
پارت اول شروعی دوباره لایک و کامنت یادتون نره
با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم دست و صورتم رو شستم و برا مین سو و خودم صبحانه اماده کردم قلبم تند تند میزد چون دلم براش تنگ شده بود اون بازم رفته بود به سفره کاری و من باز تا 2 هفته اونو ندیده بودم خدا رو شکر که جین بود نمی دونم بدون اون چیکار کنم از وقتی که به کره سفر کرده بودم اون تنها دوست من بود اوه بالاخره اومد ا. ت_صبح بخیر مین سو اخمالو بود اون اصلا اینجوری نمی کرد چرا الان با من اینجوریه . مین سو _سلام اههههه گشنمه ولی باید برم سر کار . یه لقمه غذا برداشت و رفت اماده شه چرا اینجوری میکرد چرا اینقدر ازم دوری میکرد ا. ت_ زود بر میگردی؟ مین سو _ فکر نکنم کلی کار دارم ناراحت شدم اخم کردم ا. ت_ باشههههه هر وقت این کارو میکردم میومد و ب.غ.ل.م میکرد چرا اینجوری شده بود گفتم بلکه به خاطر سفر کاری خسته ست
«یه هفته بعد» یه هفته ست که مین سو بامن خیلی بده جوری رفتار میکنه که انگار کار اشتباهی کردم صدای ایفون در اومد رفتم باز کردم جین بود بغضم گرفت و پریدم ب.غ.ل جین جین_چیشده چرا داری گریه میکنی من به ب.غ.ل.ش گرفت و درو بست اومد تو دستش سوجو و دوک بوکی بود اونارو گذاشت اشپزخونه دوتامونم رو مبل نشستیم با بغض گفتم ا. ت_مین سو با من خیلی بد رفتار میکنه شبا دیر میاد صبح ها زود میره وقتی هم خونست با من مثل دشمنش رفتار میکنه

«از زبان جین» اون چی گفت کسی نمی تونه ا. ت رو اذیت کنه چطور تونسته به کسی که ع.اش.ق.ش.م اون کارو کنه جین_مشکلی نیست من با هاش حرف میزنم تو خودت رو ناراحت نکن نمی خوام اشک از اون چشات در بیاد ا. ت _نه خودم باهاش حرف میزنم نمی خواستم اونو تنها بزارم جین_ با هم بریم ا. ت _ باشه (گریه کرد) جین _ اماده شو بریم ا. ت_باشه « از زبان ا. ت» یکی از لباسایی که مین سو خیلی دوست داشت رو پوشیدم (لباسش ☝👆) ا. ت_ بریم؟ جین_بریم «چند دقیقه بعد» جین دم در اتاق وایستاد منم رفتم تو چیی نه نه اون(بغض)
تمام❤✨
فالو پلیییییییییز😁😁😂
..............
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)