سلام👋 من میدونم که تست ها و داستان هایه زیادی از میکراکلس در تستچی وجود داره و تقریبا عاشق همشون شدم. ولی هیچکس یا هیچ داستانی حتی اشارهی کوچکی به این که ( معجزه گر ها چجوری یا توسط چه کسی ساخته شدند) نکرد. ولی این داستان به این موضوع اشاره میکنه😎 لطفا بخونین و نظر بدین 🤗
روزی روزگاری دو دختر دوقلو در خانوادهی سلطنتی به دنیا آمدن.
اسم اولی: رزیتا
اسم دومی: مرینت
پدر و مادرشون یعنی ملکه و شاه نمی توانستند زیاد با دخترا وقت بگذرونن و بیشتر وقتشون در سفر بودند.
کم کم گذشت و دخترا ۱۴ ساله شدند🚶♀️
اونها دور از چشم خدمتکارها به جنگل کنار قصر فرار میکردند🏞️
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
من بدم اومد😔
خیلی بچه گونه ست
شاید اولش اینطوری باشه ولی اخرش خیلی جالب تر میشه و بچه گونه تموم نمیشه😊
ممنون زود پارت بعدی رو بذار
عالی بود
راستی من آرمیتا هستم ❤️
پارت بعدی ۵ روزه تو برسیه نمیدونم کی میخواد پخش بشه😶
خیلی داستان جدید جالبی بود ممنون💙💙💙😍😍
ممنون از شما پارت بعدی دوروزه که تو برسیه🙂
باحال بود آفرین
متفاوت با بقیه داستان ها بود.
من از داستانت حمایت می کنم
لطفا از داستان منم حمایت کن
باشه حتما ممنون😍
بچهها
اولا ممنون از نظراتتون واقعا خوشحال شدم🤩
دوما پارت بعدی داخل برسی هستش و انشاءالله بزودی منتشر میشود☺️
سوما ممنون از صبر شما😋
عالی بود😊☺پارت بعد را زود بزار😉به داستان منم سر بزن😊
داستان شما رو خوندم😍
عالی بود قسمت بعدی🤩🤩😍😍😍😘😘😘😘😚😚😚😚☺☺☺☺☺☺😇😇😇😇
لطفاً بیشتر بنویسسسسسسس ، تازه داشتم با داستانت ارتباط برقرار می کردم که کات کردی 😐
خوب بود ادامه بده 👍
اگرم دوست داشتی بزن روی پروفایلم داستان منم بخون 😇 ( البته اگه دوست داشتی )
عالییی
عالی بود ادامه بده
اگه بیشتر می نوشتی بهتر می شد