
سلام کت نوار هستم این هم پارت ۳ سیزن ۲ برید بخونید کیف کیند و نظر بدید داستان ترول هانترز رو هم بخونید جالبه البته الان هنوز قبول نشده اخرین آماری که از دوستم دارم ۲ روز پیش نوشته الان پنجشنبه ساعت ۲۰.۱۲ هست خب دیگه بریم سر داستان
از زبان جیم تو فکر خودش مرینت از وقتی که آدرین اگراست رو دیده یجوری شده نمیدونم چرا ولی همیشه حالش بعده مممممررررریییینننننننتتتتتتتت: اززبان مرینت بله جیم از زبان جیم چرا انقد تو خودتی من و تو عاشق هم هستیم لازم ک نیست که نگران بقیه باشیم از زبان مرینت آره جیم تو درست میگی ولی از وقتی ادرین رو دیدم اعصابم آروم نیست نمیدونم چرا از زبان جیم مرینت تو عاشق منی یا آدرین چرا از وقتی که اونو دید اینتوری شدی از زبان مرینت اگه راستشو بگم منو دعوا نمیکنی از زبان جیم نه تو فقط راستشو بگو از زبان مرینت میدونی جیم از وقتی که برای آدرین اون اتفاق افتاد چون هیچ کس رو نداشتم اومدم با تو ولی قلبن و دلی آدرین رو دوست داشتم از زبان جیم آهان پس برای همینه که انقد حالت خرابه از زبان جیم مممممممرررررریییییننننننتتتتتتتتت😡😡😡 تو شوهرتو بخاطر یه آدمی که 4 سال مرده بوده یهو زنده شده فروختی
از زبان مرینت جیم من شوهرمو نمیفروشم ولی من اونو دوست داشتم بعد تورو از زبان جیم ععهههههه اینتوریاس پس برو با همون آدرین 😏😏 از زبان مرینت باشه از این بعد من با تو کاری ندارم و ازت طلاق میخوام من از الان میرم خونه اجاره میکنم تا وقت دادگاه بچه ها هم با خودم میبرم که بلایی سرشون نیاری از زبان جیم برو برو که اینجا جزء من کسیو نداری 😏😏😏😏 از زبان مرینت تو فکرش وای حالا چیکار کنم اشکال نداره میرم یه خونهی کوچیک اجاره میکنم تا وقت دادگاه و بعدش میرم پاریس با آدرین ازدواج میکنم تا هم خودم هم بچه هام آرام و آسوده باشن و بدون ترس از زندگی از زبان آدرین : درینگ درینگ عه مرینته الو سلام مرینت از زبان مرینت سلام آدرین خوبی من نمیتونم زیاد حرف بزنم ولی من میخوام از جیم جدا بشم و بعد از دادگاه میام پاریس پیش تو اشکالی نداره از زبان آدرین نه عزیزم چه اشکالی نداره هر وقت خواستی بیا خونهی خودته ❤️❤️❤️❤️❤️ از زبان مرینت ممنون آدرین قشنگم 🥰🥰😘😘
در دادگاه : از زبان قاضی : خانم دوپن چنگ شما به چه علتی میخواید از اقای لیک جدا باشید از زبان مرینت : آقای قاضی من قبلا یه آدم دیگه ای رو دوست داشتم اما اون مرد و بعدش معلوم شد که نمرده از اقای قاضی : خانم دوپن چنگ من نمیتونم که توی پرونده این ر بنویسم لطفا یه دلیل موجه بیاری از زبان مرینت : اقای قاضی ایشون خیلی روی اعصاب من پیاده روی میکنه لطفا حکم طلاق ما رو بدید برم😐 از زبان قاضی : هر جور که خودتون میدونید از این بعد شما دیگه زن و شوهر نیستید در خیابان : از زبان مرینت : الو ادرین من از جیم طلاق گرفتم لطفا هواپیمای شخصی خودت رو بفرست ارکدیا من پولی ندارم از زبان ادرین : الان خونه داری که توش بمونی اگه داری امشب هم همونجا باش صبح ساعت ۱۲هواپیما توی فرودگاه هست از زبان مرینت : باشه پس فردا میبینمت ادرین : میبینمت
از زبان مرینت آخی امروز بالخره از دست جیم راحت میشم و میرم با آدرین عشق ابدیم 🥰🥰🥰🥰 از زبان راوی الان ساعت 10 صبحه و مرینت داره آماده میشه تا بره فرودگاه از زبان مرینت وای الان دیر میشه جعبه رو که ور داشتم چمدون ها هم که بستم فقط مونده برم فرودگاه از زبان جیم امروز میخوام برم یه درس حسابی به مرینت بدم لباس مبدل میپوشم و میرم کیفشو میزنم و چند تا از معجزه گر ها رو بر میدارم از زبان راوی مرینت داره سوار تاکسی میشه که یه نفر کیفشو میزنه اون جیم بوده با لباس مبدل ولی چون که مرینت رو با آدرین توی شوی مدلینگ دیده بودن خیلی اون رو تحویل میگرفتن و تونستن که گیف رو بگیرن ولی متاسفانه اون کسی که کیف را قاپیده بود فرارکرد از زبان مرینت یکی اومد کیفمو زد ولی مردم تونستن اون رو بگیرن و کیفم رو برگردونن خدارو شکر کیف روگرفتم توی کیف رو نگاه کردم و جعبهی معجزه گر هارو باز کردم دیدم
4 تا از معجزه گر ها نیست معجزه گر هاک ماث مایورا اژدها و لاکپشت بعد گفتم وای الان اون معجزه گر ها ست یه آدمی اوفتادم و مطمئنم جیم بود که کیف رو دزدید توی فرودگاه از زبان راوی مرینت سوار هواپیما شد و رفت پاريس وقتی از هواپیما پیاده شد آدرین رو اونجا دید از زبان مرینت وقتی از هواپیما اومدم بیرون آدرین رو دیدم سریع رفتم بقلشم کردم و بش گفتم من و تو تا ابد با هم هستیم و عشق ما ابدی هست از زبان آدرین مرینت حللت خوبه چیزیت که نشده از زبان مرینت نه آدرین فقط یه مشکلی پیش اومده از بان آدرین چه مشکلی از زبان مرینت تو راه که داشتم میومدم قبل از سوار شدن توی تاکسی یکی کیفم رو دزدید و معجزه گر هاکماث مایورا اژدها و لاکپشت رو برداشت من مطمئنم که کار جیم بوده از زبان آدرین آروم باش مرینت اول بیا بریم خونه ذهنتو آزاد کن بعدش برو حمام تا یکم حالت جا بیاد بعدش با هم حرف میزنیم از زبان مرینت باشه عزیزم
در زمان حال : از زبا الیس : بچه ها ( منظورش با کالبرت و اریان و ارمیا هست ) کسی میدونه جیم لیک جونیور چه کسیه از زبان ارمیا : من میدونم چطور از زبان الیس : توی اخبار های گوگل نوشته که فردی دیوانه به نام جیم لیک جونیور پیدا شده تز زبان ادمیا : چییی ..... اگه ... مامان ... و بابا .....اینو بفهمن .....خیلی بد ....میشه از زبان کالبرت : الیس مگه قرار نشد ما امروز رو با هم بریم کافه از زبان لوسی : ارمیا ما قرار بود امروز بریم دکتر برای بچه از زبان ارمیا : لوسی هنوز که چیزی معلوم نیست دکتر گفته همش ۱۰ درصد احتمال داره که بچه دار شده باشیم از زبان لوسی : من همون ۱۰ درصد رو ۱۰۰۰۰۰۰ درصد میبینم از زبان ارمیا : حب حالا که ۱۰۰۰۰۰۰میبینی همین الان بلند شو بریم دکتر در مطب دکتر : از زبان دکتر : اقای اگرست تبریک میگم شما یه گوگولی ۱۰ روزه دارید از زبان ارمیا : چییییی یعنی ما بچه دار شديم 😍 این که خیلی عالیه از زبان لوسی : تقای دکتر الان میشخ دقیق مشخص کرد که بچمون کی به دنیا میاد ؟؟؟از زبان دکتر : بله صد در صد احتمال اینکه بچه ی شما حدود ۸ ماه دیگه به دنیا بیا خیلی یعنی یک ماه زود تر از زبان لوسی : ارمیا امروز باید بریم خونه مامان و بابات از زبان ارمیا : من همیشه میدونستم که این عشق ابدی خواهد بود از زبان لوسی : چی میگی از زبان ارمیا : این رو مامان و بابا توی وبلاگشون زدن از زبان لوسی : یعنی این که مامان و بابات خیلی سختی کشیدن از زبان ارمیا : این قصه سر درازی داره توی خونه بهت میگم که قضیه از چه قراره از زبان لکسی : باشه
از زبان راوی الان آرمیا قضیه رو به لوسی گفت ولی بقیش رو نگفت از زبان لوسی پس بقیش از زبان ارمیا از اینجا به بعد یکم هیجان انگیزه برای تو ضرر داره عزیزم از زبان لوسی ممنون که به فکر من هستی از زبان ارمیا خواهش 🌹 عزیزم از زبان مرینت رفتم توی اتاقی که لوسی توش بود و گفتم : عروس گلم چطوره از زبان لوسی ممنون 🌹 از زبان مرینت لویی حواست باشه زیاد جایی نری که برای بچه خیلی بده ما هم حواسمون بهت هست هر چیزی خواستی فقط من صدا بزن باشه؟ از زبان لوسی چشم از زبان آدرین دیدم مرینت رفت توی اتاق لوسی و بعد از چند دقیقه اومد بیرون چه خبر از زبان مرینت هیچی بهش گفتم که اگه کاری داشت بمون بگه تا اذیت نشه از زبان آدرین آهان مرینت باید بیشتر مواظبش باشیم
از زبان ارمیا رفتم خونهی خودمون تا وسایل رو بردارم تور راه برگشت یه نفر رودیدم از زبان راوی اگه گفتین کیو دید از زبان ارمیا من عمو نینو رو دیدم باهاش سلام علیک کردم از زبان نینو چه خبر از داماد گلم از زبان ارمیا هیچی از زبان نینو اینجا چیکار میکنی از زبان ارمیا اومده بودم وسایل لوسی رو بردارم از خونه چون که رفتیم خونهی مامان مرینت اونجا میمونیم به شما هم سر میزنیم از زبان نینو باشه حتما یه سری بزنید دلمون واستون تنگ شده مواظب دخترم باشیا از زبان ارمیا باشه چشم از چشم هام بیشتر ازش نگه داری میکنم از زبان نینو آفرین بر داماد گلم از زبان ارمیا ممنون عمو نینو از زبان راوی نینو با ارمیا خداحافظی کرد و رسید خونه وسایل و گذاشت و رفت به لوسی سر بزنه که چیزی کم و کسر نداشته باشه از زبان لوسی ارمیا چرا اینقد دیر کردی از زبان ارمیا باباتو ینی عمو نینو رو دیدم از زبان لوسی عه چه خوب چی گفتین از زبان ارمیا هیچی احوال پرسی کردیم و یکم شوخی کردیم و بهم گفت مواظب تو باشم
در کافه ( الیس و کالبرت ) از زبان کالبرت : الیس 🥰 الیس چرا مامان و بابات انقد به هم علاقه دارن از زبان الیس : 😐 این چه سوالیه میپرسی از زبان کالبرت : الیس شاید این برات سخت باشه اما حقیقته تز زبان الیس : بگو من طاقت شنیدنش رو دا م از زبان کالبرت : راستش رو بخوای من .... من ........من.مممممن برای فردا دفتر ازدواج رو رزرو کردم از زبان الیس : 😕 ببین کالبرت منم میخواستم یه چیزی در همین رابطه بگم تز زبان کالبرت چی از زبان الیس : بابای من هم برای فردا رزرو کرده که بریم برای ازدواج ۵ ماه بعد : از زبان ارمیا : بچه ی گلمون چطوره لوسی جونم از زبان لوسی : خوبه وای فقط ۳ ماه مونده تا به دنیا بیاد در اون لحظه یکی به ارمیا زنگ زد : الو اقای ارمیا اگرست از زبان ارمیا : خودم هستم از زبان طرف : اگه میخوای این تک تیراندازی که پیشونی زنت رو نشونه گرفته شلیک نکنه ادرین اگرست رو میاری دم در تا سه میشمرم ۱....................۲.......................۳ تک تیرانداز شلیک کرد و ارمیا پرید جلوی لوسی و گلوله به اون اصابت کرد
خب این هم این پارت لطفا نظر بدید و بگید بعد رو میخواید چجوری بنویسیم
تاکید میکنم رمان ترول هانترز هم بخونید جالبه چون من خودم یکی از نویسنده هاش هستم اما متاسفانه نویسنده اصلی توی رمان نامی از من نبرده 😐اما خب بخونید این رمان ها با جون و دل برای شما نوشته شدن پس لطفا بخونید و نظر هم بدید😉
روز یا شبتون خوش خدانگهدار
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اگه تو کل داستان نویسا یکیشون گذاشتن ما آرامش داشته باشیم ولی دمتون گرم عالی بود 😍😍😂😂
من گیج شدم انقدر شخصیت به داستان اضافه کردی که نمیدونم کی کیه 😂😂
انشاالله 😂😂