
جیمین:حالت خوبه؟ ایملدا اروم سرشو تکون داد و بلند شد بره دستشو محکم کشیدم و گفتم کجا میخوای بری؟ ایملدا:دستشویی جیمین:باشه ایملدا:رفتم دستشویی و تا تونستم گریه کردم.البته از نوع بی صداش. چرا همه ی این اتفاقا افتاده بود؟چرااااا؟چرا من؟یکی بهم بگه چرااااااااا؟چرا من باید گیر بیفتم؟ گریه مو قطع کردم و به صورتم اب زدم .وقتی اومدم بیرون خشکم زد.جیمین جلوی در وایساده بود😨
جیمین:گریه کردی؟ ایملدا:نه جیمین:قرمزی چشمات داره همه چی رو میگه ایلمدا:خوابم میاد اقای پارک جیمین میخوام برم بخوابم😒 جیمین:چرا اینطوری باهام رفتار میکنی؟ ایملدا بی تفاوت رفت روی کاناپه دراز کشید جیمین:بهت گفتم تو کنار من میخوابی😡 ایملدا بی توجه به جیمین گرفت و خوابید جیمین با عصبانیت از اتاق اومد بیرون و درو بست
ایملدا:فک کنم تند رفتم😞 اما نمیخوام اینجا باشم چیکار کنم؟چطور فرار کنم؟ باید از اینجا خلاص شم از جام بلند شدم و شروع کردم فک کنم که چیکار میتونم بکنم هیچی به ذهنم نمیرسه. حداقل خوشحالم که دخترا فرار کردن برگشتم روی کاناپه.هر کاری کردم خوابم نمیبرد رفتم روی تخت تا سر جام بخوابم.عطر جیمین همه جای تخت پخش شده بود و ارومم میکرد.نمیخوام بهش دل ببندم .پسرا پسرا ترسناگن.عجیبن.راحت قلب یه دختر رو میشکنن و بی تفاوت ازش رد میشن.اگه جیمین هم اینطوری باشه چی؟نمیخوام ریسک کنم.من نمیخوام هیچوقت عاشق بشم
تصمیم گرفتم بخوابم .چشمامو روی هم گذاشتم تا اروم خوابم بره جیمین:خیلی عصبانی بودم.چرا چرا اینکارا رو میکنه؟ نزدیکای صبح بود.تصمیم گرفتم برگردم به اتاقم.وقتی برگشتم از تعجب خشکم زد .ایملدا توی تخت خوابیده بود و خودشو مچاله کرده بود و پشتی منو محکم بغل کرده بود.داشتم به پشتی ام حسودی میکردم .اون الان منو باید ب.غ.ل میکرد نه یه پشتی رو. رفتم دراز کشیدم روی کاناپه.نمیخواستم بیدارش کنم.هوا خیلی سرده.اینجا پتو اضافه نداره؟چرا یادم نبود بگم دو تا پتو بیارن؟الان هر کاری بخوام بکنم ایملدا بیدار میشه پس بیخیال
ایملدا:از خواب پریدم بالا.نفس نفس میزدم.بازم کابوس. چشمام دور اتاق میچرخید.از تخت اومدم بیرون.جیمین رو دیدم که روی کاناپه خوابش برده بود.پتو رو روش کشیدم و رفتم لب پنجره جیمین:بیدار شدی؟ ایملدا:انگار بیدارت کردم جیمین:چیزی شده ؟ ایملدا:نه جیمین:فک کنم خواب بد دیدی .درسته؟ ایملدا:سرمو تکون دادم دستاشو انداخت دور کمرم. جیمین:میشه امشب با هم بخوابیم؟ ایملدا:فک نکنم تنها خوابم ببره جیمین:ممنونم
پایان این پارت😁😁😁💜💜💜💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تا پارت بعدو نخونیم آروم نمیگیگیریم 😂😂✌✌
😂😂😂😂
پارت بعد رو بزارررر
چشم😊
پارت بعد کی میاد؟؟
زود زود
بازم که مارو فسیل کرد ی😐😐😐
ببخشید حتما میزارم این یکی دو روز😔
😠😡🤬🤬 زود پارت بعد رو بزار سه هفته ما رو فسیل کرد تا این پارت اومد جرعت داری. دوباره فسیلم کن 😠😠😠😠😠😠
ببخشید😁
خب درسام خیلی زیاده ولی اگه بتونم اخر هفته ها پارت های جدید میزارم😊💜
💟🥀🥀💟💟
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود 🥺🥺🥺
ولییییی نویسنده عزیززززززز😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا انقد دیر میزاری اخه هاااااااااا نهفسه۴میمهی۴فه،ی،هعیف،یهیهپیخع،هیف،ی
جوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن من بیشتر بنویس💖
ممنونم چشم😘😘😘😘😁😁😁😁💜💜💜💜
بابا این چیه یه چسه نوشتهههههههههههههههههههه😐😐😐😐😐😐💔💔💔💔💔💔💔
تو رو جان من بیشترررررررررررررررررررررررررررررر بنویس😐😐😐😐😐😐😐😐💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔
خدائی بخوای مث پارت قبل سه هفته ما رو تبدیل به فسیل کنی دیگه ن من نه تو عاااااااااااااااااااااا🥺😐💔
چشم ریلکس باش اجی جون ریلکس کن😂😂😂😁😁
وای اره بخدا.زیاد بنویس چرا کم کم مینویسی😡🙄زود بزار پارت بعدو
شیپ جیسو و جیمیننننننننن این دیگه واقعا خنده دار بود😐
خدااااااااااااااااااااااااااایا مرسی بالاخرهههههههههههههههههههههههههههه😂😂😂😂🙏🙏🙏🙏🙏
من برمممممممممممممممممممممم بخونمممممممممممممممممممممممممم😂😂😂😂😂😂😂😂
بالاخره جون گرفتم تا دوباره فسیلم کنی🥺🥺🥺🥺😂😂😂😂😂😂
هعی خدااااااااااااااااااااااااااا😐😐😐😐😐💔💔💔💔💔💔
😂😂😂😂😂
فرزندم برو فرشته خجالتی هاگوارتز رو بنویس
حتما😁😘💜