
داستان جدیدمه انید وارم خوشتون بیاد . من اصلا کوپی از داستان های بقیه نمیکنم.
(دوستان اول داستان مثل فیلم من داستان نو طوری مینویسم که ادرین میفهمه مرینت کیه) از زبان ادرین :من و لیدی جون شهرو نجات دادیم .من رفتم برم سمت مدرسه به ی چیزی بر خوردم . اون لیدی بود ،دیدم داره تغیر چهره میداد دیرم پست اون چهره مرینت بود . خیلی تعجب کردم . مرینت منو دید . منم همنوجا خشکم زده بود . نمیتونستم حرف بزنم . مرینت همین طور وقتی منو دید. بعد مرینت گفت :ادرین منم میخاستم برم یه قدم گذاشتم . مرینت گفت:داد زدت گفت ادرین صبر کن . اومد کنار گفت :ادرین لطفا ازت خواهش میکنم . نگو که من لیدی باگم من فقط اولین و اخرین خاسته منه لطفا ادری...من وسط حرف پریدمو گفتم :منم کت نوار هستم . مرینت باور نمیکردم . گفتم پس بیا رفتم یه جا گفتم پلک . پلک اومد بیرون گفتم مرینت باور نکردی . مرینت تو شک بود. گفتم پلک پنجه ها تو تغیر دادم یهو مرینت از هوش رفت .
منم میل رو انداختم رو برج رفتم سمت خونمون پریدم از پنجره تو اتاق مرینت رو گذاشتم رو تخت و تغیر شکل دادم . من رفتم رو کاناپه خوابیدم . فدا صبح دیدم مرینت هنوز خوابه منم رفتم کنارش بوسیدمش. نازش کردم . بلندشد . به حالت درس از جاش بلند شد . گفت :من اینجا چیکار میکنم . گفتم اروم باش من ادرینم تو اتاقمی گفت :منو ببر خونمون
وقتی از هوش رفت من میل رو زدم به برج بردمش تو اتاقم گذاشتمش رو تخت منم پایین تخت خوابیدم . صبح بیدارشدم هنوز خواب بود . بوسیدمش . بعد یهو به حالت درس بیدار شد گفت: من این جا چی کار میکنم و موضوع رو بهش توضیح دادم. بعد گفت منو از اینجا ببر بیرون . منم سرع تغیر شکل دادم . بغلش کردم . گفتم با کمال میل و بوسیدمش مرینت رنگ تو رنگ شد . برومش خونشون تو اتاقش و رفتم بیرون . از زبان مرینت:ادرین رفت . به کیتی گفتم نگو کیتی که خواب نمیده واییییییی. ادرین منو بوسید . کیتی گفت :ممنون که فقط به بوسیدن ادرین فکر کردی . منم با کمال پروهی گفتم :خواهش . دست و صورتمو شستم رفتم مدرسه نگران بودم که ادرین به کسی نگفته باشه .
هر کسی که سمتم میومد فکر میکردم ادرین چیزی بهش گفته . الیا اوند پیشم گفت :چیشده دختر چرا این شکلی شدی . گفتم :من چه شکلی نه بابا خیلی هم عادیه اونم خندید گفت: باش فعلا رفت جا نینو. ادرین اومد جام تو گوشم گفت:سلام لیدی من ♡ منم گفتم:سلام گربه ادرین منو بوسید . کلویی هم دید یهو اوند . طبق معمول خودشو به ادرین چسبود 😓 منو هل داد کم بودبیوفتم ادرین منو گرفت :جلو همه با تمام وجود منو بوسید . بعد من از خجالت اب شدم . ادرین سریع دستمو دستمو گرفت . منو اون از مدرسه فرار کردیم.
دوستان من این پارت زیاد نمینویسم . خداکنه تستچی قبول کنه با اینکه . همین جوری مینویسم . اگه خوشتون اومد و اگه دوست داشتیم پارت بعدی هم رو مینویسم و فقط به نظر شما نیاز دارم
تو راه دیگه توان راه رفتن نداشتم . گفتم ادرین خسته شدم . ادرین وایستاد گفت :یه جارو میشناسم بریم اونجا بهتره گفتم نمیدونم واقعا ادرین و ادرین گفت :باشه پپپسسسس . یهو پامو گرفت با کمرم. بغلم کردم . به راهش ادامه داد منم میترسیدم که بیوفتم .
گفتم :ادرین میترسم غلط کردم اصلا خسته نشدم . بزارم زمین . هی اسرار کردم ادرین قبول تکرد اخر رسیدیم .خیلی جای قشنگی بود . من لذت برم . منو برده بود یه جای خیلی قشنگ کنار ساحل پر شمع و ***** منم خیلی اونجا رو دوست داشتم . ادرین گفت چقدر سنگینی . گفتم :که اینطور . فرار کردم اون دنبالم اومد گفت :وایستا عشقم منم به حالت تعجب گفتم :چی
ادرین گفت خب عشقم :چیز بدی نگفتم .نمیدونم خیلی ذوق کردم . بوسیدمش . خیلی تو اون حالت موندیم و من گفتم خیلی دوستت دارم . ادرین گفت :من بیشتر من رفتم کنار ساحل دراز کشیدم و خوابیدم و ...
خب دوستان این پارتم تموم شد امید وارم . مدیران تستچی قبول کنن. و اگه دوست داشتید ادامه بدم لطفا نظر بدید . ممنون
نظر فراموش نشه . فعلا خدافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
منظورش از بوسیدن منحرفی که نبود نه؟
نه
سلام لطفا زود پارت بعدی رو بزار و به تست من هم سر بزن
عالییییییییییییییییییییییی بود خدایی کیف کردم
وااای عالی بود😃😃لطفا پارت بعدی را زود بزار وگر نه من خودکشی میکنم🤣🤣🤣🤣پارت بعد🤣لطفا به داستان منم سر بزن😉
خدانکنه .
♥️♥️♥️♥️♥️
خییییییلللللللیییییییی خوب بود ادامه بده
تستت عالیه
فقط بیشتر بنویس 😊😊😊😊😊😊😊😊
خوب بود لطفایک سری هم به داستان من قلب یخی ۱و۲و۳و۴و۵ بزن و در پارت ۵ نظر بده.بزن روی پروفایلم و در داستان خودم کامنت بده ممنون میشم
پارت بعدی؟
منتظرم بعدیممممممممممممممممممم
خوب بود ولی
ولی
ولی
بیشتر بنویس
اسم داستانت شبیه یکی دیگس
مال شما عشق دو طرفه پنهانه مال یه نفر دیگه میراکلس عشق پنهانه
میتونی سرچ کنی ببینی
ولی به هر حال عالی بود👌🏻👌🏻👌🏻
نمیدونستم
عالی بود و ادامه بده یه سری به تست های منم بزن