امیدوارم از این داستان خوشتون بیاد ت/ا:............. نویسنده: آهای خانم ت/ا ت/ا: بله نویسنده: پس شروع می کنی ت/ا: ددی من امروز کار دارم دیر برمیگردم ددی: باشه برو من فردا میرم و برای یک هفته نیستم ت/ا: کجام هماسفر کاری ددی: بله دخترم ت/ا: باشه از طرف ت/ا: رفتم بیرون و یک لباس مشکی جاسوسی پوشیده بودم سریع سوار ماشین شدم و رفتن دنبال یه مافیا راستی من یک کاراگاه هستم آروم رفتم دنبال اون پسرت من و دید و فرار کرد منم رفتم دنبالش
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)