سلام سلام امروز سه شنبه هست و منم دارم پارت جدیدو می زارم برام پیشنهاداتتون رو کامنت کنید 😐😂🍭🍧
با یه حال بدو پوکری نشستم روی کاناپه و با عصبانیت به هوسوک نگاه کردم 😐🍭 تو چشماش یه تقصیر من چیه بزرگ توش بود 😐🍭 با چشم بهش فهموندم که این موضوع هیچ کمکی نمی که 😐🍭 حال حوصله مامان و بابام و حرفاشونو نداشتم خودم دست به کار شدم و دست هوسوکه گرفتم و باهم زدیم بیرون 😐🍭 همین جوری تا پارک نزدیک خونمون پیاده رفتیم 😐🍭( تو راه ) هوسوک ♡ ا/ت ☆ ♡ چه بی حوصله 😂
☆ 😐 می دونی اوضاع خرابه و میای؟؟! یا بگم 😐 ♡ بابام مجبورم کرد بیام اینم داد تا بهت بدم 😁 بگیر درشو باز کردم توش یدونه دست بند نقره بود که روش اسمم حک شده بود 💗🍭
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالیههههههه خیلی فوقالعاده 💗💗💗💗💗💗😍😍😍😍😍😍🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ممنوننننننن