های گایز اومدم با شروع داستان
از دید ویفر : امروز کلی تمرین کردیم مسابقه داریم خعلی حساسه و مهمه دلم واس اون دوتا جوجه تنگ شده بیشعورا یه زنگیم نمیزنن آی گیرشون بیارم... اوک ولکن میرم خونه خودم دوش میگیرم بعدم میخفم نویس:الان مثلا رفت خونه نانام خونس داره دوش میگیره😐(یادم رفت بگم این سه تا باهم جدا از اوماشون زندگی میکنن) تق تق تق ویفر:هوم کسی کاری داره؟ نانا با صدای کلفت مردونه:بیب باز کن منم بیام تو باهم لذت ببریم😂😂😂 ویفر:کوووفت،درد یه ساعته ، مرض گاومیش کی اومدی نانا:بیبی همین حالا اومدم من هر لحظه سر کارم رو به عشق دیدنت تلف میشه هعییی😂😂😂 ویفر: دستم بت نرسه بچه پرو نویس:گایز بدآموزی دارن شما به خوش اموزی خودتون ببخشید
از دید ماری :امرو فیلم برداری صحنه دار داشتیم این نقش مقابل منم خر سه گوش کرمو از نژاد گاوه نویس:فحش جدیده خودم ساختم به اسم خودمم ثبتش کردم ماری اسکی رو😐 ماری:باش میربونم😇 نویس:باز این جیگر شدااااا😍 ماری: هی اینهو عقب مانده های ذهنی جسمی یا نمد از قصد صحنه رو اشتب میرفت که دوباره بگیریم بیخی تموم شد بریم خونه دیگه دلم واسه اون دوتا فرشته تنگ شده نویس:زلزله دیگه... میاد خونه میبینه باز اون دوتا دارن عین سگ و گربه به هم میپرن اونم کجا؟ دم در حموم خعلی هم زیبا و دلربا ماری:دخترا امشب مامان گفته بریم اونجا زودی اماده شید نانا:من باید دوش بگیرم بیبی درو باز کن منم بیاااااام😂😂😂 ویفر از تو حموم:گمشید اونور الان میام بیرون منحرفای هیز ماری:خیلی ذوغ دارم میخوام اوماااا رو ببینم نانا و ویفر باهم:چایی شیرین مامان😐

خو حاضر و آماده به سمت خونه اوماشون استایل ویفر.

استایل ماری.

استایل نانا.
رسیدن خونه مامانشون . ماری میدوئه میره بغل مامانش:دلم برات یه ذره شده بود بوی زندگی میدی نانا:گشنمه ، گشنمه ، گشنمه ، گشنمه ، گشنمه ، گشنمه ، گشنمه و علا آخر تا سر پل صراط ویفر:سوجو ، سوجو ، سوجو ، سوجو، سوجو ، سوجو ، سوجو اینم باهاش تا ته پل سراط میره (سوجو یه نوع مشروبه ، استغفرالله😐) اوما:کوفت و زهرمار کبرا تو جیگرتون مگ من نوکر خونه باباتونم ازم غذا و کوفت زهرماری میخوایید برید خداتون رو شکر کنید از عقب مانده ذهنی به عقب مانده فلج ارتقاتون نمیدم نانا:ماریی جون آجی من بدون گذا میمیرم تو دوس دری بیای سر قبر آجی😢(کیوت طور) ویفر:من سوجو میییییییخ (مخفف میخوام) ماری:مامی غلط کردن اشتباه کردم شما سروری اوما:باش حالا یه چیزی میدم کوفت کنید غش نکنید واسه یه لقمه نون گدا گشنه ها
بعد خوردن غذا و موش و گربه بازیای اینا... اوما:چیز مهمی هست که باید بدونید نانا:خر چهارپا دارد فوق کلیدی و مهمه اوما:لیاقت دو کلام حرف حسابم ندارید برو بیرون تو کَفِش بمون نانا:اقا من اصلا لال میشم غلط خوردم (ترکیبیه😂) اوما: دخترا نشان ماه سرخ شما به بچه هاتون انتقال پیدا میکنه و نظم آرامش هستی برقرار میمونه ولی شرطش اینکه شما واقعا عاشق بشید ببینید دخترا موجودات زیادی وجود دارند که برای اینکه خودشون و بچشون قدرت داشته باشند خواهان بودن در کنار شما هستن ولی اگر این اتفاق بدون عشق شما صورت بگیره جهان هستی نظم و آرامش و قوانین خودش رو از دست میده پس باید خوب حواستون به خودتون باشه ویفر:-خمیازه کشیدن نانا:خب خب داستان فوق جالب و جذابیه ماری:مامان چیکار میتونیم بکنیم اوما:شما باید تو دنیای دیگه ای پیداش کنید و تنها راه رفتن به اون دنیا فقط برای شما و از طریق این سه گردنبند قابل انجامه نانا:ینی انقد بدتون ازم میاد میخواید برم تو کوچه خیابون دنبال یکی بیا منه بگیره😢 ویفر:امتحانش ضرر ندره ماری در فکر به سر میبرند... مامان گردنبندارو میده و اونا میندازن گردنشون نانا:خوشی فوق با مره ای بود لذت بردیم ویفر:هیچی نشد من هنو زندم ماری:یه دقه تمرکز خبببب که یکهو... (جای حساس کات کردم قشنگ لذت ببرید)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام آجی من سوگندم 12 سالم بود همونی که آجی شدیم فیک زیبا رو مینوشتم چند دقیقه پیش اکانتم پاک شدو این اکانته جدیدمه اگه میشه دنبالم کن تنکیو🍑🍑🍑
نانا خانم چطوری