گومننه....ایـن پارت دیر شد میدونم
هـوا سرد بود. تنـش خیلی زیاد بود. ساسکه داد زد:«ناروتـو نانده؟؟!!!»
ناروتو نادیــدهش گرف:«برگـرد برو کونوها.»
*:«ناروتو ایـن تو نیستی! چــرا داری خرابش میکنـی؟!!»
^:«چیو خراب میکنـم؟ دیگه خستـهم.»
ناروتو چنـد قدم جلوتر رفت:«اینجـا اسمش درهی پایانیه. ایـن 2 تا مجسمـه هــم سرگذشت اینجــا رو نشون میدن...»
ی مجسمهی دختـر بود و ی مجسمهی پسـر. ناروتـو روی سر مجسمهی دخـتر وایساده بـود و ساسکه رو پسـره.
*:«ناروتو مـن میدونم چی شد»
ناروتو پوزخـند زد و برگشت. ساسکه یـخ زد. مهـر نفرین اروچیمـارو روی بدنش پخـش شده بود و چشماش سیـاه بود.
^:«اگ میدونی چــی شد ساسکه، چـرا میخای برگـردم؟»
ساسکه بـرا چند لحظه هیچـی نگف. بـراش سخت بود باور کنـه این همون ناروتوئه.
^:«ساسکه من هیچوقــــــت به کونوهـا برنمیگردم. نه بعد همهی چیـزایي ک پشت سـر گذاشـتم.»
*:«پس ما چی میشیم؟!!! من ساکورا کاکـاشی و بقیـه؟!»
ناروتو ب زمیـن نگا کرد و پشتشو کرد ب ساسکه:«من بابای ساکـورا رو کشتم،ساسکه...»
*:«ولـی تــو هیچوق واقن نمیخواستي!»
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
تیا چرا پارت بعدی کنو ها رو نه نوشتی لطفلا زودبزارش
لطفلا پارت بعدو زود بزار😊
به نظرم خوب میشه اگه یه نفر دیگه هم عاشق ناروتو بشه
عرررررر
عالی بود پارت بعد رو هم بزار
و او منتظر پارت بعد میباشد...
باش ایندفعه قول میدم اینجوری طول نکشه
دیگه داشتم بیخیال میشدمااا😭
ایولللل😂😂
بالاخره برو که رفتیم بزودی شیپودنه
وایییییییییی بالاخره ناروتو رفتتتتتتت ساسکه اعتراف کردددددددد این پارت خیلی خوب بود ذوق مرگ شدنمم ایلاری بی معرفت چرا انقد کم؟😐
عالیییییییییییییییی بود
نانی؟!
منتشـر شددددددد!؟؟!!!😱
نزدیـک 4 روز تو بررسـی موند...
جون من 4 رووووووووووووو وووو؟ 😐😐😑😑😶😶😶😶😲من دیگه رد دادم
ناموسا 4 روز؟ 😐
یس الی 😐😐😐