خب خب رسیدیم به بخش ۴
بر میگردیم سراغ میبل: وقتی دستم رو به ویل دادم بدنم درد گرفت و چشمام رو بستم و همون پسر با مو های هم رنگ خودم و چشمای ناامیدش رو دیدم بعد از اینکه قرارداد انجام شد من رو به یکی از جاهای نزدیک جنگل برد که خیلی تاریک و ترسناک بود اونجا یه خونه ی اشرافی رو برام درست کرد و من رو به داخل برد پام پیچ خورده بود نمیتونستم راه برم وسط پله ها افتادم زمین اون با ترس گفت سرورم پاتون پیچ خورده و استخونش مو برداشته دستتون هم شکسته پس بزارید تا بالا همراهیتون کنم این رو گفت و زیر پاهام و کمرم رو گرفت و من رو به حمام برد اما رفت بیرون و من خودم رو به بدبختی شستم و اومدم بیرون و گفت لطفا من رو ببخشید گفتم شاید دوست نداشته باشیم یه جنس مخالف بدتون رو ببینه و واقعا عذر میخوام که با این وضعیت گذاشتم شما به خودتون زحمت بدین
15 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
راستی چرا پارت پنج نزاشتی؟ بعد از پارت چهار پارت نهم هست حذف کردی؟؟؟
خیلی داستان هات خوبن :))
تا حالا کلی داستان آبشار جاذبه خونده بودم و بد بودن ولی این از همشون بهتر بود😊😁
یگانه من تو رو میشناسم
آخه داخل تابستون داستان هات رو دنبال می کردم
و الان یادم رفت یادم رفت چی شد
بدک نبود
جالب بود
من تازه داستان رو خوندم