
اینن پارت دو امیدوارم خوشتون بیاد ببخشید اگه کمه و دیر شد نظر فراموش نشه
اما دیگه راه فراری نداشتیم کیل داشت از اونور میومد و بیل هم پشت سرمون بود کلارا و بل هم از سمت چپ و راست داشتن میومدن میبل با ترس به اطراف نگاه میکرد یه نفر گفت《ویللللل بالا رو نگاه کن دستمو بگیر》سرمو گرفتم بالا ویولت بود رو هوا معلق بود سریع دست میبل و گرفتم و بعد دست ویولت اروم رو هوا شناور شدیم اون جیم نداشت و یه مثلث بود پس قدرتش خیلیی کم بود منم قدرت ویولت و نداشتم
من《ویولت بیا جسم دیپر رو بگیر تا بتونیم دورتر شیم وگرنه بیل و کیل و بل و کلارا میگیرنمون 》 ویولت《نمیشه باید یه جسمی رو بگیرم که توش یه سایفر نباشه اگه جسم دیپر رو بگیرم تو پرت میشی پایین و از بین میری 》 من《عیبی نداره میبل و نجات بده من باعث شدم دیپر از بین بره نمیخوام این اتفاق برای میبل هم بیفته》میبل《نمیخوام منم میخوام برم پیش داداشم بیا جسمم رو بگیر ویولت》من《نمیشه باید نجاتت بدیم》
از زبان میبل"هر لحظ به زمین نزدیکتر میشدیم و سایفر ها هم دنبالمون دیگه کامل افتادیم رو زمین ویل وحشت زده دست منو و ویولت و گرفت دویید سایفر ها دنبالمون بودن و هر لحظه نزدیک تر میشدن یه نفر لباسم و از پشت گرفت و پرت شدم عقب سرمو که آوردم بالا با سه تا دیپر روبه رو شدم یکیشون که بیل بود چون لباسش زرد بود اون یکی هم که ویل بود ولی اون قرمزه رو نمیشناختم بیل بقیه ی سایفر ها البته به جز ویل و ویولت لبخند پیروز مندانه ای زدن و یه سایفر که هنوز به شکل مثلث بود اومد طرفم یه دختر بود انگار
با ۱دای نازکی خندید و گفت《سلام جسم جدیدممممم》و دستشو گرفت جلوم به هیچ عنوان نمیخواستم بهش دست بدم ولی وقتی دست ندادم دستم خود به خود اومد بالا با وحشت با دست چپم مچ دست راستمو گرفتم که نره هیجی دست من نبوددد من ننیخواستم دست بدم ولی به دور دستم داشت میرفت بالاخره دستن رفت تو دست اون مثلث بدرد نخور
اما مثلثه تا خواست حرکتی بزنه ویل پرد بیننون و مثلث رو انداخت اونور و گفت《برو گمشو بل هیچوقت دستت به جسمش نمیرسه》مثلثه که فکر کنم اسمش بل بود خندید و گفت《بامزه بود برادر احمقم حالا بیا اینور》ویل دویید سمتم و بغلم کرد و تو بغلش قایمم کرد و گفت《خفه شووو خودت میدونی نمیتونی از من عبور کنی
از زبان ویل:همون موقع ییه نور شدیدی اومد و مادرمون ظاهر شد و با وحشت روبه بیل گفت《بیللل خود دیمر هم برگردوننن زود باششش》بیل《چی؟؟چرا؟؟》مامان《اکسولاتل گفته اگه دیپر برنگرده از بین میرییی》بیل《چییییییی؟؟مگه...مگه اکسولاتل با ما نیست؟؟》مامان《چرا چرا با ما بود ولی نمیدونم چه اتفاقی داره میفته نمیفهمممم》نفس راحتی کشیدم خدا رو شکر ولی خیلی تعجب میکنم که اکسولاتل اینکارو میخواد بکنه
همون موقع بیل یه وردی گفت و دیمر اصلی ظاهر شد کیل هم جسم داشت پس الان سه تا دیپر داشتم جلوم میدیدم میبل از بغلم پرید بیرون و دویید سمت دیپر اصلی و جیغ گشید《داداشییییی》 و پرید بغل دیپر
ببخشید اگه کم بود نظر بدید ممنون بای
.....
......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی پلیزززز:)
قشنگ بود
عالی بود
ممنون
جالب بود افرین
عالیییییییییییییییییییییی پارت بعد پلیزززززززززز
عالی ❤
ممنون
جالب بود
مرسی