جرات یا حقیقت و مرگ💔؟9

مرسی بابت لایک اندفعه 15 لایک بیشتر نمیکنم راستی لطفا تمنا میکنم پایین 9 سال دیگه نخونه لطفاااااااااااااااااااا ادامه:رنگ ونی پرید😨😨 پسیفیکا:هه چی شد رنگش پرید دختره خیره سر😏😏😏 به پسیفیکا چشم غره رفتم😠😠😠😠 پسیفیکا:هه این دختره هنوز خود کیل رو ندیده پس وسط میدون جنگ میخواد چی کار کنه؟ هان؟ نکنه میخواد عربی برقصه😂😂؟(نویسنده:خودتی😡😡😂😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️) ونی جلو صورتشو گرفت و از اتاق دوید بیرون🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🚪🚪 به پسیفیکا گفتم:تو نمیتونی دهنتو ببندی؟؟؟؟؟؟؟؟/ بعد بلند داد زدم:خیلی خ*ر*ی باید میرفتم دنبال ونی🥺🥺🥺 آخه سرم تو دستمههههههه باید خودم درش بیارم😶😶😶😶🥀🥀😭😭 سوزن سرم رو نگاه کردم چسب روشو کندم😥😥 دستمو به سوزن گرفتم 123 و کشیدم بیرون بلند داد زدم:آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاااخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ دستمو که توش سرم بود محکم گرفتم ولی نگاه نکردم ببینم چیزی شده یانه دویدم از اتاق بیرون و رفتم تو محوطه خارجی بیمارستان دیدم ونی روی یه صندلیچوبی نشسته و خم شده و دستش رو جلو صورتش گرفته رفتم کنناش نشستم گفتم:خوبی؟ نگام کرد ددیدم از چشمااش یه عالمه الماس پاین میفتادن🥺 نویسنده:منظور همون اشکه حالا دیپ چقد فلسفه ای شده😐🤣) ونی به دستم نگا کرد ونی:مگه زیر سرم نبودی؟ گفتم:ااااااااااااااااااااااااا گف:دستتو از روی جای سرم بردار منم نمیدونستم دستم چجوری شده بود برای همین برداشتم دیدم اون دستم که روی جای سرم بوده خونی شده و اون دستم هم همینطور🥺🥺🥺🥺 ولی ونی عکس العملی نشون نداد!!!!!یعنی چی دستشو تو کیفش کرد و باند و چسب و کش.................. برداشت و باند رو مدل کرواتی بست(نویسنده:دوستان منظور شکل کروات نیستا تو نت سرچ کنین نحوه بستم باند به صورت کرواتی براتون میاره❤❤) بعد تو چشما زل زد:الان بهتری💔💔؟ گفتم مرسی ممنونم💓💓 گفتم :از پسیفیکا ناراحت شدی؟ گفت:نه راستش قضیه خیلی پیچیدس گفتم: توضیح بده گفت:من کیل رو میشناسم من و برادرم توی یونزیوسیتی بودیم کهیه موجود مثلثی به برادرم حمله کرد برادرم اونو میشناخت و دربارش بهم اخطار داده بود من رفتم قایم شدم ولی..............🥺🥺😭😭🥀🥀

گفتم:ولی چی؟😥😥 اشک هاش مثل آشار پایین مییریخت گفت:کیل برادرمو گرفت و یه ورد باستانی خوند و اونو کشت🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔 گفتم: واقعا متاسفم💔💔 چیزی نگفت گفتم همراه ما میای؟ گفت:میخوام انتقام خون برادرمو بگیرم😢😢پسمیام لبخند زدم گفت:دیپر خونریزی داخلی کردی؟ گفتم:ازکجا میدونی؟ گفت:سرت گیج نمیره ؟ گفتم چرا گیج میره🖤🖤🦇🦇 گفت:بایید عمل کنی گفتم : میدونم ولی تصمیم گرفتم............

این کارو نکنم گف:چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفتم:باید عمومو نجات بدمممممممممممممممممممم گف:مهمه خیلیی مهمه عمل کنییییییی

چشمان

پشمان😐😐😂😂😂

گفتم عکس از داداشت داری؟ یه عکس داد دستم (تو تست گذاشتم همین بالاییه) گفتم:اااااااااا چقدر باحاله خانوادگی خوش قیافه این سرخ شد(چرا انقد داداشش کراشههههههههههه) گفتم مطمئنی مرد؟ گفت:من صدای یه ورد عجیب غریب شنیدم و دیدم برادرم رو زمین افتاده مرده گفتم:به جای کار میلنگه ادامه دادم:ااااااا میگم تو خونه ماکه بریم دربارش حرف میزنیم گف:من صدای کیلو ضبط کرده تو اون ورد گفتم ایول چه قد باهوشی یدونه دستگاه نوار کاست اورد و نوار رو توش گذاش دکمرو زد و............................................................