
سلامممم من خودم ادامه دادم چون هیچ کس نظری برای ادامه اشن داشت یکمی حمایتم کنید ممنون
اره زندگیه خیلی خوبی داشتیم من و نامجون شاد بودیم ولی همه چیز به خاطر یه پیام نابود شد تنها یه پیام نامجون خونه نبود که از یه شماره ناشناس بهم پیام داد پیام: نامجون مال ماست نه تو ازش دور شو چون اگه فقط مال ما نباشه مال هیچ کس دیگه ای هم نمی تونه باشه وجود تو کنار نامجون=مرگ نامجون(دور از جونش دور از جونش نویسنده ناراجت شد) با این پیام کلا دنیا رو سرم خرا شد ما تازه دو روز بود که به ارمی ها اعلام کرده بودیم که با هم هستیم و قراره ازدواج کنیم همه ی ارمی ها خوشحال شده بودندن به نودرت هیت میدادند ولی این که هیت نبود فراتر از هیت بود
پس من باید می رفتم چون دیشب ک نامجون اومده بود دیدنم دستش ضخمی بود من نمی تونم بزارم بلایی سرش بیاد نه من میرم پس به نامجون یه ویس دادم ویس:سلام اقای کیم حتما تعجب کردی که بهت گفتم اقا ی کیم ولی باید بدونی که من می خوام برم می خوام برم و با عشق چند ساله ام تو ایران ازدواج کنم پس اگه دوستم داری تنهام بزار و بزار برم فق بزار برمممممممم
اره من رفتم و نمی دونم دیگه چه اتفاقاتی افتاد فقط می دونم که من ایران نرفتم رفتم امریکا جای که قبل از اینکه به کره بیام رفته بودم ولی اینو هیچ کس نمی دونست جز تنها دوستم تو کره هه سو هه سو از پیام خبر دات و چون خودش ارمی بود و من بهش التماس کرده بودم که نامجون هیچ چیزی نگفت و فقط خودش می دونست که من کجام و چه حالی دارم
اره من رفتم و نمی دونم دیگه چه اتفاقاتی افتاد فقط می دونم که من ایران نرفتم رفتم امریکا جای که قبل از اینکه به کره بیام رفته بودم ولی اینو هیچ کس نمی دونست جز تنها دوستم تو کره هه سو هه سو از پیام خبر دات و چون خودش ارمی بود و من بهش التماس کرده بودم که نامجون هیچ چیزی نگفت و فقط خودش می دونست که من کجام و چه حالی دارم
بعد از گذر 3 سال حالم داشت خوب می شد تازه داشتم به این زندگی عادت می کردم دوباره برگشتم به رقصیدن با اهنگ های شاد برگشتم به دنیای بیرون مل قبلنا من یه ویرای 3 ساله داشتم و باید بر میگشتم کره تا دوباره ویزام رو تمدید کنم ...:مسافرین محترم تا دقایقی دیگر در فرودگاه بین المللی کره جنوبی فرود میایم با صدای مهمان دار به خودم اومدم اره رسیدم رسیدم کره جایی که برای اولین بار عاشق شدم رفتم هتل چون نمی خواستم مزاحم هه سو بشم پس رفتم هتل دوش گرفتم لباس هامو عوض کردم و به سمت ساحل حرکت کردم و بعد از ساحل به سمت کافه ی هه سو رفتم هه سو یه کافه ی فوق قسنگ یه کافه ی سفید که هر روز با یه رنگ گل تزئین میشه
ادامه بدم؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (3)