سلام بچهها . اینم پارت پنج . ببخشید دیر شد دو بار نوشتمو منتشر نشد .
از زبان بک کت : رسیدم بیمارستان و دادا زدم : کمک یکی کمک کنه مرد عنکبوتی زخمی شده . چند تا دکتر اومدن و پیت رو گذاشتن رو تخت و بردن تو اتاق عمل . ( ۳ ساعت بعد ) .............
یهو یکی از دکترا اومد بیرون و گفت : حالش خوبه . خطر رفع شده ولی باید منتظر بمونین تا به هوش بیاد . گفتم : ممنون
( یک هفته بعد ) از زبان پیتر : چشمامو باز کردم دیدم توی بیمارستانم ولی ماسک و لباسم تنم بودند . سرما که چرخوندم دیدم بلک کت کنارمه ولی خواب بود . آروم موهاشو ناز کردم .
یاد زمانی افتادم که اسکورپین هری تهدیدم کرد ( فلش بک به قبل از زمان منفجر شدن انبار ) از زبان پیت : از خونه مری جین اومدم بیرون که یهو هری زنگ زد : پیت : سلام هری چه خبر ؟ هری : پیتر اگه یک بار دیگه به مری جین نزدیک بشی من میکشمش پس بهتره ازش فاصله بگیری ....... و قطع کرد. (پایان فلش بک)
از زبان پیت : یهو فیلیشیا بیدار شد و پرید بغلم . منم بغلش کردم . بعد گریش گرفت و گفت : خیلی نگرانت بودم . منم گفتم : گریه نکن الان که پیشتم . از بغلم در اومد و همو 💏
یهو دکتر با یه تخته اومد تو و ما از هم سریع جدا شدیم و این لبو سرخ شدیم . دکتر گفت : خوشحالم که میبینم حالتون خوبه مرد عنکبوتی . پیت : ممنون دکتر. این شهر به شما میدونه . دکتر : انجام وظیفه بود.
دکتر : بعد از چکاب می تونید مرخص بشید . خانم بلک کت لطفا یه چند دقیقه بیرون منتظر بمونید . بلک کت : چشم آقای دکتر و رفت بیرون .......( چند دقیقه بعد ) دکتر اومد بیرون و گفت : کار های ترخیص رو انجام بدید لطفا . بعد میتونن مرخص بشن .
از زبان بلک کت : کار های ترخیص رو انجام دادم و پیتر رو مرخص کردن . با هم رفتیم روی پشت بوم و بعد رفتیم خونه ی خودمون تا پیتر یکم استراحت کنه .........(رسیدن)
بهش کمک کردم لباسای خودشو بپوشه . منم لباسمو عوض کردم . ( ساعت ۴ ظهر هست ) فیلیشیا : پیت تو استراحت کن تا من برات سوپ درست کنم . پیت : باشه ع.ش.ق.م. .
(........To be continue) خب این پارت هم تموم شد . امیدوارم خوشتون اومده باشه . تا پارت بعد بای بای 😁
لایک و کامنت یادتون نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مرسی . اره واقعا
خسته نباشی برادر
خیلی عالی بود
خداروشکر ثبت شد