
امیدوارم خوشتون بیاد
یه سگ هاسکی سفید پرید رومو لی*سم زد ادرینا :هی ادموند ولش کن مرینت:این سگ تو؟ ولی من فکر میکردم تو عاشق همستری ادرینا:نه نه این مال من نیست این مال من نیست مال ادرینه مرینت:ادرین؟ ادرینا:برادرمه. مرینت :اها .الان کجاست؟ ادرینا:تو سالن قصره میخوای ببینیش؟ مرینت:نه اصلا ادرینا:چرا؟اگه ببینیش عا*شقش میشی . خوشگل موطلایی و چشم سبز کیوت و ناناسه
مرینت: ولی من شنیدم خیلی خیلی بد اخلاقه ادرینا:فقط به خاطر یه نفر اینجوریه اگه یکی تغییرش بده باور کن کاملا عوض میشه . مثل قبل فقط برو و ببینش مرینت:باشه خب میرم مبیننش ادرینا:خیلی عالیه مرینت :فقط به یه شرط ادرینا:چی چی بگو مرینت:بلید بگی که اون کیه که خیلی قشنگه ولی همجاش مشکیه به جز صورتش این وردم میخونه:
برو به سمت تباهی این سر نوشت را پایان ده این زنجیر زمینی را بشکن وروح را ازاد کن
ادرینا:ملکه ی نفرت .یه جور ملکه ی ماه و فرزند ماهه مرینت:چطوری انقدر میدونی؟ ادرینا:ببین مو ابیا و و قهوه ایا و مشکیا بچه ی ماه حساب میشن و مو طلاییا بچه ی خورشیدن حالا این کارو میکنی؟ مری:باشه قبوله.بریم ادرینا:یه لحضه صبر کن ادرین فقط با پرنسسا حرف میزنه مرینت:که من نیستم ادرینا:پس بیا یه لباس پرنسسا رو بپوش مرینت: نه من از اون لباسای پف پفی تو دست و پا زیاد حوشم نمیاد لباس ندیمه ایم رو میپوشم بهتر از اوناست
ادرینا:ولی ادرین باهات بد رفتاریم میکنه اگه پرنسس نباشی مرینت: بهتر از اینه که خودم نباشم ادرینا:باشه برو بپوششون *چمد دقیقه بعد مرینت با همون لباس میاد* مری:چطوره؟ادرینا:عالیه فقط باید این موهای باز رو ببندیم .بیا اینجا بشین تا درستشون کنم مرینت: باشه *و میشینه*بیا نشستم ادریما: حالا چه مدلی میخوای گوجه ای ،دم اسبی، بافته شده، مری:گو جه ای ادرینا:باشه الان پ*و بعد چند دقیقه موهای مرینت درست میشه*
ادرینا:چطور شده مری؟مری:عالیه خیلی عالیه ممنون ادرینا جونم ادرینا: حالا بریم مرینت:اره بریم *و با ادرینا از پله ها پایین میره* از زبان ادرین: داشتم شیرینیا رو میدیدم و تو سالن میچرخیدم که یهو ..
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود. ولی ای کاش بیشتر بنویسی.
ممنون
پارت بعد رو بیشتر مینویسم
ممنونم
💖عالی
ممنون