سلام میخوام یه رمان بنویسم تخیلی هست😶😁❤️ل لایک کن تا من انرژی بگیرم وبیشتر بزارم🥺😍🥰🌭
《دختر دریا》
#رمان.تخیلی
#Marziye
#پارت1
عمل به قول
صبح شده بود از خواب بیدار شدم
خیلی خوشحال بودم چون قرار بود بریم ساحل چون یک بلیت کشتی تفریحی ارزون گرفته بودیم
_سلام مامان
مامان:سلام دخترم صبح بخیر
_صبح توهم بخیر
مامان:عزیزم بیا صبحونه تو بخور امروز روز توئه قراره بریم ساحل
_هوراااااااا
صبحونمو خوردم و آماده شدم که بریم چون قرار بود اونجا ناهارمون رو بخوریم
مامان:هلن جان بریم دخترم؟
_بریم من آمادم
سوار ماشین شدیم و رفتیم
رسیدیم خیلی خوشحال بودم چون دریا رو خیلی دوست دارم
سوار کشتی شدیم و سرمیز نشسته بودیم تا ناهارمون رو بخوریم خیلی به ما خوش گذشته بود که ناگهان
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالی بود پارت بعدی خواهش لطفا
مشتاقم ببینم باز چی میشه بزارباشه دستت طلا بزار دیگه
گزاشتم😐🙏🏻