
گایز لطفا حمایت کنید ،فالو =فالو

خب خب ،پارت قبل عمارت ملکه سوخت...... پارت جدید:پلیس ها و پزشک قانونی اومدن و سه تا جنازه پیدا کردن که کاملا سوخته بودن ........
عمارت کوک: نامجون : نمیخوام باور کنم ملکه مرده ولی .....جیهوپ:ولی واقعا مرده جنازشو پیدا کردن😬.. کوک: الان اوضاع فرق کرده ، قطعا چانگ جا ( چیزی به ذهنم نرسید) ( چان جا میخواست ملکه رو بکشه و بمب گذاشت و بقیه بی خبرن ولی کوک جاسوس داشت و فهمید) میخواد خودش جای ملکه بشینه😠. تهیونگ: مطمعنم اون تو عمارت ملکه بمب گذاشته 😏. شوگا: خب بعد این چی میشه. کوک: انتقام ملکه رو از اش میگرم.😏😏😏 ......

تو عمارت چانگ جان: خدمتکار: قربان ملکه مرد😌. چانگ جان: مطمعنی؟ خدمتکار: بله قربان😎😁. چانگ: خوبه ،اون دختره احم.ق فکر میکرد خیلی باهوشه😬ولی خب پایان اونم این بود😂😁 این پولم بردار افرین کارت خوب بود😏.........
خدمتکار چانگ جان: از اتاق در میاد و و گوشیش رو برمیداره و به یکی پیام میده : قربان کار انجام شد دو روز بعد میاد به جلسه میز گرد..... فرد ناشناس: خوبه ، حواستو جمع کن ، نمیخوام اتفاق غیر منتظره ای بیفته..... خدمتکار: چشم ........

عمارت کوک : همین الان جاسوس پیام داد شنیده رئیسش گفته دو روز دیگه میره به جلسه میز گرد.......... اعضا: پس نقشت چیه؟ ....کوک: میکشمش ،انتقام مرگ ملکه رو میگیرم ....تهیونگ: کوک احتمالا عاشق اون دختر که نشدی ........کوک: چرت.پرت نگووو اون دختر خیلی جوون بود واسه مردن😠 کاری میکنم اون چانگ زج.ه بزنه و التماس مرگ کنه........😑

خوشت اومد؟ لایک و نظر یادت نره

نقشه کوک: روز جلسه میز گرد میخواد همین که چانگ اومد نشست رو صندلی ملکه بکشتش.......و میخواست به روش ملکه با خنجر بکشتش.....
روز میز گرد: کوک: اعضا اماده شدید؟ اوهوم تو چی؟ اره اماده ام اماده انتقام😏 . نامجون: کوک لطفا کار احم.قان.ه ای نکن درسته ملکه رو کشته ولی ما مدرکی نداریم😕 ( اعضا نمیدونن کوک میخواد اونو بکشه فقط فکر میکنن میخواد شکنجه کنه) جیمین : اره کوک لطفا کار مس.خر.ه ای نکن،کوک: شما به من کار نداشته باشید......( ادامه در نتیجه)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود عاشق داستانت شدم خیلی زود میزاری و این عالیه🌸✨
اوهوم 😁 هر روز مینویسم♥️
😆
عالی بود لطفا اسلاید های تستت رو زیاد کن که تو نتیجه ننویسی ممنون 👍🏻💙
اوکی🌹
😬😂
واااااو خیلی هیجان انگیز شده زودتر پارت بعدی رو بذار
چشممم😊🌹♥️
عکس تستت چه ربطی به داستانت داره 😑
معذرت میخوام گفتم شاید فکر کنید از عمد شده😬🥺
چرا معذرت میخوای
من که نمیخوام توبیخت کنم😅
گایز من کپی نکردم یا کاری نکردم فکر کنید مهمه بیاید تو تستم الان دیدم خودم چشمام چهار تا شد عکس تستمو اشتباه گذاشتم من متاسفم🥺😭😭😭
اشکال نداره ما میدونیم داستان خودته به هر حال از این اشتباه ها پیش میاد😉💜
فدا سرت ، اشکال نداره پیش میاد 😙
خودتو ناراحت نکن عزیزم
من خودم یک بار این اتفاق برام افتاد
اصلاً پاشو بریم جنگ با تستچی 😁
جدیداً تستچی سوجو میزنه بر بدن
مسته مسته😅😅