دثیتان سلام من یگانه هستم همونی که تا قسمت ۸ آبشار جاذبه رو نوشتم
رسیدیم به قسمت جنگ سرنوشت ساز
داستان رو از نظر بیل ادامه میدیم:
خیلی عجیب به نظر میرسید.. عمارت کوچیک... حرفای اون موجود عجیب که میگفت بابات میخواسته عموهات رو نابود کنه...
و اینکه من اصلا حس نمیکنم که این برادر خودم شیله
همه چیز عجیبه
میبل شروع میکنه به صحبت
داستان از نظر میبل: صحبتم رو اینجوری شروع کردم.. لرد ترنسی من میخوام با شما روراست باشم
شنیدید که حدودا یک ساله من پدر و مادر رو از دست دادم و تمام سرنخ ها میخوره به شما و خدمتکارت که اصلا حالاتش طبیعی نیست بلکه شبیه یه موجود فرازمینیه
من فقط...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
پارت ٧ و ٨ كجاست ؟
اخه من هر چقدر سرچ مى كنم نمياره
اصلا چی شد
پارت ۵ کوش؟
نویسنده ایشون کلی اکانت دارن با اکانت های مختلف داستان می نویسن
واقعا چیشد هیچی نفهمیدم
مشکل روحی روانی داری عم
بدک نبود