«فردا»
مرینت: از خواب بیدار شدم دیدم آدرین بالا سرمه و می خواد لبام و ب. و. س. کنه. که یهو از خواب پریدم. ناتالی: مرینت بالاخره بیدار شدی اگه چند دقیقه دیگه نری صبحانه رو آماده کنی اگر است میکشننت. مرینت:وای باشه الان لباس پیش خدمت رو می پوشم. نهالی رفت ولی چرا خوابم این جوری بود آههه ولش کن بابا برم لباس عوض کنم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
چی شد مگه دختر خونده شون نبود
چی شد که مرینت یهو از ز.ن آینده آدرین تبدیل شد به خدمتکار؟
عالی بود پارت بعدی لطفا اینطوری که داستان رو کردی خیلی قشنگ ت شد واقعا جالب هست
عالی بعدی رو یزار
عالی بود
مرسی عزیزم🌹