سلام اومدم با پارت چهار 💜💜 چیزی ندارم بگم بریم سراغ داستان
❤️پارت چهارم❤️
(خلاصه ص اخر پارت قبلی💛)
نشستیم رو نیمکت من به دخترا گفتم اون جا بستنی فروش هست برم بستنی بخرم گفتن باشه
من شکلاتی و وانیلی 🍫
کارا زعفرانی و وانیلی🍦
آیسان وانیلی و توت فرنگی🍓
رفتم بخرم باید تو صف میموندم پنج نفر جلو من بودنو یک نفر عقب من......
شروع این پارت 🌼
🌼از زبان تهیونگ🤍
داشتیم برای کنسرت فردا تمرین میکردیم از کمپانی خارج شدیم جین گفت بچه ها بریم پارک بعدش بریم خونه جیهوپم گفتم اره بریم خیلی وقته پارک نرفتیم شوگا گفت بریم پارک نامسان تا به خونمون نزدیک باشه .
°{🌼پیشنهاد میکنم هندزفری بزارید و این قسمت رو با این اهنگ بخونیدDusk till Dawn🌼}°
رفتیم پارک داشتیم قدم میزدیم بستنی فروش دیدم🍦
به بچه ها گفتم میخورین و اونا هم گفتن اره
نامجون و جیهوپ نعنایی🌿
جین زعفرانی🍦
شوگا وانیلی🍚
جیمین توت فرنگی🍓
تهیونگ شکلاتی 🍫
کوک موزی🍌
رفتم صف بود کمی وایسادم و بعد شوگا صدام زد آبم میخوام ببین دارن بخر منم گفتم باشه که یک لحظه حواسم یه شوگا پرت شد خوردم نفر جلویی به یک دختر وقتی برگشت همون دختره بود که دو روز قبل دیده بودمش گفتم معذرت میخوام چیزیتون که نشد و گفت خواهش میکنم نه چیزیم نشد اگه عجله دارید میتونید شما اول بخرین ☺️
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
عالییییی
💛💛💛💛💛💜💜💜💜💜💜❤️❤️❤️❤️❤️💖💖💖💖💖
پارت بعد رو گذاشتم حمایت کنید