
اینم از پارت ۷ ناظر لطفا منتشر کن مرسی
«دوهفته بعد»ملیکا: رو تختم نشسته بودم که در اتاقم باز شد دیدم الهامه ملیکا(کاری داری!!)الهام(عام متین بهت پیم نداده!)ملیکا(متین! نه چطور؟)الهام( امممم طاها بهم زنگ زد گفت دارن میان کره)یهو عین این برق زده از تخت پریدم پایین ملیکا(چییییی دارن میان اینجااا؟؟؟)الهام(اره گفت خودشو متین ارسلان هم هستن)ملیکا(ودف) گوشیمو در آوردم متینو پیدا کردمو زنگش زدم متین(چه عجب به داداشی زنگ زدی!)ملیکا(خفه شو الهام چی میگه!)متین (این چه طرز حرف زدن با داداشته! الهام چی میگه من چه میدونم چی میگه مگه پیش تو نیست!)ملیکا(الهام میگه طاها زنگ زده گفته دارین میاین اینجااا! بگو دروغه)متین(ایشش بش گفتم نگههه دهن لق)ملیکا(یعنی واقعا دارین میاین اینجاااااا)متین(اره چرا داد میزنی کر شدم)ملیکا( عوضی کی پرواز دارین!!)متین( دو ساعت دیگه)ملیکا(متیننننن) متین(فعلا باید برم بای) ملیکا( اوییی عوضییی چرا قطع کردی)
یگانه(چته دیونه چرا داد میزنی!!)ملیکا(نفهم متین و طاها و ارسلان دارن میان! درست روزی میرسن که اکسو دعوت کردیم که پارتی بگیرم خداااا) نرگس ( گفتی کیا میان!!!)ملیکا(متین ارسلان طاها) نرگس ( جیغغغغغغ) همون موقع گوشی یگانه زنگ خورد یگانه(آلو بله!)-(......)یگانه(اهان باش بای) ملیکا ( کی بود!! چی گفت!) یگانه (چان بود گفت که دو روز دیگه از صبحش میان اینجا)ملیکا(خدااااااا) الهام ( الان چه گوهی بخوریممم) ملیکا( جهنم فوقش میفهمن رل زدیم) الهام ( ارسلان و طاها رو چیکار کنیم بفهمن نابود میشن!) ملیکا(شعت راس میگی!) نرگس ( وا چیه مگه به ارسلان چه ما رل زدیم طاها هم که داداش الهامه بازم به ما چه)
ملیکا( نه یه چیزه شما دوتا “منظورم یگانه و نرگسه” نمیدونید!) یگان/نرگس(چی!)الهام( ارسلان و طاها به شما دوتا حس دارن)یگان/نرگس(هااا!) ملیکا(ارسلان به نرگس حس داره طاها هم به یگانه) نرگس( اون وقت چند روزه اینو فهمیدن به ما نگفتین !!)الهام( به روز نمیکشه!) یگانه(چن ساعته!) ملیکا ( به ساعته نمیکشه) نرگس ( خو قشنگ زر بزنید بفهمم چی میگن!) الهام ( اممم حدود سه ساله عاشقتون شدن فقط به ما دوتا گفتن) یگان/نرگس(چییییییی سه سالللل)یگانه( سه ساله مارو دوس دارن اون وقت شما فهمیدین به ما نگفتیننن)ملی/الی(نه)نرگس(خاک تو سرتون) یگانه( وقتی امدن بهشون میگیم ) ملیکا(خاک تو سرتون)
«دو روز بعد» الهام: صبح با صدا گوشیم بیدار شدم یادم نمیومد الارم گذاشته باشم پاشدم گوشیمو نگاه کردم دیدم لوهان داره زنگم میزنه منم جواب دادم الهام(بله) لوهان (عا خواب بودی!!) الهام(اره) لوهان( ما دو ساعت دیگه میایم اونجا گفتن بهتون بگم!) الهام ( خاک تو سرتون) لوهان( مرسی از ابراز موهبت چاگیا) الهام ( قطع کن برم این گوساله هارو بیدارم کنم) لوهان ( بای) گوشی قطع کردمو رفتم بیرون اول رفتم تو اتاق ملیکا بدون در زدن رفتم ملیکا(یادت ندادن در بزنی!) الهام( عا بیدار بودی!) ملیکا( اره بیدار شدم رفتم حموم کاری داشتی امدی!)الهام ( عا نه لوهان زنگ زد گفت دو ساعت دیگه میام امدم بیدارتون کنم) ملیکا( اهان برو اون دوتام بیدار کن!) الهام (اوک میگم ملی میدونی پرواز اونا کی میکنه!)ملیکا(اره متین زنگ زد گفت ساعت ۱۲ ظهر میرسن فرودگاه سئول) الهام(اوک من برم اینا رو بیدار کنم ! اگه بیدار بشن ) ملیکا (فایتیگ) از اتاق ملیکا امدم بیرون رفتم اون دوتارو بیدار کردم
نرگس : الهام امد بیدارمون کرد داشتیم صبحانه میخوردیم که زنگ ایفون صدا داد! یگانه(کیه یعنی متین اینا ایااا یا اعضان!!) ملیکا ( گمشو برو در باز کن بیبن کیه!!) نرگس ( من میرم!) “نرگس میدونم الان میگی منو گش*اد پاشم برم در باز کن عمرا ، ولی الان رفتی خخخخ” رفتم درو باز کردم تا درو باز کردم یکی پرید بغلم سهون (چاگیااااااااااا) نرگس( زهرمار چاگیا) سهون از بغلم امد پایین آمدن تو همه نشسته بودیم سر میز یگانه( ملی پرواز اینا کی میشنه) ملیکا ( نمد متین زنگ زد گفت ۱۲ ظهر پرواز میشنه) نرگس ( یعنی باید بریم دنبالشون!!!) ملیکا( اره چون اینجا رو نمیشناسن زبون کره ای که بلد نیستن باید بریم دنبالشون!) کریس ( دنبال کیا باید برین!!!) ملیکا ( عام داداش منو الهام یکی از دوستاشون دارن میان کره) بک( مگه داداش دارین!!) الهام (فعلا که داریم) نرگس (گوشی یکی داره زنگ میخوره) ملیکا ( ماله منه!)

ملیکا:گوشیمو برداشتم دیدم متینه! ملیکا(بلههههه) متین (بله درد سلام خوبی رو خوردی!) ملیکا ( متین چیههه!) متین(زنگ زدم ما رسیدیم !) ملیکا (مگه نگفتین ۱۲ میرسین!!!) متین ( حالا الان رسیدیم) ملیکا( متیننن ) متین (میای دنبالمون یا ادرسو کره ای بنویس بفرست بدم یه تاکسی بیاردمون) ملیکا(نمیخواد خودم میام دنبالتون نیم ساعت دیگه میام بای) قطع کردم یگانه( چی میگه) ملیکا (میگه رسیدیم ! الانم برم کارمو کنم برم دنبالشون ) نرگس ( تنها میری!) ملیکا( اره) بک (منم بات میام) ملیکا( بک بیبن تو معروفی منو تو کنار هم میبنن بعد بدبخت میشم !) بک ( تو ماشین میشنم ) ملیکا ( اوکی برم کارمو کنم بیام) رفتم لباسامونو پوشیدم “عکس لباسم بالا”
با بک سوار ماشین شدیم و رفتیم فرودگاه بک تو ماشین نشست تا برم اینا رو بیارم منتظر شون بودم دیدم یکی داره صدام میکنه برگشتم دیدم متینه دویدم طرفش بغلش کردم متین( خوبی دلم برات تنگ شده بود) ملیکا (هوم خوبم منم ) از بغلش امدم بیرون ملیکا (خو بریم ) رفتیم طرف ماشین چون شیشه ماشین دودی بود متین شیشه ماشین رو ندید که کسی توشه یانه متین (من جلو میشنم) ملیکا (نمیشه جلو پره باید عقب بشنی) متین ( کی جلو نشسته نرگسه!) ملیکا ( متین خفه شو لطفا نه نرگس نیست بشین دیگه) سوار ماشین شدیم متین( ملییییی این کیههه!) (اممم بکیهون دیگه نمیشناسیش !!) طاها ( همون که ماله اکسو بود!) ملیکا(اره) ارسلان (خودالان تو ماشین تو چیکارمیکنه!) ملیکا (ما قرار میزاریم!) بک ( ملییی چی میگی کره ای حرف بزن بفهممم) ملیکا(نمیتونم این شاسگولا کره ای بلد نیستن )
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)