
ببخشید دیر شد😬😬
یورا:این انسان هایی که تا ساعت سه ظهر خوابن شب بخاطر یه خری نخوابیدن...... ماهی:هویییی به بچه من چیز بگی حسابت رو میرسماااا..... سایکا:اییییییی مرض ببندین بیاین بریم پارک..... آیناز:بریممممممم...... لونا:از همین الان بگما تونل وحشت..... آنا:آرههههه ولی شما برین من نگاه میکنم..... جیهون:😐😂...... مین سو:این چه قیافه ایه..... جیهون:نمی دونم بخندم یا پوکر باشم ..... لونا:میگما چیزه........ سایکا: چییییییییییی 😯😯(وای سایکا چقدر منه😂😐).... لونا:ص.گ تو روحت با اون ذهن م.نحرفت...... یورا:😂😂😂سایکا راس میگه خو حالا بگو ببینم چیه
لونا: این توله ص.گ رو بزاریم پیش کی... ماهی:یاااا فرار کن لونااا........ اما:بزار واسه تو پارک اون تولت رو هم بده ب پرستار..... ماهی: منتظر بودم که تو بم بگی ........ اما:خب دیگه انتظار ها به سر رسید گفتم دیگه..... یون هی :وای یاد تبلیغات لاغری افتادم😂😂😂😂........ یورا:اگه تموم شد تا بریم .... سایکا:راس میگهههههه ....... بقیه دخترا:بریمممممم......[داخل پارک] سایکا:ی یاااا شیشه شیر یویی این چقدر تونل وحشتش ترسناکه....... ماهی:یااا اینجا هم به بچه من چیز میگین بی فانوسا....
کریس:پسرا اونجا رو ببینین دختراااا ... کای:کوووووو......چانیول:ااا منم دارم میبینم ..... سوهو :کووو..... کریس:تو انقدر کوتاهی فقط میتونی زیر زمین رو ببینی ........ بکهیون : اگه اینجوریه تو و چانی هم فقط می تونین تو آسمون رو ببینین ....... دی او : منم دیدم پیش تونل وحشتن ....... شیومین :بریم پیششون....... سهون:نه باید با نقشه بریم ..... لوهان:من میرم با مدیر شهر بازی حرف بزنم که در های تونل وحشت رو ببنده...... تائو:آره برو ماهم میریم داخل تونل وحشت...... سهون:هویی بوق بش بگو وسایل برقی ترسناکش رو خاموش کنه...... لوهان : اوک
لونا:اول منو یورا میریم اگر نترسیدیم باید یه ماه هرچی خواستیم انجام بدین..... رز:باشه ولی اگر ترسیدین ما هرچی گفتیم انجام میدین....... ماهی:یورا لونا اگه باختین خودتون پوشک یویی رو عوض میکنین ...... یورا:با این حرف حتمی برنده میشیم..... لونا: دقیقا نه میتونم یک ماه ولخرجی با پول شما رو از دست بدم نه اینکه بخوام یک ماه پوشک بچه ماهی رو عوض کنم عییییی
ماهی:تا دلتم بخواد پوشک بچه من رو عوض کنی...... یورا:بریممممممم..... کریس :خب چیزه میخواستم یه چیزی بگم...... پسرا:بگو.....کریس:خ خب من عاشق یورا شدم..... شیومین: ای خیانت کار به مامانم خیانت کردی ننه سوهو بهت خیانت کردهههههه...... لی :ای کوفت بسه دیگه الان وقت شوخی نیست حلش میکنم....... سوهو:آره حلش میکنیم ولی داخل خونه پدرت رو در میارم ...... کای :اون یورا شاید بقیه پشتشن ....کریس :م من میرم پیشش ب.وسش کنم😀😀....... کای:هیونگ توکه شتابت از منم بالا تره😂😂😂.... سوهو:برو برو تا بعد ب حسابت برسم.... (کریس میره نزدیک که با یک درد شدید مواجه میشه)کریس:آییییییی....... یورا:تووووو اینجا چیکار میکنی لونا چرا کفش دستته.....لونا:حقشه باید بقیه هم با همین کفش بزنمشون ...... پسرا:فرارررر ..... لونا:صبر کنین ببینممممم ....[بیرون تونل وحشت] .... یورا: دخترا یکی زنگ بزنه آمبولانس..... سایکا:چرااااا..... جیهون:چی شدهههه..... لونا پسرا رو دید با کفش و چوب زدشون دست و باشون شکست
خب تموم درس دارم😬😐😬😐
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود سرکه جونم^^😐🥀 (میخوام دیگه از صیفی جات استفاده کنم)😐🥀
😹😹😹😹😹😹😹😹
ممنان😐😻
بچه ها ببخشید اگه سرزمین جادویی رو نمیزارم همسن دوتا داستان هم بزور میزارم سعی میکنم اون یکی داستانم رو تموم کنم تا سرزمین جادویی رو بنویسم
عالی بوددددددددددد
مرسی😍😍😍
عاجی خیلی خفنه پارت بعد کی میاد
آجی؟! میخوای آجی شیم😚 دو روز دیگه مینویسم شایدن کار نداشتم فردا نوشتم
حتما من آینازم وشما😉❤
عسل ۱۲ سالمه
پارت بعدددد😂😂😂
شما دیگه چه جور خاله هایید به بچه من که باباش کیم کای جذابه میگید ت*و*ل*ه سگ؟
وایییییییی خداااا😂😂😂😂😂😂
برین کناررر من اومدممممم😂😂
عالی بود خودم بررسیش کردم ولی نمی دونم چرا انقدر دیر اومد 😄💖
به هر حال خیلی خوب بود مخصوصا اونجاش که پسرا رو کتک زدم😂
مرسییی😀😘😘😘
وای آره سر درس هدیه ها داشتم مینوشتمش خودمم خیلی خندیدم مامانم فکر کرد دیوونم گف چی تو اون بی صاحاب داری😹😹😹
بی صاحاب😂😂😂😂
😂😂😂😂😂😂😂😂😂