرست استفاده کردم و تمام آب های فاضلاب رو ریختم روش و اونم کلا ضعیف شد و افتاد زمین و ملکه قدرت هم از پنجه برنده استفاده کرد و اژدها نابود شد
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
بعدیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بساززززززززززززززززز ززززززززززززززز ززززززززززززززز ززززززززززززززز ززززززززززززززز ززززززززززززززز
پارت بعدی رو ساخته بودم و دو روز توی برسی بود ولی متاسفانه قبول نکردن😔
اوخی 🥺 دوباره بساز درستش کن انقد بساز تا خسته بشن ردش نکنن😠از دست تستچی
پارت بعدی رو گذاشتم امیدوارم که دوباره روش نکنن
بعدییییییییییی
بعدیییییییییییی
بعدییییییییییییی
بعدیییییییییییییی
بعدییییییییییی
چشمممممممم
بساز
فالویی = بفالو🌼
فالوت کردم
عالی بود لطفا پارت بعد
ممنون
سعی میکنم سریع پارت بعد رو بزارم
زود تر پارت بعد رو بزار 👏🏻👏🏻👏🏻
چشم
سعی میکنم پارت بعدی رو سریع تر بزارم
عالی
ممنون