لطفا لایک کنید و کامنت بزارید و این داستان رو به بقیه هم معرفی کنید💗
جیمین: واییی چی شده حال دوستتون خوبه؟
یون: به نظرت حالش خوبه اون بیهوش شده😒 جونگ کوک: باید به آمبولانس زنگ بزنیم تهیونگ : نه شاید دیر بشه
بیارینش تو ماشین ما😉جونگ کوک : فکر خوبیه زود باشین جیمین : آره زود باشید
ادامه داستان از زبان یون: بعد از اینکه همه قبول کردیم بریم تو ماشین این پسر ها ( یه نکته بگم این ۴ تا پسر کیوت و خوشتیپ ماسک سیاه زدن و جوری لباس پوشیدن که کسی متوجه نمیشه این ۴ پسر عضو بی تی اس اند😉)
دیدم یکی از اون پسر ها ( جیمین) داره لیا رو بغل می کنه 🙄😶😑 یون : چیکار داری می کنی🤨😐😒
جیمین: منظورت چیه 🤔 یون : برو اونور من خودم بغلش می کنم( یون یه ورزش کار بوکس کار و کشتیگیره🤣🙃)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
عالی یه نگاهی به داستانم بنداز
عالی بود😍🤝🏻
مرسی🤗