سلام اینم پارت 7
تهیونگ: اره برات گوشی خریدم اینم سیم کارتش من میرم حموم. ات: ممنون باشه برو. از زبون ا.ت:تهیونگ برام گوشی خرید، رفتم تو اتاق و گوشی رو راه انداختم و به سوبین زنگ زدم. ا.ت: الو سلام سوبین چطوری خوبی چه خبرا؟ تهیونگ برام گوشی خریده. سوبین: سلام عشقم خوبی خوبم ممنون باشه مبارک باشه من الان باید برم خدافظ. ا.ت: اوکیی😊 از زبون تهیونگ:رفتم حموم وانو پره آبه سرد کردمو توش خوابیدم از توی اتاق صدای ا.ت میومد که داشت با سوبین حرف میزد یکم گریه کردم بعد دیگه چیزی نفهمیدم. از زبون ا.ت: دوساعتی از حموم رفتن تهیونگ میگزره هیچ صدایی از حموم نمیاد نگرانش شدم رفتم در زدم ولی جواب نداد چند بار صداش کردم ولی بازم جواب نداد دیگه داشتم سکته میکردم درو باز کردم دیدم تهیونگ تو وانه و چشاش بستس با کلی رفتم سمتش دستشو از آب دراوردم یخه یخ بود داشت گریم میگرفت و در عین حال داشتم موهاشو نوازش میکردم و آروم صداش میکردم.( اینجا چون آب سرد بود تهیونگ هم بدنش سرد شده بود) از زبون تهیونگ: با خس اینکه یکی داره سرمو ناز میکنه چشمامو باز کردم ا.ت بود با باز شدن چشمم شرو کرد به لبخند زدنو گریه کردن. ا.ت: میدونی چقد نگرانت شدم؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
نخ سوزن دارید سر تیکه آه جر خوردم😂😂😂
🪡🪡🪡🪡🪡🪡 بیا اینم نخ سوزن😂