وقتی زلزله میاد😐✨💜

نامجون : هول میشه و پاش میخوره به لیوان شیرموز کوک و شیرموز میریزه رو مبل💙😂😐.. بعدش کوک که یهو چشمش به شیرموز داغونش میخوره شوکه میشه و غش میکنه... جین هم وقتی اوضاع مبلو اونطوری میبینه سریع بالش شوگا رو از زیر سرش میکشه و باهاش نامجون و میزنه 😂😐...

شوگا : داشت خواب میدید که پیتر پن و کاپیتان دارن با هم میجنگن که یهو پیتر به شوگا اشاره میکنه و شوگا تبدیل شوگای بالدار سوپر قهرمان فوق العاده میشه و تا شوگا میخواد به پیتر کمک کنه یهووووووو...... بله درست حدس زدید 🇰🇷😐.... بالش از زیر سرش تموم میشه و شوگا میبینه که دیگه خبری از شوگای بالدار سوپر ابرقهرمان فوق العاده نیستش و اعضا وحشت زدن و زلزله اومده و شیر موز کوک چپ شده رو مبل و و جین با بالش اون داره نامجون و میزنه❤‍🩹😐... یونگی هم که اوضاع رو میبینه میفهمه تو خواب حتی اگه شوگای بالدار سوپر ابرقهرمان فوق العاده نباشه باز اوضاعش از الان بهتره و میگیره میخوابه🏳️‍🌈 😐.‌..

جین : فقطط داره نامجونو میزنه که یهو یادش میفته که زلزله اومده و نامجونو ول میکنه و میچسبه به دیوار که یهو از پشتش صدای اعتراض میاد و میبینه که جیمین پشتشه و زده جیمینو له کرده ❤️😐....

جیمین : از پنج دقیقه قبل فهمیده که زلزله اومده و مثل یه موچی خوب رفته پناه گرفته و آسیب چندانی هم ندیده ولی یهو میفهمه که کنار پنجره پناه گرفته و پنجره هم داره میشکنه ... پس تصمیم میگیره بره اونورتر ... خلاصه وقتی میره یهو یه موجود عجیب الجثه میاد عین چی لهش میکنه ... موچی اعتراضش در میاد و میگه : هییییییی‌..... درسته کوچیکم ولی دیگه اینطوری لازم نیستش رفتار کنیدا😈😐... و کلیم غر غر میزنه که طرف سرشو اینوری میکنه بعد موچی میبینه کهههه... این موجود عجیب الجثه جینه😂😐...

جیهوپ : رفته بود تو باغچه که به گلاش آب بده که دید زلزله اومده و رفت یه جای خوب نه که خبری از کسی که آدمو له میکنه بود نه خبری از کسی که غش بکنه 🙄... تا وقتیم زلزله تموم بشه همونجا موند و وقتی تموم شد رفتش به گلاش آب داد 😐...

کوک : واقعا که 😐.... نمیدونید غش کرده؟😐..

تهیونگ : اعضا میبینن تهیونگ نیستش میرن طبقه بالا میبینن تهیونگ داره طبل میزنه 😐... بعدش اینقدر داره محکم میزنه که همه فکر کردن زلزله اومده 😐... برای تهیونگ صلواتی ختم کنید😈✨😐...