سلام سلام دوستان👋👋👋👋 ببخشید دیر شد😢😢😭🙏🙏🙏 اینم پارت ۱۲. خدا رو شکر امروز وقتم آزاد بود براتون گذاشتم. تصویر تست رو در نتیجه تست بهتون میگم☺️💙💙
از زبان هلیا:فهمیدم! خیلی آرام و آهسته پایم را به زمین زدم، درست در بین پا هایم درخت تنومندی شروع به روییدن کرد؛ و من آرام آرام با درخت بالا میرفتم. زمانی که دیگر فکر کردم ارتفاع درخت با به میلم شده است، کمی جلوتر از روی درخت پریدم. همانطور که پایین میرفتم با حرکت دستم، درخت دیگری شروع به روییدن کرد. و قبل از اینکه به زمین برسم درخت زیر پاهایم رسید و در همان حین بزرگ و بزرگ تر می شد. با همان روش در آسمان پیشروی کردم و میشد گفت که دیگر به برایدن رسیده بودم😒.-« خب فرمانده😏حالا باید کجا برویم؟😏😏😌.»برایدن که انگار از متوجه حضور من در پشت سرش نشده بود، به صورت ناگهانی برگشت و این باعث شد تا من از او کمی فاصله بگیرم. خیلی خونسرد گفت:«ازت نا امید هم میشدم که نتوانی از پس چنین کار ساده ای بربیایی...» هنوز داشت صحبت میکرد که ناگهان...😱😱😱😱😱😱😱
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
دستت درد نکنه ببخشید یه چند وقت یه درسام و کارای خونه نمی زاره به تستچی سر بزنم 😥😣به حر حال دختر خونه باید به پدر مادرش کمک کنه 😉😁😄
😆😅😅
پارت ۱۳ رو براتون خیلی زود وارد سایت کردم و الان پارت ۱۳ در صف بررسی قرار داره
وایی ممنونم 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘 بی صبرانه منتظر داستانت هستم
🤩😍🥰