10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Taehyung انتشار: 3 سال پیش 1,215 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
های گایززز امده ام با پارت جدید و خبر خوب واسه جیمین لاورا. داستان جدید جیمین امشب با همین پارت مینویسمش. لایک یادتون نره کامنت که فراموش نمیشه ؟😂
آنچه گذشت: قرار شد چی وو بیاد خونه شما مثل مراسم خواستگاری و بخواد که شما دوس دختر اون بشین و تو دبیرستان با شما باشه ولی شما با از تهیونگ کمک خواستین اون نتونست کمکی بکنه. از نامجو کمک گرفتین و در نتیجه از این مهمونی حال به هم زن در رفتید . توی خیابون بودید که تهیونگ زدنگ زد و نگران بود خواست بیاد دنبالتون که یهو قلدرای مدرسه جلوت سبز شدن. خواستن اذیتت کنن که یهو یه نفر ظاهر میشه و... این قسمت (عشق جدید) عکس ربطی به موضوع این قسمت نداره.
+ تو ..تو... اینجا چیکار میکنی ؟!. چی وو: چی منو میگی؟ داشتم رد میشدم همین دیگه دیدمت.😌. تا به خودمون اومدیم دیدیم اون پسرا دمشون رو گذاشتن رو کولشون و رفتن😐 چی وو دستاشو تکوند و گفت: خب دیگه من میرم به سلامت . ام ولی چیز تنها میری ؟ اگه یهو باز مثل اینا اومدن چی اگه دزدی اومد چی اگه..... +وایییی سرم رفت خدا . نه تهیونگ میاد دنب.... چی وو: چی؟ تهیونگ کیه؟وابسا ببینم. +وااااا حواسم کجا بود 😅 پسر خالم اسمش تهیونگه تو هم که میدونی یکی از ایدلای معروف هم اسمش همینه دیگه😅. چی وو: اهان چع تفاهم جالبی خب دیگه برم من بای . لطفا مراقب خودت باش😐. ( با لحن استپ بخونید مثلا سر حرف حرف مکث کنید😂😐) +مریی از نگرانیت😅 من جدا برم . باشه . آنیو👋(ینی خدافظ😐) چی وو: آنیو👋. +ینی بخاطر مهمونی اومده بود؟ یا چی؟ این مشکوک بود مشکوک که نه ولی خب چرا اینجا داشت پرسه میزد و دقیقا همون موقع ظاهر شد؟😐. هوف نمیدونم همینجوری هم ذهنم درگیره. وای گوشیم گوشیم گوشیممممم. برگشتم تا برش دارم اخیش سالمه و همینجاس. بزار زنگ بزنم به ته ته : +الو سلام . ته:الو دویون تویی؟ حالت خوبه؟ چیشده؟ بلایی سرت که نیومده؟ کجایی الان ؟ رو به راهی ؟ بزار بیام دنبالت کجایی؟. + واو نمیدونستم توی ۲۵ ثانیه میتونی این همه حرف بزنی این واقعا یه رکورد جدیده . فک میکردم فقط جین میتونه سریع حرف بزنه بدون اشتباه😂😐. ته: وات ده فا.ک ؟ حالت خوبه بگو کجایی؟ . +اهان من دو کوچه پایین تر خونمون هستم. ته: واضح بگو😐 خونت کجاس؟. +یاااا به کلی یادم رفت . آدرس:#&٪£√#&. ته:اوکی . اومدم. حدود ۱۰ دقیقس که از تماسمون میگذره . ولی هنوز اثری از تهیونگ نیس. یهو صدای قدمهای یه نفرو شنیدم که از پشت سرم میومد . نزدیکتر و نزدیکتر شد . احساس میکردم کاملا توی یک قدمی منه. وقتی چرخیدم دیدم....
+ تو ..تو... اینجا چیکار میکنی ؟!. چی وو: چی منو میگی؟ داشتم رد میشدم همین دیگه دیدمت.😌. تا به خودمون اومدیم دیدیم اون پسرا دمشون رو گذاشتن رو کولشون و رفتن😐 چی وو دستاشو تکوند و گفت: خب دیگه من میرم به سلامت . ام ولی چیز تنها میری ؟ اگه یهو باز مثل اینا اومدن چی اگه دزدی اومد چی اگه..... +وایییی سرم رفت خدا . نه تهیونگ میاد دنب.... چی وو: چی؟ تهیونگ کیه؟وابسا ببینم. +وااااا حواسم کجا بود 😅 پسر خالم اسمش تهیونگه تو هم که میدونی یکی از ایدلای معروف هم اسمش همینه دیگه😅. چی وو: اهان چع تفاهم جالبی خب دیگه برم من بای . لطفا مراقب خودت باش😐. ( با لحن استپ بخونید مثلا سر حرف حرف مکث کنید😂😐) +مریی از نگرانیت😅 من جدا برم . باشه . آنیو👋(ینی خدافظ😐) چی وو: آنیو👋. +ینی بخاطر مهمونی اومده بود؟ یا چی؟ این مشکوک بود مشکوک که نه ولی خب چرا اینجا داشت پرسه میزد و دقیقا همون موقع ظاهر شد؟😐. هوف نمیدونم همینجوری هم ذهنم درگیره. وای گوشیم گوشیم گوشیممممم. برگشتم تا برش دارم اخیش سالمه و همینجاس. بزار زنگ بزنم به ته ته : +الو سلام . ته:الو دویون تویی؟ حالت خوبه؟ چیشده؟ بلایی سرت که نیومده؟ کجایی الان ؟ رو به راهی ؟ بزار بیام دنبالت کجایی؟. + واو نمیدونستم توی ۲۵ ثانیه میتونی این همه حرف بزنی این واقعا یه رکورد جدیده . فک میکردم فقط جین میتونه سریع حرف بزنه بدون اشتباه😂😐. ته: وات ده فا.ک ؟ حالت خوبه بگو کجایی؟ . +اهان من دو کوچه پایین تر خونمون هستم. ته: واضح بگو😐 خونت کجاس؟. +یاااا به کلی یادم رفت . آدرس:#&٪£√#&. ته:اوکی . اومدم. حدود ۱۰ دقیقس که از تماسمون میگذره . ولی هنوز اثری از تهیونگ نیس. یهو صدای قدمهای یه نفرو شنیدم که از پشت سرم میومد . نزدیکتر و نزدیکتر شد . احساس میکردم کاملا توی یک قدمی منه. وقتی چرخیدم دیدم....
دیدم تهیونگه . + وای تهیونگ چقدر عرق کردی صورتت قرمزه بیا یکم آب بخور فک کنم واسه پیک نیک علکی آب آورده باشم. اره بیا. ته:آه .. من .. . تهیونگ بریده بریده حرف میزد نفسش بالا نمیومد. آب که خورد گفتم. + الان بهتری؟. ته:اوهوم. خوبم . + بگو ببینم مگه دیوونه شدی این همه راه رو تا اینجا پیاده اومدی؟. ته: فک کردم چیزی شد منم هول شدم وقت ماشینو نداشتم دیگه پیاده دوییدم اومدم سمتت. +وای واقعا ببخشید. تورو تا اینجا کشوندم. ته: نه بابا بیا بریم حالا. +وایسا نکنه میخوای دوباره پیاده بریم؟ ته:هان!؟. نه ولی کجا بریم . صبر کن زنگ بزنم به کوک فک کنم خونس. +اها باشه فقط شتر دیدی؟... ته : ندیدم😂😐. +آفرین حالا بزن. ته:یااا انگار من اوپا تو نیستم ها مثلا ازت بزرگترم ها. +باشه اوپا جان😂. زنگ زدیم به کوک تا بیاد دنبالمون کلی سوال پیچمون کرد تا اومد. کوک: سلام بیاین سوار شین بریم. +اوک بریم. ته: سلام فرشته نجات😂👋.بریم😂. + فرشته نجات؟😂 بهت حق میدم😂😂. شوار شدیم رفتیم دور دور (نصف شبی با دوتا سلبریتی؟😂😐💔) +وای جای جیمین خالیه . بریم دنبالش؟. ته: اره اون دفعه منو کچل کرد. +وا 😂 مثل بچها؟😂😐. (بچم دلش میخواد بره دور دور خو چیکارش دارین؟😂😐). خلاصه رفتیم تا جیمین رو بیاریم خیلی محسوس و اروم تا هیونگا متوجه نشن😂😂. جیمین: کوک سلیقت خوبه ها😂. کوک: از چه نظر؟😶. جیمین: این دیگه . به من اشاره کرد. ته: جیمین تو خودت بودی اگه دویون رو می دیدی عاشقش نمیشدی؟ البته قبل کوک ها. جیمین: هممم. چرا منم بودم میشدم😂😂. کوک:هیونگ تو خودت عاشقش نشدی؟😂. تهیونگ سرخ شد. ته: منو کجا به عشق و عاشقی😂😂. حسابی دور دور کردیم و کلی خوش گذشت. (بله بنده هم بودم با سه تا سلبریتی جذاب بهم خوش نمیگذشت اصلا برام اون شب رویایی میشد😐💔) بستنی خوردیم و شام خوردیم و کلی چرخیدیم . چون دیر وقت بود کسی متوجه ما نمیشد. (خوش به حالش به شخصیت داستان حسودیم شد منم موخوم😐. ینی شخصیتای داستانم میتونن با اونا باشن ما بدبخت نه😐💔) .
+ قصد رفتن ندارین؟. جیمین:😂😂 هان ؟!. +حرف عجیبی زدم به نگاه به ساعت بکنین. ته: عا ببخشید ما چون درگیر کمپانی و اینا هستیم زیاد نمیایم بیرون کلب خوش گذشت😊. +خیلی به منم😍😊. کوک: بهتره دیگه بری خیلی دیر شد. منو رسوندن کوک سر کوچه ماشین رو پارک کرد چون دیگه ماشین وارد نمیشد. باهام اومد. کوک: شما دوتا تنها بدون ماشین چیکار میکردین؟. +چی منظورت از ما چیه؟ ام ببین دیگه ممنونم که اومدی جلوتر نیا تو دوربینای. خونمون میوفتی. کوک: اها. خب باشه خدافظ . خواستم برم ولی خیلی خداحافظی خشک و خالی بود بزا همین برگشتم و بغلش کردم و اروم روی گونش بوسیدمش. کوک:برو دیگه 😅. خودتو لوس میکنی ها. سرخ شده بود مثل لبو . باهاش بای بای کردم و رفتم. اروم اومدم تو خونه و رفتم تو اتاقم اروم قدم برداشتم. دوییدم خودمو پررررت کردم رو تخت. +خخخ جونگ کوک شبیه خرگوشا داشت آب هویج میخورد😻. تهیونگ حتی وقتی بستنی میخورد جذاب بود.=-O. (نویسنده: (TT) )
جیمین و نگم بسی کیوت شده بود^_^. چفدررررررررر امشب خوشگذشت. هممم. بچه بخواب دیر وقته دیون . ایششش زده به سرم با خودم حرف میزنم؟😐. آیششش. شب بخیر دویون درون😂. شب ب ب ب ... بخیر ر ر ر . (مثلا صدا تکرار میشه😂😂)
داستان از زبان چی وو:
چرا اونجا کمکشکردم نباید کمکش میکردم. با مشت کوبید به دیوار. +اخخخ هوف من و چه به اون چرا بین این همه آدم اون ؟! خدااااا. دارم دیوونه میشم😐. من داشتم خیر سرم واسه مهمونی امشب زودتر بیام که بابای ضد حالش گفت نه نه نه ده ده ده ده هه هه هه عه عه عه. (وقتی با حرص ادای یکی رو درمیاریم معلولا هم دستمون رو باز بسته میکنیم مثل دهن😂😂😐) با پا زدم سنگو پرت کردم. اونا کی بودن؟ (دوباره مثلا تکرار اون صحنه از دید چی وو) صحنه: دویون: تهیونگ سرخ شدی چرا.... +وات چی گفت وه ( وه ینی :چی) دوس پسر داره؟ (حالا برگردیم صحنه اصلی) هممم ینی کیبودن دوتا پسر . قیافشونو آشنا بود ولی دور بود ندیدم درس . اوففففف اگه اینجور باشه ینی دویون هم پررررر. من بدبخت ترینم 😐. یاااااا اسماشون دقیق برابر ایدلا بود😱. نکنه... نه نه نه نه نه نه . تا فردا صبح بگم نه ولی اره س . شایدم نه . نمددددد . هوف
صبح روز بعد :-[. : + هاووو . هممم . چیکن و رو سوپ چیکن و روسوپ هم هم هم ها ها ها. (آهنگ جی هوپ) بریم که رفتیم واسه صیحونههههه . شینا: سلام خانم بنظر خیلی شاد میاین امروز😊. + اوهوم همینطوره امروز دلم میخواد مدرسه رو بتر بابا: عا عا عام . تو یه دختر با وقاری . +بیخیال چشم بابا. شینا بابا چرا امروز انقدر زود بیدار شده؟ . شینا: امروز پدرتون یه جلسه کاری مهم داره و کلی اشتیاق داره. +آه دقیقا از وضعش معلومه چقدر اشتیاق داره .=_=. بابا: حالا لالای لالای لالا لای لای حالا لای لالای لالا لای لای که امشب شب عشقه همین امشب داریم چرا.... هااااا🎵🎵🎼🎶🎶. شینا: بله پدرتون زیادی اشتیاق دارن😅. مامان: عزیزم خونه خراب شد رو سرمون تو که انقدر صدات خوبه چرا نرفتی خواننده بشی بجای سهامداری ؟😂. + والا همینو بگو مامانم😂😂😂. مامان: عاااا دخترم احتمالا مدریت دیر نشده؟ =_=. +اهم ام چرا حالا که فک میکنم دیر شده مگه نه شینا ؟😅😅. شینا: اووو بله بله . + مامان بابا من دارم میرم خدافظ. مامان: باشه عزیزم روزت خوش باشه. بابا: برو عزیزم پول لازم داشتی حتما بگی ها. + مرسی مامان💜. باشه بابا😂😂💖👋. هوهوم هوهوم هوم . لای لای. لای . نای نانای نای . دا دا دا دا . با با با با . چی وو: کنسرت صداهای بی کلام راه انداختی؟😂. (یه نوع کنسرته که فقط با آهنگ و یه جور آواهایی مثل لا و ها ها ها و.... هستش) +ها؟! تو اینجا چیکار میکنی؟ چی وو: دارم مثل تو میرم مدرسه دیگه. + عه عجب من اصلا نمیدونستم تو مدرسه میری . خو باهوش میگم چرا عینن از راه من؟ . چی وو : حالا همینجوری راستی قراره بابام با بابات شریک بشه. داشتم آب میخوردم که کل آب رو پاشیدم بیرون از دهنم. +اوهوع اوهوع . اخ آب پرید تو گلوم فقط میشه بگی دوباره چی گفتی؟. چی وو : همون که شنیدی😐. + واو چیجا؟ ( چیجا ینی: جدا یا واقعا) چی وو : اره حتما کلی خوشحال شدی نه؟ . تو دلم : اره خیلی بابام با بابای توی نچسب😐. + اره کلی هم جا خوردم. خب من برم دیگه . چی وو : خو بریم دیگه به هر حال مسیرمون یکیه. +آیششش بریم. بلخره رسیدیم و من لحظه شماری میکردم کوک رو ببینم. با چشمام کل مدرسه رو دنبالش گشتم. اهاا دیدمش . + خب دیگه راهمون جدا میشه خدافظظظظ. کوک رو دیدم براش دست تکون دادم. کوک: بلخره اومدی. پریدم تو بغلش. احساس کردم همه نگاها روی ماعه. دان او: هوم ببینم چه نسبتی باهاش داری؟ هههه نگاه کن حلقشون رو. دختر تو کی دیگه؟؟؟؟. +چیز من؟ ینی... کوک: دوست دخترمه. دان او : چی تو .. اهههه . بیان بریم دخترا😌. همه جا پر پچ پچ شد اونم درباره ما دوتا. چی وو سریع دستمو کشید آوردم پشت مدرسه. چی وو: تو.. الان ... چیکار کردی؟ چرا... اون...اینو... گفت؟؟. نفس نفس می زد. +چون حقیقت داره من دوس دخترشم . اونم سریع گذاشت رفت. یجورایی دلم براش سوخت. ولی اون لیاقت منو نداشت. به خیلیا دیگه مثل من گفته بود دوسشون داره ولی باهاشون بازی کرده و بعدم ولشون کرده . پس اون حتمی لیاقت منو نداره. کوک: کی لیاقت تو رو نداره؟ من؟. + نه بابا تو که..^_^. سرخ شدم. + ام بیا بریم سر کلاس بدو. کوک: اها باشه بریم :)
بعد کلاس رفتم ناهار بخورم. کوک: بیا باهم ناهار بخوریم. + باشه بریم :))). کلی باهم گفتیم و خندیدیم اون خیلی بامزه بود وقتی رامیون هم میخورد کیوت تر. حالا که از نزدیک میبینمش واقعا شبیه خرگوشاس. باورم نمیشه دارم آیدل معروفی رو میبینم که اینجا درس میخونه. ولی سالهای اخرشه و قراره بره :(. من بدون اون چیکار کنم :'(. چرا باید بره . آه . کوک: بشکن میزنه. کجایی پاشو بریم. + ها باشه. کوک رفت سر کلاس خودش و منم رفتم سر کلاسم. (بچه ها کوک ازش بزرگتره پس اون زودتر میره و کلاسش با دویون فرق میکنه) دان اوه: هی دختر. + ها با منی؟. دان او: اره با خودتم. چی وو تو سالن مطالعه کارت داره. + چی وو؟ منو؟ باشه ممنون که گفتی. رفتم تو اتاق مطالعه ولی تاریک بود تا اومدم چراغ رو روشن کنم یکی در رو بست . گوشیم همراهم نبود. دنبال کلید برق گشتم مثل کور ها بلخره پیداش کردم. +ای عوضیا نمیدونستم شما روی خوب ندارین.😡. ولی کم کم عصبانیتم تبدیل یه گریه شد. +چرا کسی نمیاد😢. کسی صدای منو میشنوه؟😭. یهو در باز شد. کوک بود. کوک: تو اینجایی؟. +کوک😭😭. پریدم بغلش. اشکامو پاک کرد. کوک: خیله خب تموم شد دیگه . بگو ببینم چجور سر از اینجا در اوردی؟ چرا در بسته بود؟. +همش تخسیر اون دان او لنتی بود.😢. به من گفت چی وو اینجا کارت داره در عین حال که کسی نبود تا اومدم تو سالن در رو بستن و رفتن. کوک: خیله خب خودم بدونم چیکارشون کنم از کنارم جم نخور هرکاری بهت گفتم هم انجام بده . +اوکی فهمیدم. (الان باید بگه کنچانا کنچانا؟😂😂) (نویسنده درحال حاضر ذوب شد به فنا رفت😂😂😐💔) (کارگردان: بنویس داستان کوفتی رو من دیگه عمران با تو قرار داد ببندم. نویسنده: باشع باشه غلط کردم😂😐💔) دست کوک رو محکم گرفتم. قدش از من بلندتر بود. خودمو پایین بالا میکردم. کوک: داری چیکار میکنی؟ +ها؟ دارم خودمو برانداز میکنم ببینم چقدر ازت کوتاه ترم. کوک:اها😂.
کوک : بیا بعد دبیرستان بریم جایی شام بخوریم. +بش. کوک: جدیدا خیلی کیوت شدی هااا. +تو بیشتر😂😂😻. کوک: بیا بریم نمک نریز😂. +عهه من کی نمک ریختم دارم راستشو میگم😂😂. کوک: بله دیدم خیلی خودتو لوس نکن بریم😂😂😂. +من لوسم؟ لوسم؟ قهر میکنم ها😂. کوک: ها؟!. +اصلا قهرم😌. کوک: الان چی میخوای تا از دلت در بیارم؟. /وایسا اممم برام کیوت بازی دربیار. کوک: باشه. نیگا نو مور توا اوتوکه اوتوکه نیگا نو مور توا اوتوکه اوتوکه . نیگا نو مور توا اوتوکه سینگاکه؟. (ینی من بدون فکر کردن به تو چیکار کنم چیکار کنم چجوری به تو فک نکنم؟ یه همچین چیزی) +😂😂😂 . + باشه باشه تو آزمون کیوتی قبول شدی😂😂😂. گوشی کوک زنگ میخوره. کوک: الو. تهیونگ:کجایی باز با دویونی بچه ؟😂. کوک: هیونگ اون اینجاس من رفتم باش بیرون. جیمین از دوز داد میزنه. : کوک شیییییی خوشبخت باش سرخوششش. کوک: یحححح جیمین شیییییی. تهیونگ «😂😂 من خط ارتباطی ام بین شماها؟😂😂. تهیونگ: برو برو باش خوش بگذرون. کوک: باشه خدافظ . عا میکم هیونگ لطفا فعلا چیزی به بقیه نگو. تهیونگ: باشه جونگ کوک شی خدافظظظظ. کوک: خب کجا بریم؟ کارائوکه چطوره؟😂. کوک.اوهوم فکر خوبیه بریم. + یه آهنگ تصادفی انتخاب کن . کوک: باشه چشم بسته. خب چی شد اوووو گانگنام استایل . +خیلی باحال باهم بیا بخونیم. کوک: بریم😂😂. بعد تموم شدن آهنگ یه شات زدیم. بعد کوک یه آهنگ اروم انتخاب کردم. منم مثل فنا دستامو بردم بالا و شروع کردم به گفتن جونگ کوک جونگ کوک😂😂. کوک: فنای عزیز اینم از آهنگ😌😂😂. یه لاو شات با هم زدیم کلی بهمون خوش گذشت. کوک یه آهنگ عاشقانه انتخاب کرد و شروع کرد به خوندن. لیریکش رو زیاد حفظ نبود ولی بازم صداش با اون آهنگ خوب مچ شده بود. فقط بنظر من خوب نبود چون دستگاه هم خوشش اومده بود و ۱۰۰ امتیاز داد😂. (دستگاه هم عاشق جونگ کوک شده😂😂) اون شب بهترین شب بود. کوک : تو فکری نگفتی چجور خوندم؟ + الحق که ووکالیست اصلی گروهی😻. کوک : خجالتم نده دیگه😅💜. بریم شام بخوریم ؟. + باشه بریم. من کیمچی سفارش دادم . اونم ننگمین سفارش داد(یه نوع قضای کره ایه) .
بعد شام رفتیم سوار ماشین شدیم. + کوک تو واقعا به عنوان یه آیدل انقدر وقتت خالیه؟. کوک: خب اینا همش به لطف جیمین هیونگ و تهیونگ هیونگه . + ینی داری میگی یجوری ماس مالیش کردن دیگه😂😂. کوک: اره یجورایی😂😂😂. اون شب باز هم به من کلی خوش گذشت. کوک: خب دیگه بیشتر از این لوس نشو بزار برسونمت خونه .😂😂. + عههه چرا😂😂😂. کوک: بزو برو لوس😂😂😂. +باشه😂😂 ممنون بابت امشب💜. کوک: 😉💖. +شبت بخیر👋. کوک: شب تو هم بخیر عشقم💖. +عه الان تو داری لوس میشی ها😂😂😂. کوک: دبرو دختر لوس😂😂😂. + باشه پسر لوس😂😂😂. +👋 . کوک:👋. (فقط دو ساعت لیلی و مجنون خداففظی کنن😐). اروم کلید زدم اومدم تو . همه خواب بودن داشتم می رفتم سمت اتاقم که یکی از چراغای مطالعه روشن شد. مامان بزرگ: خب خب سلام بگو ببینم کجا بودی این وقت شب؟. +م..ما..مان بزرگ؟؟؟؟؟.
امیدوارم هم از عکسا هم داستان لذت برده باشین. تا پارت بعد تییییییی😘😗 اینم بوس از طرف جیمین. لایک کامنت نشه فراموش ای بچه خوب😂😂😂
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
ج چ: من خودمو به مریضی میزدم میفتاد چنبار که صدام کرد می گفتم: ها هااا مثلا از خواب پریدم بعد به همین روال جمعش میکرد
وایییییی ننهههههه
هوههه وایییییی
مردممم از خنده
عااالییی
خیلی عالی بود عزیزم