هوهو دستو جیغو هورا پارت چهار اومدد😉😛
انقد این خانواده خودمونی بود با پادشاه شاهزاده بودنشونم رو زمین میخوابیدن تقریباً ساعت ۲ صبح بود و ساعت ۱۰ کریستین و کریس خوابیده بودن ساعت ۱۰ الفرد و رزیتا بیدار شدن شروع کردن ادامه همون فیلمه میگفت نرو سمیه من بدون تو هیچم رو میدیدن شنگولو منگول داشتن میچرخیدن تو خونه میگفتن نرو سمیه من بدون تو هیچم بعد مسابقه گذاشتن کی بهتر میگه نرو سمیه من بدون تو هیچم انقد اینو گفتن کریس جیغ زد نروووو سمیهههههه منننننن بدوننننن توووووو هیچممممممممممم
بعد کریستین که تو سالن خوابیده بود که همه داشتن میگفتن من بهتر میگم که دور کریستین میچرخیدن کریستین پاشد دستشو دراز کرد سه دور چرخید همه رو سیلی زد بعد همه افتادن به جونش بعد اشتباهی همه همو سیلی زدن رزیتا دستش سنگین بود زد همرو سیلی زد 🐣سیلی تو سیلی شد🐣
کریس بلند شد همه رو زد یخ برداشتن مالیدن به صورتشون صورتاشون مث حالت اولیه شد بعد همه خوابشون برد اول الفرد خوابید کریستین افتاد روش و خوابید بعد رزیتا و در اخر کریس وزیر که این لحظه رو دید صورتش ناناز شد و اشک شوق ریخت بعد دید همه جا بهم ریختست و کریس داشت نو خوابش صدا سگ میداد وزیر تا این صحنه رو دید قش کرد
فردا شد اونا هنوز خواب بودن وزیر بیدار شد و چون میدونین وسواسیه اون صحنه رو دید که همجا کثیفه دوباره قش کرد و همینطور کریس هنو صدا سگ میداد بعد تو خواب راه رفت از تو یخچال بستنی در اورد و داشت میخورد که رزینا بوشو حس کرد بیدار شد با اون موهای پلیدش رفت بستنی برداشت میخورد بعدش (این صحنه رو اگه شیطان کش دیدین میفهمین) از اون خنده هایی که اینوسکه موقعی که غذا میخورد میزد رزیتا هم زد
و بعد گفت آه اون بستنی من بود رزیتا کفت صب کن مگه تو خواب نبودی در همان لحظه کریستین امد و ان ظرف بستنی را دزدید و خنده های شیطانی زد و گفت هاهاهاهاها و الفرد دزدید و گفت من پولشو دادم مال منههه همه پریدن روششششش بستنی رو گرفتن و الفرد پرید گرفتشش
خب امیدوارم دوست داشته باشین حیم😀😁💛💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اوکیه