کنیچیوا !گومن چند روز بود درگیر انیمه ناروتو و مسائل شخصی خودم بودم وقت نکردم داستان ام رو بنویسم یا تستی بسازم ٌ!راستش به نظر من همه ی شما طرفداران الهه پنجم یک هیوچیماکی اصل هستید!😯
شیماری:سای در حین ماموریت که نمیشه آتش روشن کرد و خب غذا باید خورد از نظر من تو چادر بزن من رو تکنیک جا به جایی
از طریق طومار خودم کار میکنم😊سای:باشه شیماری!و به این ترتیب هم چادر زده شد هم غذا از طریق تکنیک جابه جایی فراهم شد!سای:امممم این سوشی ها معرکه اند غذای بیرونی فکر کنم باشند!😇شیماری با عصبانیت:نه خیرم همش کار دست خودمه😬سای:باشه باشه جوش نیار ولی اولین باری هست که به نظرم دست پخت یک دختر نینجا خوبه!شیماری:منظور ؟تو یک منظور داشتی بگو بگو!😠سای:نه بابا چه منظوری فقط غذای خیلی خوشمزه ای بود شیماری چان!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
خب خلاصه نگفتی قسمت بعدی را کی میزاری؟
خودت بررسی کرد قسمت بعد اونم فردا میزارم
خب منتظر قسمت بعدی هستم .
شرمنده کل قسمت ها رو تو کمتر از سه ساعت خواندم بنظر دو روز گذشتن زیادیه 😅😅
خب قشنگ مینویسی کنجکاوم بدونم بقیش چی میشه 😓
باغ بودم ببخشید
عالی بود پارت بعدی کی می یاد
اگه امشب بنویسم فردا شاید بیاد
خب من این داستان را خواندم
باید بگم که برای من واقعا زیادی احساسی بود😅😅
از اونجا که خودم هم داستان مینویسم میتوانم کمی احساسات نویسنده را پیشبینی کنم .
این داستان نشون میده که تو ساسکه را خیلی دوست داری و این داستان تصورات ذهنی خودت با ساسکه بود
به عبارتی شیماری در واقع خودت هستی درست میگم؟🤔🤓
واژه هیوچیماکی هم واقعا زیرکانه بود
هیو:هیوگا
چی:اوچیها
ماکی:اوزوماکی
منتظر ادامه اش هستم
دقیقا هر چی گفتی درست بود!خودم خیلی ساسکه رو دوست دارم !و در واقع همیشه خودم رو حتی شیماری میزارم.هیوچیماکی هم باحال بود به نظرم البته ساخته ذهنی خودم بود ها ولی به نظرم جالب بود گذاشتم روش
حالا میدونی چطور متوجه شدم ؟
احتمال اینکه بدونی یا متوجه بشی خیلی زیاده
نه چطور متوجه شدی
ساده هست همونکاری که خودت انجام میدی را من هم انجام میدم .گفته بودم که خودم هم داستان می نویسم می توانم احساسات درون نوشته را حدس بزنم .
آره اینقدر ساده بود که خودم حدس زدم ولی نگفتم که ضایع نشم😯