6 اسلاید صحیح/غلط توسط: ⚝Ꭿ᥅Ꭵᥲᥒᥲ⚝ انتشار: 3 سال پیش 19 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام علیکم
حال شما احوال شما
خوبید ؟
خوشید ؟
سلامتید؟
چه خبرا ؟
خل شدم 😐😅
خب لایک کنید و کامنت بزارید 😉💞
و برید سراغ داستان
( از زبان ارسلان : به هوش که اومدم انگار به صندلی بسته شده بودم . بدن درد شدید داشتم . هیچ وقت فکر نمیکردم رضا که از بهترین رفیقام بود اینجوری منو بزنه . چشمام بسته بود ولی میتونستم متوجه یه چیز هایی بشم . جایی که بودیم یکم سرد بود . انگار آریانا کنارم بود و اونم بسته شده بود به صندلی . + ارسلان ؟ ° هوم ؟ + دستام بسته است وگرنه میومدم چشمات رو باز میکردم .. حرفی نداشتم بزنم . + مرسی که برای نجاتم تلاش کردی . تنها کسی بودی که حرفم رو باور کردی . البته جز الکساندر . ° کاری نکردم که .... آخ . + چیشد ؟ ° اه . هیچی 😒. طنابه دقیقا جاییه که درد میکنه . + درکت میکنم . منم این حسو خیلی وقت پیش اون وقتی که متین زد تو گوشم داشتم . ° زد تو گوشت ؟ + اره . ° کی ؟ همون روزی که از دیانا خواستگاری کردی دیگه . ° اینو نگفته بودی + نمیخواستم بیش از حد ناراحتت کنم . میدونستم فکر میکنی تقصیر توعه . ° خب تقصیر من بود . + نه نبود . تقصیر خودم بود . اگه از اول به متین میگفتم اینجوری نمیشد .. در باز شد و چند نفر اومدن تو . یکی اومد چشمم رو باز کرد . اتوسا بود . @ خب خیانت کار ما چه طوره 😏؟. یدونه میزنه تو شکمش . + آییی😖 ÷ ساکت 😠 اون موقع که فکر خیانت به ما رو کردی باید فکر اینجاش رو هم میکردی 😏 . @ دقیقا .. میاد کنار من و در گوشم میگه . @ بگو ببینم . تو میگی چه جوری حسابش رو بزاریم کف دستش 😏؟. سکوت میکنم . @ نظری نداری ؟🤨 و باز هم سکوت .. یدونه پس گردنی بهم میزنه ° اویی .@دیگه نبینم جوابم رو ندیا😠 . میره پیش آریانا @ خودت بگو . + خودت میدونی 😒 @ باشه حالا که انقدر اصرار داری من میرم برات سس خیلی تند میارم .. میره سمت در + رضا . @ فرمایش ؟ + میشه باهات تنها حرف بزنم ؟ @ نخیر همینجا بگو
+ خیلی خب . پس بیا . @ زود بگو کار دارم . + میشه بزاری ارسلان بره ؟ @ نه😒 + خواهش میکنم 🥺. اگه بزاری بره هرکاری بخوای برات میکنم . @ گفتم نه .. یدونه میزنه تو گوشش . @ بعدم اگه یه بار دیگه بگی کاری میکنم که حتی سایه اش رو هم دیگه نبینی . بریم آتوسا .. از اتاق میرن بیرون و ما باز تنها میشیم . ° میشه انقدر برای آزاد کردن من تلاش نکنی ؟ + نه نمیشه . نمیخوام تو رو هم از دست بدم . ° از دست بدی ؟ + تو تنها کسی هستی که برام موندی . تنها کسی هستی که درکم میکنی . من خواهرم رو از دست دادم . کسی که عاشقشم رو از دست دادم 🥺 . برادرم رو از دست دادم . نمیخوام تو رو هم از دست بدم . ° از دست دادی ؟ + ندیدی متین و دیانا چه جوری باهام رفتار کردن ؟ ° آهان راست میگی .. دیگه نتونستیم ادامه بدیم . چون رضا و آتوسا اومدن تو . @ چقدر حرف میزنید .+ مشکلی داری 😒؟ @ پررو شدیا +اونش به خودم مربوطه @ خیلی خب 😐 بسه دیگه . برات سس تند آوردم گشنت نشه 😎 + گشنه ام نیست @ مجبوری بخوری + اگه تونستی بهم بده بخورم @ زرنگ بازی در نیار . اصلا بیا شرط ببندیم . + سر چی ؟ سر اینکه اگه بعد پنج دقیقه نتونستم بهت بدم بخوری خودم میخورم + اوکی . « پنج دقیقه بعد » ÷ رضا پنج دقیقه تموم شد . قبول کن نتونستی .. رضا که به نفس نفس افتاده بود دست از تلاش کشید . @ خیلی خب .... قبول .... تونستی شکستم بدی ... بگو چقدر بخورم . + دستم رو باز کن خودم بهت بدم . @ باشه .. رفت دستش رو باز کرد . ظرف سس رو با یه قاشق میده بهش . + اتوسا برو براش آب بیار ÷ باشه
آتوسا رفت و آب آورد . ÷ بیا . + مرسی . خب رضا بیا بخور .. قاشق رو پر سس میکنه ( آقا سسش خییییییلی تنده گفتم بدونید ) و میزاره تو دهن رضا . @ واییییییی . خیلی تنده . وای وای . آبو بده . + بیا .. آب رو به جای این که بده بهش پاشید رو صورتش . @ آریاناااااااا. بزار حالم بیاد سر جاش حسابتو میرسم . آتوسا دوباره ببندش .. و بدو بدو میره بیرون . آتوسا آریانا رو میبنده و بعد میره ببینه رضا چه طوره . ° خیلی خوب بود 😂😂 + اره خیلی مزه داد 😂😂. من و آریانا همون جا باهم حرف زدیم تا اینکه آتوسا و رضا با چند تا ظرف پر از چیزهای مختلف اومدن تو . + یا ابلفضل 😨 . اون چیه ؟ @ میخوام انتقام کاری که باهام کردی رو بگیرم .. نگران شدم . به نظر نمیومد اتفاق خوبی تو راه باشه . @ خب حاضری خائن کوچولو ؟ + اه . برو بابا .. ÷ پس بیا یه بازی بکنیم . ما چشمت رو میبندیم یه چیزی میزاریم تو دهنت تو بگو چیه .. بدون اینکه منتظر جواب آریانا بمونه رفت و با یه پارچه چشمش رو بست . رضا یه چیزی گذاشت تو دهنش . @ خب ؟ بگو 😏 .. یه لبخند نگران کننده ای رو لبش بود . نکنه اونی که گذاشت تو دهنش بادوم بود ؟. + رضـــا . ای . آخ . رضا . @ چته ؟ + تو که میدونستی من به بادوم حساسیت دارم .. @ میکشتت؟😏 + نه گلوم ورم میکنه . @ اخی . حیف شد . ÷ واقعا دوست داشتیم بمیری 😒 .. رفت چشمش رو باز کرد . @ خب بریم بازی بعدی . ÷ انتخاب کن . آرد یا ماست 😏 @ اینو خودت انتخاب کن . + برای چی ؟ ÷ نمیشه بگیم . سوپرایزه . + خیلی خب آرد .. رضا یه ظرف آرد بر میداره و ...
رضا و آتوسا از شدت خنده مجبور میشن بشینن . رضا آرد رو با شدت به صورتش میپاشه . انقدر سفید میشه که انگار روح رو بستن به صندلی . @ خب و برای کار بعد .. یه قاشق بر میداره و توش رو پر از اون سسی میکنه که خودش خورده بود. ÷ خب اینم بخور .. آریانا انقدر وضعش خراب بود که نتونست مقاومت کنه .. بعد از دو دقیقه اشک از چشمش میاد . @ حیف که رو صورتت آرد هست و خمیر میشه وگرنه همون کاری که باهام کردی رو باهات میکردم .. آریانا قرمز میشه . @ 🤣 نگاش کن 🤣 ÷ 🤣 . رضا میاد سمت من . @ خب تو نظری نداری 😏 ؟ جوابش رو نمیدم . یه پس گردنی بهم میزنه . دستش خیلی سنگینه و خیلی دردم میگیره . ° آییی 😖 @ صد بار بهت گفتم وقتی یه چیزی ازت میپرسم جواب بده . دوباره میپرسم . نظری نداری که دیگه باهاش چی کار کنیم ؟ ° نه .. تا خود آگاه بلند میگم . میزنه تو گوشم . @ ز.ه.ر.م.ا.ر 😠 . چرا داد میزنی ؟. زیر لب میگم میگم ° خیلی بدی . نمیدونی چقدر دلم برای رضای قبلی تنگ شده .. رضا نشنید . ولی خوشحالم که نشنید . @ آتوسا تو نظری نداری ؟ چند دقیقه باهم در گوشی حرف میزنن .. بالاخره حرفشون تموم میشه .. @ الان بر میگردم .. میره بیرون . آتوسا هم وایمیسته و آریانا رو میپاد .یه دفعه میاد صندلی منو میگیره و میکشه میبره یه گوشه تقریبا دور از آریانا . ÷ نگرانی ؟ ° نباشم ؟ ÷ نه ! نگرانی نداره . ° تو خودت رو بزار جای من رضا رو بزار جای آریانا .. میزنه تو گوشم . ÷ زبونتو گاز بگیر . ب.ی.ا.د.ب 😒 .
دوباره هلم میده و برمیگردونه سر جای قبلیم . @ خب . من اومدم . ÷ خوش اومدی 🙂 . همه چی آوردی ؟ @ بله .. در رو بست . رفت سمت آریانا . جلوی صندلیش زانو زد . + خب ؟ حرفتو بزن . @ 😏 هه . دو تا کار دیگه مونده که روت انجام بدم . + خب ؟ چی کار میتونم بکنم ؟ @ دستت رو باز میکنم یه کاری بکن .. دستش رو باز کرد و آریانا یه سیلی زد تو گوشش . @ ر.و.ا.ن.ی . چته تو ؟ چرا همچین میکنی ؟ + گفتی یه کاری بکن منم کردم . @ اه . د.ی.و.و.ن.ه برگرد سر جات . + بر نمیگردم . @ خیلی خوب . خودت خواستی . میره سمتش و موهاش رو محکم میگیره میکشه سمت صندلی . آریانا جیغ میزنه . @ ساکت . + باشه باشه . فقط موهام رو نکش .. میشینه رو صندلی و رضا با کمک آتوسا دست و پاش رو میبندن . @ پس گفتی موهات رو میکشیم دردت میاد . 😏 مو هاش رو میگیره و محکم میکشه . آریانا جیغی میزنه که حس کردم گوشم کر شده . ÷ خیلی خب دیگه . کار آخر رو هم بکن بریم کلی کار داریم . @ چی کار داریم ؟ ÷ یه جلسه مهم پلیسی هست که باید مطمئن بشیم چیزی راجب ما نمیدونن . @ آهان باشه .. یه کبریت برمیداره و روشن میکنه . + رضا رضا رضا رضا . رضا . خواهش میکنم . رضا . بیخیال شو . رضا .. رضای آخر رو جیغ میزنه . ولی رضا کار خودش رو کرده بود . آتوسا یه لیوان پاشید به سرش ...( بدو برو نتیجه 😉💞)
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)