
کامنت،،،انتقاد پذیرم. پس اگه خوشتون نیومد کامنت بدید. کلا جدّو آبادتونو نمیارم جلو چشاتون😐💔😂✌🏻
جـِ.نی(خدای من اینا یچیزیشون هستا. سر در نمیارم. لیسا کجایی که کلی خبر دارم) ......شب شد...... همه تو خوابگاه بودیم(منظورم از همه چانگبین¢،هان¥ ،هیونجین£ ، جنی$،فلیکس✓ و من& بود)(خوابگاه ما بزرگ بود.) ¥بیاین جرعت و حقیقت بازی کنیم. ¢پایم. بلاخره یه فرصت دارم تو رو بکوبونم .😎 ¥زهر مار.😐 £فرقی نداره. $خوبه موافقم دیگه منو فلیکس هم چاره ی دیگه ای نداشتیم🕳️ چرخوندیم . افتاد به.....
هیونجین و من. &جرعت £بغل دستیت رو بـ.بـ.و.س. &😐💔 هعی چ (پرید تو حرفم) £اگه انجام ندی باید پول رستوران رو بدیا. &(اینو یادم نبود.)هووف. (رفتم لپ فلیکس رو بوسیدم.) افتاد به چانگبین و فلیکس.✓حقیقت ¢خب خب. حالااااا،،،، کسی هست که دوسش داشته باشی؟ ✓آره. یکی رو دوست دارم.
چرخوندش افتاد به هان و چانگبین. داشتن همو نگاه میکردن.😐🕳️ . هان¥ جرعت💔.¢(از آنالیز کردن در اومدم) شام امشبو تو درست کن💔 . (منظورم از شام شستن ظرف ها هم محسوب میشد و امشب نوبت من بود که ظرفیت رو بشورم)¥افق کجاس برم محو شم؟
جنی و هیونجین. جنی$جرعت. £امشب باید رو تخت من بخوابی😐🖐🏻 (ینی هر دوشون رو یه تخت)(جنی هم داشت میترکید اما مجبور بود قبول کنه) (اینجور انسان های پول دوست توی مدرسه ی ما هستن که فقط بخاطر یه رستوران چه خطر هایی رو به جون میخرن😂💔) بعد بازی ، هان رفت تا به دستور چانگبین عمل کنه شام درست کنه😐 . شام رو خوردیم.....شب شد. ینی شب بود شب تر شد😐😂. چانگبین¢(با داد) من میخوام فیلم ببینم. ¥مرض. خب برو ببین. بعد یه غوغای دیگه رفتیم رو کاناپه نشستیم تا فیلم ببینیم(توجه.فیلمش ترسناک بود😐)شروع شد. من کنار فلیکس نشسته بودم.اونطرفم هیونجین بود. بقیه رو یه کاناپه دیگه بودن. وسط فیلم....
من ترسیدم و ناخواسته رفتم و به بـ.غـ.ل فیلیکس پناه اوردم . اونم منو بـ.غـ.ل کرد تا ترسم کمتر شه. تا آخر فیلم تو بـ.غـ.ل هم بودیم. بعد که چراغا روشن شد هنوزم همونجوری ..... دیگه واقعا شب شده بود و همه رفتن تو اتاق هاشون. منم همینطور. با غُر غُر رفتم نشستم رو تختم و گفتم تو برو پایین بخواب. ✓هعیییی &چیه. ✓من کمرم رو لازم دارم. باید دنس تمرین کنم &خب منم باید برا مسابقه آماده شم. ✓تو.تو. &(قیافشو خیلی مظلوم کرد و بهم نگاه کرد. کیوووووووت)&اهههه خیله خب بیا بگیر مترمرگ. و رفتیم خوابیدیم.😐💔
صبح که شد رفتیم تو مدرسه و به درس های مزخرف مون گوش دادیم. زنگ تفریح خورد. فلیکس✓بیا بریم سالن تمرین. &نع میخوام با هیونجین دنس کار کنم. ✓چیییی؟ &میخوام با هیونجین دنس کار کنم. ✓تو میخوای با اون بری بیرونن؟ &(غیرتی شده بچم ) عاره. ✓نمیشه. با من بیا سالن تمرین. یا خب اصن بیا بریم سالن دنس. و دستمو کشید و برد. دیگه وقت حرف زدن نداشتم که.
صدای فیلیکس رو که شنیدم فکر کنم سکته زدم. باباااااا این چه صداییه. عاااااآ خدااااااا وااااااای اووووو. برگام. (دقیقا عین ندیده ها😐💔) رفتیم با آهنگ آزمایشی فلیکس دنس کار کنیم. بعد نیم ساعت&بیا بریم بخونیم. ✓باشه. رفتیم تو سالن رو به رو. یه آهنگ باحال .... ←۵ ماه بعد→
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بود❤🌈
عالی بود💕
عالی مینویسی ❤
لطفا ادامه بده کاش زودتر می خوندم
عالی
عالی می نویسی
تنکیو لاوم🥺✌🏻😎
عالییییی💛🍯
همه پاتر هارو لایک کردم خوندم ولی نشد کامنت بدم زورم اومد😐🍼😂😂😂😂
گفتم بدونی هم خوندم هم لایک کردم کامنت هم دادم که بدونی😂😐🍼
راستی عالی بود ادامه بده😐🍼
به ایموجی پوکر توجه نکن😐🍼
مرسی .
زدم برات✌🏻
میدونستی داری رِشوه میگیری؟😂😐💔✌🏻
عالی بود😻💕
فوق العاده بود😍😃 لایک شدی❤