های گایز اومدم با شروع داستان
از دید ویفر : امروز کلی تمرین کردیم مسابقه داریم خعلی حساسه و مهمه دلم واس اون دوتا جوجه تنگ شده بیشعورا یه زنگیم نمیزنن آی گیرشون بیارم... اوک ولکن میرم خونه خودم دوش میگیرم بعدم میخفم نویس:الان مثلا رفت خونه نانام خونس داره دوش میگیره😐(یادم رفت بگم این سه تا باهم جدا از اوماشون زندگی میکنن) تق تق تق ویفر:هوم کسی کاری داره؟ نانا با صدای کلفت مردونه:بیب باز کن منم بیام تو باهم لذت ببریم😂😂😂 ویفر:کوووفت،درد یه ساعته ، مرض گاومیش کی اومدی نانا:بیبی همین حالا اومدم من هر لحظه سر کارم رو به عشق دیدنت تلف میشه هعییی😂😂😂 ویفر: دستم بت نرسه بچه پرو نویس:گایز بدآموزی دارن شما به خوش اموزی خودتون ببخشید
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
سلام آجی من سوگندم 12 سالم بود همونی که آجی شدیم فیک زیبا رو مینوشتم چند دقیقه پیش اکانتم پاک شدو این اکانته جدیدمه اگه میشه دنبالم کن تنکیو🍑🍑🍑
نانا خانم چطوری