
سلام ببخشید دیر شد دوستان😢قول میدم جبران کنم راستی نظرات رو زیاد کنین تا زود زود بزارم😉عکسیم که گزاشتم نیلا هستش که باهاش اشنا میشین
از زبان لیندا:داشتم وسایل اضافمو داخل کمد میزاشتم یه چهار تا کارتون کتاب گزاشتم داخلش..خم شدم تا یک کتاب دیگه بردارم که یهوکمد خم شد داشت میوفتاد روسرم😨😨از ترس چشامو بستم😣 چند ثانیه گذشت و هیچ اتفاقی نیوفتاد چشامو آروم باز کردم ودیدم آیدو به سختی کمد رو گرفته..(دوستان آیدو قدرت داره اما جلوی لیندا ازشون استفاده نمیکنه)سریع خودمو کشیدم کنار ایدو کمدو درست گزاشت و گفت حالت خوبه؟؟پاشدم وگفتم:اره خوبم تو چیزیت نشده...
نگاهی به دستش انداختم دستش کبود شده گفتم:آ..ایدو دستت، نگاهی به دستش کرد و گفت:چیز مهمی نیست از زبان آیدو:لعنتی دستم خیلی درد گرفته...اولش کمدو با یه دست گرفتم.برای همین ضربه دیده.لیندا گفت:اابیا بریم بیمارستان .گفتم نه نمیخاد..اخم کرد وگفت:حالا یه بار ساز مخالف نزنی چیمیشه😑گفتم:ببخشید ها دستم بخاطر جنابعالی اینجوری شد😒 گفت:حالا میخای منت بزاری....گفتم:چیشش من کی منت گزاشتم😒 کانامه از اتاقش اومد بیرون وگفت:زنگ زدم دکتر بیاد اینجا چرا اینقدر جل بحث بیخود میکنید😐
دکتر اومد ودست آیدو رو معاینه کرد و باند بست...
رفتم تا وسایلمو بر دارم داشتم کتابارو از رو زمین برمیداشتم که از داخل.یکی از کتابا یه چیزی افتاد خم شدمو برش داشتم عکس یه دختر بود با چشمای عسلی وموهای صورتی قیافه ی نازی داشت به کتابی که عکسه از توش افتاد نگاه کردم فکر آلبوم عکس بود اولین عکسش عکس پسر بچه ای بود با چشمای آبی وموهای بلوند اام فکر کنم آیدو باشه....
همینجوری ورقش زدم همش از عکسای زنی بود که قیافش خیلی شبیه آیدو بود مطمعنم مادرشه...دوباره به عکس تو دستم نگاه کردم..اون دختر کیبود؟؟؟ یهو در اتاق آیدو باز شد آلبوم رو گرفتم پشت سرم.ایدو نگام کرد وگفت:چی تو دستته؟ ....
دستپاچه شدم و کتابو گرفتم جلوشو گفتم:ببخشید اتفاقی دیدمش آلبوم رو از دستم گرفت وگفت:هوف..همیشه تو چیزایه بقیه سرک میکشی؟؟ گفتم اون خانمه مادرته مگه نه؟گفت:اره عکسی که دستم بود رو نشونش دادم وگفتم؛این چی؟؟؟این دختره کیه؟؟عکسو سریع از دستم گرفت به عکس خیره شد و بدون اینکه حرف بزنه رفت توی اتاقش...نشستم رو مبل دیگه حوصله ی کاری رو نداشتم شو اومد پیشم وگفت:خوشگل خانم چیشده چرا ناراحتی......
گفتم...
شو تو اون دختره رو میشناسی اون دختره که چشمای عسلی و موهای صورتی کیبود؟؟؟چشاش از تعجب گرد وشد وگفت:تو...اونو....میشناسی..سرمو تکون دادم وگفتم:اره اما..اون کیه بگو لطفا نگام کرد وگفت:آاااسمش نیلا بود اونم یه انسان بود و از آیدو خیلی خوشش میومد اماااگفتم:اما چی!!گفت:اون کشته شد چون فهمید..که آیدو کیه!گفتم چی کشته شد!!!.... این ناراحت کنندس گفت:اره ولی حالا آیدو خودشو مقصر مرگ اون میدونه
بعد از اینکه حرفای شو تموم شد آروم رفتم تو اتاق آیدو درو که باز کردم آیدو چشماشو بسته بود و به تختش تکیه داده بود....گفتم آم آیدو میدونم خودتو مقصر مرگ اون دختر میدونی اما این تقصیر تو نبود میدونمممکنه عاشقش بوده باشی اما...اما تو مقصر نبودی پس ناراحت نباش خوب....خوب...هدفونشو از تو گوشش درآورد یعنی هیچکدوم از حرفامو نشنیده😑😑
دوستان میدونم کم بود و زیاد خوب در نیومد چون برای پارت بعد لازمه😃دوستون دارم لطفا ایده بدید💓💓💞💞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خوب بود مرس
😅😅😅😆اره اگه زنده بود سدی بین لیندا و ایدو بود درست مثل کاگامی تو میراکلس همونکه مرده . البته اگه زنده همبود میتونستیم بندازیمش به لیندو دست از سر لیندا جان بردارن
خوب خیالم راحت شد مرده.دیگه دخالتی نداره.گلم ممنون خیلی خوشگل و ناز مینویسی. عالی بود بود بود عالییییی.زشتم هست. لیندای خودم که خوشگلتره
مرسییی قشنگم😘😘😘💋
😂😂😂معلومه از نیلا بدت میاد😂چیکار داری بدبختو مرده بیچاره😂
بله صد البته که لیندا خوشگل تره😌😉
خب
عالی بود
و این که زودتر بزار دیگه
ممنون💋💋💋
عالی عالی 🌹🌹داستانت رو زودتر بنویس عسل جان امیدوارم هنوز داستان من رو دنبال کنی ؟داستان من دبیرستان عشق وتنفرهست... رو میگم زوتر بعدی رو بزار
اره گلم هنوزم دنبالتم😉😂😘مرسی نظر دادی
یعنی هرچی گفت نفهمید 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐کپی همین شدم😐
😂😂😂😂کجاشو متوجه نشدی گلم تا توضیح بدم
خیلی عالی دوست دارم خیلی زود قسمت بعدی داستانت رو بخونم
عالیه به نظرم داستانت همه چی تمومه و هیچ ایده ای نیاز نداره آخه خیلی خوبه😘😘😍😍😍😍
ممنونم گلم😘فکر کردم دیگه داستانمو نمیخونی ناراحت شدم
مگه می شه نخوند
خیلی عالیه
عالی بود❤
ممنونم عشقم😊😊💖💞
به نظرم این قسمت هایی که کوتاه مینویسی یه سرگرمی بذار خشگل خانوم😊💋😘😄😉
مرسی نازم که نظر دادی...راجب کوتاهیش به خاطر درسام کوتاه نوشتم
اشکا نداره گلم منم همینطوریم به زور و بلا میام تو سایت😂😂😂
😂😂😂😂
مثل همیشه عالییییی بود. ولی ای کاش لیندا رو هم خون اشام کنی . یعنی این دختره لیندا باشه عکس پارت رو میگم. وقتی تبدیل به خوناشام میشه. بعد اسمش رو عوض کردن . گذاشتن لیندا. اینجوری جالب میشه لیندا و ایدو هم برسون به هم
مرسی گلم که همیشه حمایت میکنی😘 ونظرمیدی😉
وای ایده خیلی خوبیه حتما عملیش کن منم حالا دوست دارم داستانت همین جوری باشه