درمورد عروسک واقعی انابل و کارهایی ترسناکی ک میتونه انجام بده👻
شاید به قیافش نیاد ولی کارای خیلی وحشتناکی انجام داده که براتون تعریف میکنم تا بفهمید واقعا و عمیقا این عروسک تسخیر شده چقدر شیطانیه اگه مجموعه فیلم های Conjuring دیده باشین ، یک زوجی میبینیم به اسم Ed and Lorraine Warren ، که جن گیر بودند و به آدمهایی کمک میکردند که احساس میکردند تسخیر شدند یا حتی وسایل تسخیر شده ای توی زندگیشون دارن.
لورن گفته بدترین و وحشتناک ترین چیز که توی اون موزه وجود داشته ، آنابل بوده در حدی که خودش نمیتونه بیش از حد آنابل و نگاه کنه بخاطر اینکه باور داره این عروسک به اندازه ای تسخیر شدست که حتی نگاه کردن بهش میتونه خطرناک باشه بخاطر همین هم ...
خاطر همین هم آنابل توی یک باکس مخصوص که خودشون درست کردند و با هزاران آیه و دعاهای مختلف اون رو تقدیس کردند نگه میدارند تا نتونه انرژی بدش رو انتقال بده و حتی اگه بخوان عروسک تکون بدن ، با باکسش تکون میدن و هیچوقت به عروسک دست نمیزنند و از توی باکس بیرون نمیارنش
همینطور کشیشی هست که هر هفته میاد و اون محیط و مخصوصا آنابل رو تقدیس میکنه و همه این کارا بخاطر اینه که شیطانی که درون آنابل محفوظ شده رو اونجا نگه دارند و اجازه ندن که دوباره کسی و اذییت کنه😕
داستان آنابل از سال ۱۳۷۰ شروع میشه که یک نفر به یک پرستار این عروسک کادو میده این پرستار از این عروسک خیلی خوشش میاد در حدی که مثل یک ادم واقعی با اون رفتار میکردن تا وقتی که این پرستار و هم اتاقیش شروع میکنن به چیزای عجیب درباره آنابل پیدا کردن و حس کردن اونو پیش یه کشیش میبرن و کشیش میگه روح یه دختر ۶ ،۷ ساله س ولی این درست نبوده
مدتی میگذره هم اتاقیِ خواب بوده و با وحشت از خواب بیدار میشه و وقتی صاحب آنابل ازش میپرسه که چیشده میگه که من خواب دیدم آنابل میاد روی تختم ، گردنم و میگیره و شروع به خفه کردنم میکنه پرستاره هم آنابل بر می داره و جلوی هم اتاقیش میگیره و میگه این؟! این فقط یک عروسکه! کاری نمیتونه بکنه و پرتش میکنه اون ور اتاق اما اصلا نباید این کار میکرد چون همون موقع ، روی تن پرستاره چندتا ضخم بزرگ بوجود میاد انگار که کسی چنگ زده باشه بهش و ازش خون میاد
کشیشی هم این کار رو با انابل کرد و موجب مرگ اون شد اما داستان آنابل اینجا هم تموم نمیشه بعد این ماجرا اِد و لورن ، عروسک توی باکس میذارن و روش مینویسن که دست نزنید، اما چندتا نوجوون به موزه میان و بعد اینکه داستان آنابل میشنون ، یکی از اونها وارد محدوده انابل میشه و با مشت به جعبه انابل مبکوبه و بهش میگه که تو هیچ کاری نمی تونی با من بکنی اِد اونهارو از موزه بیرون ولی اونها هیچوقت به خونه نمیرسن ،یکیشون در اثر همون تصادف میمیره و دوستش هم بعد از مرخص شدن از بیمارستان میگه "ما انابل دیدیم" ! اون به ما حمله کرد! و خیلی اتفاقات دیگه لورن قبل از مرگش گفته ک میترسم بمیرم و انابل ازاد باشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من خودم تقریبا اعتقاد دارم و چند ماه پیش هم هبر دادن انابل از باکس فرار کرده و تو امریکا اگه درست گفته باشم دوتا ساختمون نزدیک موزه اتیش گرفته ...
😃🙌
ج چ : نمیدونممم😫😫
حس میکنم سرم خیس شدهههه😫😫
من فیلم آنابل 123 و دیدم ولی اون آنابلی که من دیدم این شکلی نبود موهاش بافته بود و بزرگ بود ولی تو یه سری شون آنابل آخرش همین شکلی که تو عکس تست نشون دادی شد چرا؟ من احضار و دیدم ( خارجی) ولی اون عروسک نبود اون یه راهبه بود
دارم سکته میکنم😥
راستی بگو اسم موزه چی بوده و اسم اون شهری که توش بوده رو بگو باشه
عالی بود من که به ارواح اعتقاد دارم اما نمیتونم بگم که به آنابل اعتقاد دارم 🖤🖤🖤
یکی از بزرگ ترین شیطانه من واقعیتش حس ترس دارم 😁