دختر شر پسر شیطون 5

وقتی چشم هام رو باز کردم در یک اتاق بودم روی تخت ، اتاق هیچ پنجره ای نداشت ، درش هم قفل بود ، فقط یک لباس که آویزون بود پیدا کردم ، اتاق رو گشتم و یک کاغذ پیدا کردم که نوشته بود : وقتی به هوش اومدی لباس رو بپوش و منتظر باش . چون چاره ای نداشتم همین کار رو کردم و لباس رو پوشیدم . عکس لباس

و یک پسر وارد اتاق شد 😮 دقت کردم دیدم چی ؟ اون .... اون ناتالین هست برای همین خیالم راحت شد و گفتم : ناتالین رفیق چرا من اینجام تو چرا اینجایی پسر 😁 ناتالین : هیچی فقط وسط قرارت دزدیدمت آوردمت اینجا همین 😅 مرینت : پس بزار برم 😐 ناتالین : نه نمیزارم بری 😐 مری : گفتم برو اونور . با داد گفت * ناتالین : ساکت باش و با من بیا پایین تا آسیی نبینی 😡 مری : مثلا چیکار میکنی 😒 ناتالین : مثلا تو یک دختری با لباس مجلسی و من یک پسر هستم و در یک اتاق تنها هستیم و خونه هم خالی هست ، فکر کنم منظورم رو فهمید 😈 مری : دست به من بزنی خودم میکشمت 😏 ناتالین : امتحانش برای من خوش گزرونی ولی برای تو عذاب هست 😏 پس میخوای امتحان کنم 😆 مری : ساکت شو **** پسره **** ازت متنفرم **** 😠 نینو : هوی ، فحش نده ، ناتالین مگه قرار نبود کاری نکنین 😐 مری : مگه نگفتی تنها هستیم پس این کیه ؟ حتما یک نفر پیدا میشه که تو این خونه من رو نجات بده ، کمک ..... کمکم کنین . تیکه آخر رو با داد گفت * نینو : آی .... جیغ نکش کر شدم 😖 ناتالین : وقتی میگم نیست ، نیست ، این هم الان اومده 😐 مری : ولم کنین برم 😡 نینو : تا آدرین عذاب نکشه نمیشه 😏 مری : به آدرین چیکار دارین 😡😡😡 نینو : به تو ربطی نداره 😐

مری : چرا گفتین این لباس رو بپوشم ؟ چرا به آدرین آسیب میزنین ؟ ناتالین : چون باید تو مهمونی به عنوان دوس . دختر . من بیای و اگه سوتی بدی ، قسم میخورم جلو جمع آدرسن رو میکشم 😐 نینو : و ما به آدرین آسیب نمیزنیم تو میزنی با خیانت کردن به اون 😏 مری : چی 😲 امکان نداره 😳 ناتالین : پس چه حیف که امشب آدرین میمیره و باعث مرگش تویی 😊 مری : ناتالین من تو رو رفیق خودم میدونستم و تو داری من رو با عشقم تهدید میکنی 😞 ناتالین : یک بار دیگه به او، بگی عشقم بلایی سرش میارم که مرغ های آسمون که هیچ عالم و آدم به حالش گریه کنن 😠 مری : با ....با ... باشه .... هر چی ..... شما ..... ها بگید 😢😔 نینو : آفرین دختر حرف گوش کن 😀

شب در مهمانی * آدرین : مری جونم کجا بودی ظهر گارسون گفت برات کار پیش اومده و رفتی ، حالت خوبه 😟 ناتالین : اومده بود پیش من ، من دوس . پسر . مری هستم 😏 آدرین : چی میگی تو ، اون دختر فقط مال من هست 😡 ناتالین : حالا که مال منه ، مگه نه مری جون ؟ مری : آ .... آره 😔 آدرین : ولی مری ناراحت هست تو اون رو مجبور کردی و مطمین باش وقتی بفهم کجا نگه میداری اون رو میام و مری رو ازت پس میگیرم 😬 یک دفعه برق ها خاموش شد و یک آقایی رو صحنه من رو صدا زد که برم آواز بخونم 😐 شتتت 😐 شانس ما رو باش 😐 مجبور شدم برم 😐 و آهنگ Criminal خلافکار رو خوندم و بعد هم آهنگ Toxc تاکسی رو خوندم 😊 و دیگه اومدم پایین 😯 و رفتم پیش ناتالین . مری : آدرین کجاس 😦 ناتالین : هیچی عصبانی بود برای همین رفت

بعد از مهمانی * ناتالین من رو بزور سوار ماشین کرد و برد یک خونه ای که اونجا بودم 😕 و بعد من سریع با گریه رفتم تو اتاق 😢 ناتالین : بیا این هم لباس بپوش 😒 مری : ناتالین لطفا بزار برم 😭 ناتالین : ببین مری من نمیخوام آزار ببینی ولی نمیخوام پیش اون هم باشی و من دوست دارم پس نمیتونم بزارم بری 😔 مری : ولی عشق تو از سر زور و اجبار هست 💔😢 ناتالین : میدونم اما عاشقم 😢 لباس مری

ناتالین رفت بیرون ولی وقتی داشت میرفت مثل من گریه میکرد 😢 این چه اتفاقی بود که افتاد آخه 😢 و رفتم لباس عوض کردم آخه خیلی اذییت میشدم و روی تخت از بس گریه کردم خوابم برد 😴

فردا صبح * از خواب بیدار شدم دیدم ناتالین بالا سرم هست و داره موهام رو نوازش میکنه 💔 چی میشد اگه به جای اون آدرین می بود 😢 ناتالین : مری ، برای یک لحظه هم که شده من رو آدرین فرض کن 😊 و همین کار رو کردم و یک لحطه نا خود آگاه ب . و . س . ی . د . م . ش ❤

فردا صبح * از خواب بیدار شدم دیدم ناتالین داره موهام رو نوازش میکنه 💔 چی میشد به جای اون آدرین باشه 😢 که دیدم ناتالین گفت : مری برای یک لحظه هم که شده من رو آدرین فرض کن 😊 وقتی این رو گفت نا خود آگاه پاشدم و اون رو ب . و . س . ی . د . م و اون هم همین کار رو کرد و من رو روی تخت هول داد ❤

و این پارت تمام شد 😀

تا آخر برو چالش داریم 😁