اینم پارت ۲ امیدوارم خوشتون بیاد
نویسنده:« همینطور که به اتاق جلسه رسید دستش را روی چهار چوب در گذاشت و در را باز کرد . صدایش دیگه بالا نمی آمد و نفس نفس می زد .» محافظ های داخل اتاق باهم گفتن :« خوش آمدید مدیر عامل !» همه خیلی تعجب کردند و گفتند : مدیییرر عاااا مل ! کیم جیا کمی آرام تر می شود و می گوید : سلام ببخشید دیر که نکردم . همه دهنشان از تعجب باز مانده بود و کیم جا رفت و روی صندلی خودش که بالای جلسه بود نشست و گفت : بیاین جلسه رو شروع کنیم ، که ناگهان آقای پارک پوز خندی زد و گفت : قراره ما با یه بچه کوچولو جلسه داشته باشیم؟
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پارت ۲ اومد ولی هنوز خبری از پارت اولی نیست 😞😒