قسمت چهارم سریال بلک پینک🖤💗

لیسا:خوبه خودتم گفتی خودمو بخاطر شما بدبخت کردم و الان ما هم ازت میخوایم بخاطر ما فرار کنیم. جیسو:هیچ وقت فکر فرار به ذهنتون نزنه مثل ترسوها. و بعد 3کوچه رفت جلو تر تا مافیا نگه اینا بامن بودن تا بلک. پینک از هم بپاشه.

دخترا تعقیبش کردن و پشت دیوار قایم شدن تا کسی اونارو نبینه بعد دیدین جیسو سوار یک ماشین شیک شده و رفت. 1ماه بعد شوهر جیسو مبتلا به سرطان میشه و بعد از 4روز میمیره جیسو هم خوشحال بود مافیا شکست خورد و هم ناراحت چون به عنوان شوهرش بود.

کل اموال اون مرد به جیسو رسید و جیسو حتی رئیس مافیا شد. و اون گروه رو نابود کرد و به پلیس این باندو اطلاع داد خودشم به عنوان زن مافیا زندانی شد دخترا وقتی متوجه کل این ماجرا ها شدن.

سریع رفتن ملاقات جیسو و گفتن فردا با کلی شاهد میایم پیشت نگران نباش. دخترا ریختن تو خیابون و برای آزاد شدن حیسو از زندان شاهد جمع کردن. فردا اون روز رفتن پیش جیسو و به پلیس کل شاهدهارو نشون دادن و شاهد ها همیچیرو که میدونستن تو برگه گفتن.

جیسو تبرعه شد. بجز آزاد شدن کل اموال مافیا بهش رسید. جیسو با اون پولا این گروهو کشید بالا و گروه بلک. پینک دوباره برگشت قوی تر از قبل❤️🖤🤩

قسمت آخر بود ممنون از اینکه تا اینجا سریال همراهم کردین دوستون دارم😘❤️