10 اسلاید صحیح/غلط توسط: تهیونگ کوچیک انتشار: 4 سال پیش 3,320 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم از پارت 4
*صبح روز بعد* جین: کسی جین هو رو ندیده نامجون: مگه تو اتاقش نیست جین: رفتم اتاقش که بگم بیاد صبحونه که دیدم نیست وسایل هاشم نیست جی هوپ: حالا که بهش فکر میکنم جین هو دیشب وسایل هاش رو فرستاد خونشون
شوگا: پس یعنی رفته خونشون تهیونگ: چه خبرتونه انقدر سروصدا میکنین جین: جین هو تو اتاقش نیست و دیشب وسایل هاش رو فرستاده خونشون نامجون: احتمالا جین هو برگشته خونه تهیونگ: جان؟ برگشته خونشون همه با هم: اره جین: وقتی که داشتیم از خونه جین هو میومدیم بیرون شنیدم که پدرش گفت بزار جین هو برگرده خونه تنبیهش میکنم
همه با هم: تنبیهش میکنه؟ جین: اره تهیونگ: من میرم خونه جین هو بقیه: ماهم باهات میایم *زود لباس هاشون رو عوض کردن و راه افتادن* شوگا: حالا چرا باید بدوییم جونگ کوک: چون اگه به ماشین میگفتیم بیاد باید نیم ساعت منتظرش میموندیم شوگا: راست میگی تهیونگ: به جای اینکه حرف بزنین سریع تر بدویید
جین: تهیونگ هممون داریم میدوییم تهیونگ*صداش رو بالا برد*: سریع تر بدویید همه باهم: باشه *بلاخره رسیدن خونه جین هو همین که در رو باز کردن دیدن که جین هو رو زمین افتاده و صورتش با چاقو زخمی شده* تهیونگ*جین هو رو از رو زمین بلند کرد*: جین هو خوبی جین هو: اره خوبم
پدر جین هو: جین هو تو از ارث محروم میشی و جین لینگ رئیس بعدی میشه جین لینگ: ولی من از گوشت و خونه شما نیستم در حالی که جین هو از گوشت و خونه شماست. مادر جین هو: اینکه کدومتون از گوشت و خونه مایین مهم نیست جین لینگ: ولی.... پدر جین هو: همین که گفتم جین هو از ارث محروم میشه و جین لینگ رئیس بعدی میشه
مادر جین هو: جین هو میری اتاقت و تا4 روز هم از اتاقت بیرون نمیای نامجون: لازم نیست بره اتقش ما اون رو با خودمون میبریم جین: هروقت خواست بیاد اینجا حداقل2 نفر از ماهم باهاش میان
همه با هم: راست میگن پدر جن هو: باشه میتونین با خودتون ببرینش ما وسایلش رو بعدن میفرستیم
شوگا: جین هو این چسب زخم رو بزن رو زخمت جین هو: ممنون شوگا: من باید برم یه جایی جین و نامجون: ما هم باید بریم بقیه: ماهم. تهیونگ: باشه خداحافظ بقیه: خداحافظ تهیونگ: خب زودباش بیا بریم خونه جین هو: باشه تهیونگ: چرا بدون اینکه به ما بگی برگشتی خونت جین هو: حدس میزدم تنبیه بشم بخاطر همین نمیخواستم نگرانتون کنم
*جین هو و تهیونگ برگشتن خونه و بقیه هم 10 دقیقه بعد از اونها رسیدن خونه* نامجون: جین هو کجاست تهیونگ: تو اتاقشه داره لباس عوض میکنه *یهو صدای جیغ جین هو میاد همه میرن اتاق جین هو* جین: جین هو غیب شده جونگ کوک: بچه ها اونجا خون ریخته جی هوپ: حتما خونه جین هوعه
تهیونگ: باید دنبالش بگیردیم *3ساعت بعد در یک کارخانه متروکه* جین: اونجا یک دختره *همه به سمت اون دختر دویدن* جونگ کوک: امکان نداره این اتفاق واسه جین هو افتاده باشه نامجون: برای چی لباس جین هو خونیه جین: فعلا وقت این سوال ها نیست باید زود ببریمش بیمارستان بقیه: راست میگی
*رسیدن بیمارستان و جین هو داره عمل میشه* دکتر: همراهان خانم جین هو اعضا بی تی اس: ما همراهه شیم دکتر: یه خبر بد ممکنه خانم جین هو هیچ وقت چشماش رو باز نکنه جونگ کوک: یعنی بمیره؟ دکتر: بله ممکنه بمیره. تهیونگ: امکان نداره نمیتونم باور کنم *دکتر دوباره میره داخل اتاق عمل* *تهیونگ اشک از چشماش سرازیر میشه* جین*همونطور که بغض کرده*: تهیونگ گریه نکن دکتر گفت ممکنه نگفت قطعا نامجون*همراه با بغض*: باید امیدوار باشیم که زنده بمونه باید مثبت فکر کنیم تهیونگ*همونطور که داره گریه میکنه*: باید ادمایی که این کار رو با جین هو کردن پیدا کنیم و بدیم دست پلیس. بقیه*همراه با بغض*: راست میگی
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
این بهترین داستنی هست که تاحالا خوندم
یه سوال جین هو چرا تنبیه شد؟
آیییییی چه خوبه واقعا اعضای بی تی اس اینجوری ازت حمایت کنن و مواظبت باشن خدایا نصیب کنننننننن
اره عالی میشه
خسته شدم
خیلی بده همه میگندرس مشق دارن منم دارم ولی بیشتر وقتم رو تو تستچی میگذرونم
نمره ام همیشه ۲۰ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
البته امتحان ریاضیمو این دفعه گند زدم همین
خسته شدم بزار حوصلم سر رفت تازه فردا هم کلاس نداریم مدیرمون واسه شب یلدا بهمون مرخصی داده دستم هی میره بالا پایین از خوشحالی
بزار دیگههههههه
اگه میشه واسه پارتای بعدی انقد نزار ک همه باهم گفتن فلانو فلان
اخه من موقع تصوارتم خندم میگیره و خدایی یکم زیاده هی میگفتی همه باهم میگن راس میگه همه باهم میگن اره یکم کمترش کن ک بهتر بشه
بازم خوب بوددد🌻
خیلی بدی اخه چرااااااااااااااااا😭😭😭😭😭😭😭
عالی عالی پرتغالی
🥺🥺🥺😍😍😍
لطفا قسمت بعدی رو بذار زودیییی🥰🥰🥰🙏❤️
یه سوال چطوری تو اتاق داره لباس عوض میکنه بعد یک دفعه ای تو یه جای متروکه پیداش میکنن🧐میشه یکم بیشتر توضیح بدی
وقتی لباسش رو عوض کرده و داره میره پیش بقیه یه نفر از پنجره میاد داخل و بیهشوش میکنه و اونو به یک جای متروکه میبره
یعنی انقد اونجا بی در و پیکره😐