10 اسلاید صحیح/غلط توسط: inas انتشار: 3 سال پیش 34 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم از پارت دو ❤❤ امید وارم خوشتون بیاد
آنچه گذشت : آمیدا بعد یک روز کاری تو راه برگشت خونه دزدیده شد و الان بیهوش افتاده تو ماشین و دارن میبرنش پیش همونی که گفتن بدزدینش🤧( همین دیگ :/) اینم عکسای پارت قبل برا یادآوری :) اقااا خیلی زحمت کشیدم اینا رو تو یه اسلاید جا بدم نزدیک ۸ تا برنامه دانلود کردم😐 تا این که ی چیز بدرد بخور پیدا کردم
آمیدا چشماشو باز میکنه و میبینه تو یه خونه بزرگ داره رو یه فرش قرمز رنگ راه میره و بدون درنگ شروع میکنه اشک ریختن و میگه : شماها چیکار دارین میکنین ولم ...کنید... (همینطور که با ترس داشت خواهش میکرد که ولش کنن اونا آمیدا رو میندازن تو یه اتاق که این اقاهه اونجاست) اقاهه میگه : بلاخره اومدی هه.... خوبه ... لازم نیست بترسی من کاری باهات ندارم بخاطر رفتار اونا متاسفم * بلندش میکنه از رو زمین و کمک میکنه بشینه رو مبل کتشو در میاره* خب لازم نیس بترسی من آکاکو یوچی هستم( آمیدا با خودش میگه این که هم فامیلی منه 😰) میتونی آکا صدام بزنی____آمیدا : چرا منو آوردین اینجا؟____آکا : خب میرم سر اصل مطلب تو یه دو رگه خوابی به این دلیل ( دو رگه خواب به اونایی میگن که نصف انسان نصف خوناشامن منتهی با یه طلسم میتونن هویت اصلیشونو قایم بدن ) آکا : مادر تو بانوی دوم خانواده ^کی می کو^ بود . اون عاشق یه انسان شد که پدر تو بود.__ شَبی که تو بدنیا اومدی مادرت مرد درسته؟ اون شب بانوی اول خانواده کی می کو اومد اونجا تا مادرتو به قتل برسونه * بله درسته اون خواهرش بود * اون قوانین رو زیر پا گذاشته بود و با انسان ها رابطه ایجاد کرد اون شب علاوه بر درد زایمانی که داشت با خواهرش یوکی جنگید ولی فشار زیادی روش بود اون تونست خواهرشو به نحوی شکست بده اما قدرتش کافی نبود برای همین با یه طلسم تو و پدرتو فرستاد جایی که کسی ندونه ما هم نمیدونستیم و حتی نمیتونستیم ردتون رو با طلسم بگیریم چون مادرت بانوی دوم خاندان بود و جادوش قوی بود اون به ساحره خون معروف بود و تو دختر اونی ... بعدش کانو بهم زنگ زد و گفت یکی با فامیلی یوچی اومده شرکت * کانو تنها کسیه که با انسان ها در ارتباطه در حال حاضر ما دنبال صلح هستیم ولی فقط ما___قبیله در تلاشه که انسان های بیشتری رو بکشه و این کار دسته جمعی انجام میشه ما وقت کمی داریم به کمکت احتیاج داریم *
آمیدا : هی هی صبر کن من اونی که فکر میکنین نیستم👐 من انسانم بعدشم من مادرم تو سن ۸ سالگی از دست دادم و مادرمم یه انسان بود مطمئنم ...__ پدرمم بعد ورشکستگی ولم کرد رفت منو یه راهبه بزرگ کرده و.....آکا: اون مادرت نبوده ... حتما پدرت یا دوباره ازدواج کرده یا پرستارت بوده به اسم مادر ____ شما نمیتونید همچین چیزی رو ثابت کنید ولم کنید برم....( آمیدا در حال گفتن این بود که آکا به سمتش هجوم میاره و یه چیزی بهش تزریق میکنه ) با یه لبخند میگه بخواب آمی ......__ ادمین: فک کنم بدونید این عکس چیه😂👐 ولی بیایید فکر کنیم داره یه چیزی تزریق میکنه فکر بد نکنید ❤ #ن به هنتای بودن 🙇♀️🥲😂
ولم کن دردم میاد ..... لط لطفا کمکم کنید *بیهوش شدن* ..... ( اقا خود عکس تمام صحنه ها رو توصیف میکنه😂 ) مثلا بعد تزریق اون سوزنه عوارضشم معلوم میشه👌😂که شامل بی حسی و گرسنگی تشنگی هس
*بیدار شدن * من کجام ... خیلی گرسنمه... نه تشنمه.... * بلند شدن از روی تختی که نمیشناسه😂* الان باید کجا برم🤕 من خیلی تشنمه ( همش زیر لب تکرار میکنه) پنجره رو باز میکنه و میبینه شبه🌃... یه اتاق پیدا میکنه و اونجا دسشوییه🚽 خودشو تو آینه نگاه میکنه و میترسه...🪞 نه این دیگه چیه چرا چشمام قرمزه .... چرا ....( شوکه میشه خلاصه🚬😐)
صدای پا👞👞 .... * در زدن* بانو صبحانتونو اوردم .... * باز شدن در اتاق* یه لیوان خون🍷 * آمیدا تا بوشو حس میکنه مث چی میپره بیرون و شروع میکنه خوردن تا بلاخره سیر میشه👌🍷 بعد به خودش میاد و شروع میکنه گریه کردن __ نه.. ن .. این من نیستم... من انسانم نههه آکا وارد اتاق میشه و بغلش میکنه( چیزی نیست نگران نباش 🫂 متاسفم که تو رو درگیر این مسائل کردم ولی به کمکت نیاز داریم ...)
*دوباره بی هوش شدن* (😂 چقد بی هوش میشه مگه نه؟ ) هیچی دیگ آکا دوباره میخوابونتش رو تخت و میره بیرون 😐🚬 منتظر پارت بعدی باشین قشنگا❤😅
بچه ها پارت سوم جزیات بیشتری داره🥲🫂 میشه گقت ادامه پارت دو دوعه😂 یعنی پارت دو پارت دو داره ولی من میزارمش پارت سه اسمشو😐🚬 اونجا قرار نیس ادامه داستانو بگم راستش بر میگردیم به گذشته و اتفاقاتو مرور میکنیم و اتفاقایی که افتاده و نگفتم مثلا این که مادر آمیدا کی بوده خانوادش کی بودن آکا کو کیه و کانو و..... و کلا داستاتو میفهمین اونجا🫂😂🚬
لایکم یادت نره ❤😅 باید بگم؟
خب یه اسپویل کوچیک تو نتیجه هست 👐😊 تا پارت بعد جانهههه
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
لایک لایک لایک
لایک از همه رنگ
قلب و چجوری رنگ کنی؟
با لایک پررنگ😂❤❤
بعدیییییی
ن به هنتای بودن😐💔😂😂😂
حقیقتش برگام ریخت ک همچین عکسی گذاشتی برا داستانت😐😂😂
همیشه تصوراتم ازت ی بچه ی پاک و معصوم بود ایناس😔💔😂😂😂🍃🚶
*امیدا عکسش بیشتر پسر میزد تا دختر بنظرم😐 ولی همینم خوبه😂 داستانت هم جالب بود منتظر پارته بعدم👀✨
همیشه تصوراتم ازت ی بچه ی پاک و معصوم بود ایناس😔💔😂😂😂🍃🚶
بخدا من خیلی پاکم🥺❤😂 بعدشم اون داشت تزریق میکرد 😔🫂 هعیییی
بازم اینجا میگویم عرررررررر عالیییییییی عرررررر عررررر (اما تبدیل به خ.ر شد😑😂😂) خلاصه عالی بود بعدی رو زود بزار👀🧡🧡🧡🧡💛💛💛💛💜💜💜💜
خدایی خوب بود 🤕🥺😂 من خیل تنبلم باید صب کنید به ذهنم بیاد
باش😂😂💜💜💜💜
خیلی خوب بودددددددددد
زود پارت بعد
اقا اینا تو یه روز منتشر شد یکم صبر کنید من داستانم کامل نیس 😅 هنوز
من الان فقط تا اسلاید ۳ داستانت رو خوندم تا تموم نشده برو پارت بعد رو بنویس 😐😎😎😎😎😎😎😎😎
🥲👌 ممنون ولی دو پارت تو یه روز منتشر شد بهم وقت بده من داستانم مشخص نیس یعنی پیش نویس نداره باید فکر کنم پارت ۳ رو امشب مینویسم 👐😐 ولی کامل نه
چرا کامل نه چرا😐😤😤
😐🤝🏻 گ و هی خوردم داستان نوشتم😂😂😂🖖 بخدا منم میخوام بنویسم صبر کنید فقط تا به ذهنم بیاد🥺👐 مرسی کیوتی تا اینجا اومدی
فقد زود پارت بعد رو بزار من بیام ببینم نذاشتی من میدونم با تو😤😤😤😤😤😐😐😐😐😐😐😐😐