از زبان مرینت: واقعا با وجود اینکه تو گوشم پنبه بود بازم مغزم ترکید بعد پدر آدرین حرف میزد و من چیزی نمیشنیدم چون هم پنبه داشتم هم گوشم با داد اونا سود کشید دیدم مامان آدرینا بهش اشاره کرد و آدرین و آدرینا پنبه هارو برداشتن منم برداشتم که دیدم مامانم داره بهم اشاره میکنه که برم پیشش منم رفتم بعد اون محکم دستم رو کشید و پرت شدم تو اتاق.................سابین: ببینم تو از این جریان با خبر بودی؟؟؟............... مرینت: نه مامان این چه حرفیه؟؟؟...............سایین:😡...............مرینا:😨😰...............سایین: حرف بزن😡...............مرینت: شاید یه کوچولو😖..................سایین:🤨😠 چرا بهم نگفتی؟؟؟..................مرینت: خب راستش من ............من............. سابین: منو چی؟؟؟...................مرینت از دهنش پرید: من دوسش دارم😥.................سابین: چی؟؟؟😵................مرینت: خیلی وقت بود میخواستم بهتون بگم ولی نمیتونستم😢................سابین: عزیزم من نمیدونستم..................مرینت: از وقتی که بابا رفته شما اصلا بهم گوش نمیدین😭اصلا به فکر من نبودی دوسم نداشتی تو فقط اون پسرتو دوست داشتی!!!................سابین: عزیزم من دوست دارم...............مرینت: دروغ میگی تو اصلا دوسم نداری چون مادر واقعی من نیستی!!!
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عزیزان پارت بعد سه روزه تو برسیه لطفا اگه براتون اومد برسی کنید🙏
ادامه رو بزار دیگه
سه روزه تو برسیه😞
باش به ناظرا بگو برسی کنند
سلام عزیزم میشه یه بار دیگه پارت بعدی رو بزاری؟
من ناظر شدم اما اصلا داستان جدید الان وقتشه نیست که بخوام برسیش کنم!😢
وات
چیکار با اون آدرینا بدبخت داری بزار زندگیش رو کنه😐🤣
😅😅😅
آخه چیکار آدرینا بدبخت داری بزار زندگیش رو کنه😐🤣
حالا حالا ها باهاش کار دارم😈
مشکلی نیست رضایت نامه ش رو امضا کردم اگه چیزیش شد با امیلی و گابریله نیازی به دیه دادن خودمون نیست😂👌🏻😌
😂😂😂
خیلی عالی بود اجی جونم😍❤
تنکیو
💖
عالی بود
ج چ:آره جان سالم به سر میبره
تنکیو
فکر نکنم،،😏
😱😱نکنه میخوای بکشیش
به احتمال ۷۰ درصد
چطور؟؟؟
ازش خوشت اومده؟؟؟
آره خب دختر خوبی هست نکشیشا
ببینیم چی میشه🙃
فالویی بفالو